loading...
YourAds Here YourAds Here

بلاگ کتابک

بازدید : 304
12 شهريور 1398 زمان : 12:4

کتاب «ماسک کاغذی» جلد چهارم از مجموع داستان‌های پویان است که به موضوع مقابله با مسخره شدن می‌پردازد.

امید همکلاسی پویان عادت زشتی دارد که دوستانش را با اسم‌های نامناسب صدا می‌زند و برای هر کدامشان شعرهایی مسخره می‌سازد که زنگ‌های تفریح همهٔ بچه‌های کلاس با هم بخوانند و بخندند. پویان از این که امید برایش شعر ساخته و او را موشان صدا می‌زند و مسخره می‌کند خیلی ناراحت است اما کاری از دستش برنمی‌آید جز این که هر وقت عصبانی می‌شود پایش را بکوبد زمین و داد بکشد یا بزند زیر گریه.

بچه‌های دیگر هم یا عصبانی می‌شوند یا به تلافی کار امید بقیه را مسخره می‌کنند به جز سهیل که وقتی امید برایش شعر می‌سازد و بچه‌ها مسخره‌اش می‌کنند، فکر تازه‌ای به سرش می‌زند، از همان فکرهای بکری که بقیهٔ بچه‌ها افسوس می‌خورند چرا تا الان به فکر خودشان نرسیده.

مجموعه داستان‌های پویان برای گروه سنی ب تألیف شده و به قصه‌های پویان پسر هشت ساله‌ای می‌پردازد که، کم کم مهارت‌هایی مثل: شناخت نقاط ضعف و قوت، مهارت حل مساله و کارگروهی، مهارت جرات‌ورزی و مهارت مقابله با مسخره شدن را یاد می‌گیرد. «کی همه چی را بلده؟»، «همکاری در یک روز شیری»، «ایست زورگویی ممنوع» و «ماسک کاغذی» چهار عنوان این مجموعه است.

گزیده‌هایی از کتاب

«موشان موشان موشان کله‌اش خورده به کوشان». من هر وقت بچه‌ها دست می‌زدند و برایم از این شعرهای مسخره می‌خواندند ناراحت می‌شدم اما هر چقدر پا می‌کوبیدم روی زمین هیچ فایده‌ای نداشت. انگار هیچ کس من را نمی‌دید. ولی سهند وقتی برایش شعر:

«میمون ِ زشت دم‌دراز رفته بخره یه دونه غاز» را می‌خواندند به جای این که مثل من پایش را بکوبد زمین یا مثل اشکان داد بکشد، فقط می‌گفت: «من نه میمونم، نه زشتم، نه دم دراز». بعدش امید می‌رفت سراغ بچه‌ای دیگر و برایش شعر می‌خواند...

اعترافات یک دوست خیالی
بازدید : 272
11 شهريور 1398 زمان : 12:0

کتاب «رییس آزمایشگاه» داستانی است که می‌خواهد به این سوال پاسخ بدهد: رقابت بهتر است یا داستان رفاقت؟ زور گفتن بهتر است یا از ته قلب آواز خواندن؟

یک تازه وارد! مولاژ بدن، از راه نرسیده می‌خواهد زور بگوید. خیال می‌کند خیلی آدم است و همه باید به حرفش گوش بدهند. وسایل آزمایشگاه مانده‌اند با یک آدم‌نمای قلدر که هرآن ممکن است دل و روده‌اش بپرد بیرون، چه‌ بکنند. بگذارند بشود رییسشان؟ به این سادگی‌ها هم نیست. بدن انسان یک رقیب بی‌مغز دارد که باید در مبارزات انتخاباتی پشت سر بگذاردش. حالا وسایل به کی رای بدهند؟ اصلا رییس چه‌طوری باید باشد؟ یعنی امیدی هست که این دو تا رقیب کله‌خراب، از خر شیطان بیایند پایین و با هم آشتی کنند؟

مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیت‌ها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسه‌اند.

هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه، سرایدار همه جا را تمیز و مرتب می‌کند، درها را می‌بندد و قفل می‌زند و می‌رود ته حیاط توی اتاق خودش. اما در آزمایشگاه، تازه اول داستان است! ابزار و وسایل، از مولاژ بدن انسان و اسکلت گرفته تا لوله آزمایش و فنر و همزن، می‌آیند وسط و هر بار یک بساطی راه می‌اندازند. آن‌وقت گاهی که از دستشان در می‌رود و از خودشان نشانه‌ای به‌جا می‌گذارند، همه چیز می‌افتد گردن سرایدار! بعضی موقع‌ها هم که خراب‌کاری به بار می‌آورند و باز کاسه کوزه‌ها سر سرایدار می‌شکند. خودش فکر می‌کند یکی می‌خواهد سکته‌اش بدهد. کم مانده که دیوانه بشود ولی هر چه به مدیر و ناظم می‌گوید توی این آزمایشگاه یه خبرهایی هست کسی حرفش را باور نمی‌کند…

مجموعه «وقتی ما نیستیم» شامل «اژدهای آزمایشگاه»، «آتشفشان آزمایشگاه» و «رییس آزمایشگاه» است. در این داستان‌ها به موازات تلاش برای ایجاد لذت و سرگرمی، مقداری هم آموزش در کار تزریق شده. شاید هم بعد از خواندن داستان‌ها، بچه‌ها جور دیگری به آزمایشگاه مدرسه‌شان نگاه کنند!

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «اژدهای آزمایشگاه»

آویسا شرفی فارغ‌التحصیل رشته الکترونیک است و از سال ۸۵ کار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را با همکاری برخی از نشریات شروع کرده است.

مجتبی حیدرپناه تصویرگر مجموعه «وقتی ما نیستیم» متولد سال ۱۳۶۹ در آباده، دانش‌آموخته رشته ‌نقاشی است و هم اکنون به عنوان کارتونیست فعالیت می‌کند و در مسابقه‌های بین‌المللی از کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل، مکزیک، ایتالیا، چین جایزه برده است. از دیگر آثار تصویرگری او برای کودکان مجموعه «بچه‌محل نقاش‌ها» را می‌توان نام برد.

اعترافات یک دوست خیالی
بازدید : 394
10 شهريور 1398 زمان : 11:58

کتاب «اعترافات یک دوست خیالی» از میشل کیوواس داستان یک دوست خیالی است که خودش نمی‌داند خیالی است.

کتاب «اعترافات یک دوست خیالی» یک داستان هوشمندانه در باره پیدا کردن هدف و پذیرش خود است.

داستان با این جمله شروع می‌شود: «آی دنیا ! من دارم خاطراتم را می‌نویسم واسم فصل اولش را هم گذاشته‌ام: همه از ژاک پاپیه متنفرند.»

او معتقد است که همه به جز خواهرش فلور به او اهمیتی نمی‌دهند. زمانی که در کلاس سئوالی مطرح می‌شود و دست او بالا می‌رود معلمان او را نادیده می‌گیرند، او هرگز برای تیم‌های ورزشی انتخاب نمی‌شود و والدین او اغلب نیاز به یادآوری دارند که در میز شام جایی برای او تعیین کنند. اما زمانی که او سرانجام با این حقیقت روبه‌رو می‌شود که دوست خیالی فلور است شوکه می‌شود و فلور را متقاعد می‌کند که او را آزاد کند و تلاش شگفت‌انگیز و خنده‌دارش را برای پیدا کردن خودش آغاز می‌کند تا ببیند ژاک پاپیه واقعا چه کسی است و جایی که او متعلق به اوست کجاست.

داستان جادویی «اعترافات یک دوست خیالی» سرشاراز استعاره‌هایی است که فکر خواننده را به پرواز در می‌آورد و باعث خلق تصویرهای عجیب و غریب و جذاب می‌شود.

برای خواندن این کتاب مهم نیست چند ساله هستید، اگر قلب دارید، ذوب می‌شود، اگر مغز داشته باشید، تعجب خواهید کرد و اگر دهان داشته باشید، لبخند می‌زند.

نویسنده کتاب «اعترافات یک دوست خیالی»

میشل کیوواس در سال ۱۹۸۲ در برکشایر، ماساچوست متولد شد. او فارغ‌التحصیل کالج ویلیامز است و از دانشگاه ویرجینیا کارشناسی ارشد هنرهای زیبا در رشته نوشتن خلاقانه را دریافت کرد. میشل تاکنون مدال و جایزه‌های معتبری را از آن خود کرده است.

داستان یک خرگوش بد زورگو
بازدید : 407
10 شهريور 1398 زمان : 11:56

کتاب «داستان یک خرگوش بد زورگو» با تصویر دو خرگوش آغاز می‌شود، یکی با سبیل‌های ترسناک و پنجه‌های تیز، و دیگری مهربان و با یک هویج. خرگوش زورگو، هویج خرگوش خوب را می‌گیرد و به او چنگ می‌زند. خرگوش خوب با دلخوری در سوراخی قايم می‌شود. خرگوش زورگو روی صندلی هویج مي‌خورد که سروکلّه‌ی یک شکارچی پیدا می‌شود، و بنگ! او را با تیر می‌زند. خرگوش بد زورگو فرار می‌کند، اما دُمش روی صندلی جا می‌ماند.

بئاتربکس پاتر «داستان یک خرگوش بد زورگو» را برای خردسالان نوشته است. کتاب با همراهی تصاویر، عاقبت زورگویی را با آفرينش موقعيتی بامزّه نشان می‌دهد.

هلن بئاتریکس پاتر (زاده ۲۸ ژوئیه ۱۸۶۶ - درگذشته دسامبر ۱۹۴۳م.)، تصویرگر و نویسنده کودکان و پژوهشگر علوم طبیعی، اهل انگلستان بود. او ۲۳ عنوان کتاب نوشته که پرآوازه‌ترین آن‌ها «قصه پیتر خرگوشه» است.

بئاتریکس پاتر، در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شد و در کودکی بسیار تنها و منزوی زندگی کرد. او علاقه ویژه‌ای به طبیعت داشت و مکان‌های طبیعی منبع الهام او بودند. بررسي‌هاي پاتر درباره‌ي قارچ‌ها و جلبک‌ها باعث شد در انگلستان به او در جايگاه يک پژوهشگر قارچ‌شناس، احترام گذاشته شود. پاتر سی سال پایان عمرش را در ناحیه لِیک دستریکت در شمال غربی انگلستان گذراند و به کشاورزی، حمایت از حفظ محیط زیست و همکاری با بنیاد ملی حفظ میراث تاریخی و زیبایی طبیعی پرداخت.

بئاتریکس پاتر در ۷۷ سالگی درگذشت. کتاب‌های او هم‌چنان پرفروش‌اند و داستان‌هایش در آهنگ، فیلم، باله و انیمیشن بازنویسی می‌شود. براساس زندگی بئاتریکس پاتر فیلم سينمايي نیز ساخته شده است.

کتاب «یک خرگوش بد زورگو» یکی از ۲۳ عنوان کتابی است که بئاتریکس پاتر نوشته است. کتاب‌های دیگر این نویسنده که به فارسی ترجمه شده‌اند عبارت است از: «قصه‌ی پیتر خرگوشه»، «قصه‌ی دو موش ناقلا»، «دوشیزه ماپت»، «بنجامین خرگوشه»، «ناتکین سنجابه»، «قصه‌ی تامی پیشی»، «خانم تیگی چشمکی» و «آقای جِرِمی ماهیگير» است.

مجموعه‌ی لطیفه‌های سر و ته (قلقک)
بازدید : 540
9 شهريور 1398 زمان : 11:45

کتاب «لطیفه‌های سر و ته» را اگر دل‌تان خواست سر و ته بخوانید! اصلا سر و ته بگیرید دست‌تان، از آخر شروع‌اش کنید و در آغاز تموم‌اش.

کتاب قلقلک‌تان می‌دهد برای تجربه موقعیت‌های متفاوت که گاهی بامزه است، گاهی احمقانه و گاهی عجیب! خنده کارکردش همین است! کج و کوله کردن دنیا و دادن دیدی متفاوت از پیرامون‌تان به شما. کودکان از دست گرفتن و خواندن این لطیفه‌ها لذت خواهند برد. برای‌شان تازگی خواهد داشت چون طراحی کتاب‌ها هم متفاوت هستند. از روی جلد و پشت جلد که همه چیز سر و ته است تا لطیفه‌ها و تصویرگری‌اش که یکی پاهایش بالاست، سرش پایین است و دیگری برعکس! بستگی دارد کودک کتاب را از کدام طرف دستش بگیرد. در این سه کتاب، کودکان می‌خندند، موقعیت‌های متفاوتی را تجربه می‌کنند و یک عالمه لطیفه می‌خوانند که نمونه‌اش را، پیش از این شنیده‌اند، خوانده‌اند و شاید نخستین‌بارشان باشد که می‌خوانند. کتاب مجموعه‌ای از لطیفه‌های خوب را برای کودکان گردآوری کرده است.

کتاب «لطیفه‌های سر و ته» سه جلدی است و در هر جلد یک یا چند تصویرگر، همراه با لطیفه‌ها در یک فریم آن را بازنمایی کرده‌اند. تصاویر نيز به اندازه متن قابل دیدن و خواندن و لذّت هستند.

آیا باید به بیمارستان بروم؟
بازدید : 279
9 شهريور 1398 زمان : 11:25

«غول قوطی ماکارونی» از یک قوطی معمولی ماکارونی بیرون می‌آید. آرماند در کارخانه تولید ماکارونی مسئول کنترل کیفیت است و از یکی از همین قوطی‌ها یک غول زرد ماکارونی بیرون می‌آید.

در اولین صفحه در سه قاب تصویر، سه‌ مرحله‌ی تولید مواد و تهیه این قوطی‌های ماکارونی را می‌بینیم. در صفحه‌ی دوم باز سه قاب تصویر دیگر در یک صفحه و در تصویر پایانی صفحه‌ی دوم، آرماند به ما معرفی می‌شود. باز هم همین قاب تصویرها در صفحه‌های بعدی تا برسیم به خانه‌ی آرماند که گرسنه است و یکی از قوطی‌های ماکارونی را باز می‌کند. این قاب‌های پی در پی تصویر به ما چه می‌گویند؟ غولی که از قوطی بیرون آمده می‌تواند دو آرزو را برآورده کند و پیشنهادهای جالبی به آرماند می‌دهد از زندگی ابدی، تا سفر به فضا، یک قصر، یک زیردریایی و ماشین مسابقه. اما فکر می‌کنید آرزوی آرماند چیست؟ آرماند یک چمنزار می‌خواهد و برای آروزی دوم‌اش یک غذای مفصل مانند پادشان گذشته. در این میز غذا، هیچ خوراک کنسروی‌ای نمی‌بینید. ماجرا این‌جا تمام نمی‌شود. همه چیز خوب پیش می‌رود تا این‌که غول می‌خواهد برگردد توی قوطی اما نمی‌تواند و مجبور می‌شود بیرون بماند. حالا نوبت آرماند است که یک آروزی او را برآورده کند. فکر می‌کنید غول چه می‌خواهد؟ غول یک رودخانه خنک می‌خواهد که پاهای‌اش را توی‌اش بگذارد. همان آبی که در چمنزار آرماند است.

کتاب «غول قوطی ماکارونی» از آرامشی می‌گوید که زندگی مدرن و صنعتی از ما گرفته است. از چمنزار و غذای شاهانه‌ای که هیچ خوراک صنعتی‌ای در آن نیست. آرزوهای دو شخصیت این کتاب همه در واقعیت هم دست‌یافتنی هستند اما در دنیای مدرنی که این دو اسیرش شده‌اند برای‌شان دور از ذهن به نظر می‌رسد. این گذشته است که آرماند دوباره آروزی‌اش می‌کند و یک غول مدرن این‌بار برآورده‌اش می‌کند و گذشته را برمی‌گرداند. آرماند سفر به آینده و رفتن به فضا و زندگی ابدی نمی‌خواهد، آرماند آروزی چمنزاری با گل و پروانه و گوسفند و درخت دارد.. آن‌چه در این کتاب درون این کنسروها رفته است، ماکارونی نیست، زندگی است و قاب‌های تصویر در صفحه‌های کتاب این فشار را نشان می‌دهند دریک زندگی صنعتی.

«غول قوطی ماکارونی» یک کتاب تصویری زیبا و عمیق است.

آیا باید به بیمارستان بروم؟
بازدید : 457
پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:23

رفتن به بیمارستان و بستری شدن برای پدرو مادرها بسیار ناراحت‌کننده و برای کودکان ترسناک است. اگر به کودک‌تان اجازه دهید احساساتش را بروز دهد و هر سوالی را که دارد مطرح کند، این تجربه را برایش به خاطره‌ای مثبت تبدیل خواهید کرد. بهتر است کودک را برای بیمارستان رفتن و اتفاقات پیش رو آماده کنید.

کتاب «آیا باید به بیمارستان بروم» بیشتر بر روی احساساتی تاکید دارد که کودک در بیمارستان تجربه می‌کند.

هر کاری که لازم است برای فرزندتان انجام شود، با زبانی ساده و با آرامش برایش توضیح دهید. اما اطلاعات نادرست ندهید و دروغ نگویید.

این کتاب با این هدف ترجمه شده است که والدین و اطرافیان کودک بتوانند با خواندن آن برای کودکان، راه ارتباط و صحبت پیرامون نگرانی‌ها و ترس‌های آنان را برای‌شان باز کنند و درباره‌اش صحبت کنند.

کتاب «آیا باید به بیمارستان بروم» به کودکان کمک می‌کند تا متوجه شوند وقتی که به شدت مریض می‌شوند، بهترین راه بستری شدن در بیمارستان است. کودکان خردسال می‌آموزند که در بیمارستان می‌توانند دوست پیدا کنند، افراد بسیاری به دیدن‌شان می‌آیند و تحت مراقبت کامل پزشکان و پرستاران قرار می‌گیرند.

اطلاعات بسیار ارزشمند کتاب «آیا باید به بیمارستان بروم» تعامل بین والدین، مربیان و کودکان را در زمینه‌های فردی، اجتماعی و هیجانی بهبود می‌بخشد.

گزیده‌هایی از کتاب

«مریض بودن اصلا خوب نیست. وقتی حالت خوب نیست پدر و مادرت چکار می‌کنند تا بهتر بشوی؟

می‌توانی بگویی که مردم به چه دلایلی به بیمارستان می‌روند؟

آیا تو هم تا حالا به بیمارستان رفته‌ای؟

درباره بیمارستان رفتن چه احساسی داری؟ و چه سوال‌هایی برایت پیش آمده؟

هیچکس بیمارستان رفتن را دوست ندارد. اما گاهی لازم است این کار انجام شود.»

کرم (مجموعه‌ کتاب موجودات حال به هم زن)
بازدید : 332
پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:20

کتاب «ماشین‌سواری»، مانند بیشتر داستان‌های فیلی و فیگی روی موضوع دوستی و روابط دوستانه تأکید دارد و با قصه‌ای جدید قصد دارد اهمیت آن را به مخاطب کودک خود یادآوری کند.

کتاب «ماشین‌سواری»، با پیشنهاد هیجان‌انگیز فیلی آغاز می‌شود. در صفحه عنوان کتاب تصویر فیلی و فیگی را می‌بینیم که کنار هم دراز کشیده و خیالبافی می‌کنند. هنوز داستان شروع نشده با کمی دقت در تصویر می‌فهمیم که هر دو آن‌ها یک رویا را در سردارند: ماشین سواری و ماجراجویی. با این پیش‌زمینه ذهنی وقتی فیلی به فیگی می‌گوید: «من یک فکر خیلی خوب دارم.» مخاطب میتواند حدس بزند که او از فیلی میخواهد که با هم به گردش بروند. فیلی جواب مستقیمی به درخواست فیگی نمیدهد اما خوشحالیاش را در تصویر می‌بینیم و وقتی هر دو با هم شروع به خواندن آواز می‌کنند مطمئن می‌شویم که فیلی هم از این پیشنهاد خوشش آمده است.

اولین چالش داستان وقتی پیش می‌آید که فیلی می‌گوید برای به گردش رفتن به نقشه و برنامه احتیاج دارند. فیگی بالا می‌پرد و می‌گوید نقشه دارد و می‌دود تا آن را بیاورد. در صفحه بعد فیلی فکر می‌کند اگر هوا آفتابی باشد، عینک لازم دارند. فیگی باز هم بالا می‌پرد و می‌گوید عینک هم دارد و برای آوردن عینک از صفحه خارج می‌شود. فیلی این بار یاد روزهای بارانی می‌افتد و می‌گوید برای گردش رفتن چتر هم می‌خواهند. خوشبختانه فیگی چتر هم دارد. فیلی وقتی به وسایلی نگاه می‌کند، که برای گردش روی هم جمع کرده‌اند، یادش می‌افتد که کیف و چمدان هم لازم دارند. فیگی با یک عالم چمدان برمی‌گردد و فیلی تازه به یاد می‌آورد که برای بردن این همه ساک به ماشین احتیاج دارند اما فیگی ماشین ندارد. حتی اگر متن داستان را هم نخوانیم از روی تصاویر می‌توانیم به غصه و ناراحتی فیلی و فیگی پی ببریم. آن‌ها در میان انبوه وسایل‌شان گیج و غمگین گیر افتاده‌اند. فیلی می‌پرسد حالا باید چه کار کنیم؟ و فیگی با جوابی که می‌دهد باعث می‌شود تمام غصه‌ها را فراموش کنند و دوباره خوشحالی را در کنار هم تجربه کنند. فیگی از فیلی می‌خواهد دزد دریایی بازی کنند و فیلی می‌پذیرد و می‌گوید وقتی دوستی مثل فیگی دارد دیگر به برنامه احتیاجی ندارد.

کتاب «ماشین‌سواری» با چنین پایان‌بندی‌ای یک بار دیگر نشان می‌دهد که وقتی دوستی واقعی در کنارت داشته باشی دیگر هیچ چیز قدرت این را نخواهد داشت که تو را غمگین کند.

نویسنده برای این که بتواند ذهن و حواس مخاطب را در مسیر داستان به خود جلب کند از ترفند تکرار استفاده می‌کند. کودک تکرار را دوست دارد و از آن لذت می‌برد. در این کتاب چه در متن داستان و چه در تصویرها به کرات تکرار را می‌بینیم! هر بار که فیگی یکی از وسایل مورد نیاز سفر را می‌آورد آن دو با هم یک شعر را تکرار می‌کنند و در تصویرها هم رفت و آمد پیاپی فیگی در گوشه صفحه به شکلی تکرار شده که گویی واقعا از کتاب خارج شده و در صفحه بعد با وسیله مورد نظر برگشته است.

کتاب «ماشین‌سواری» به فهرست افتخار جایزه تيودور سیوس گیزل ۲۰۱۳ راه یافته و برای کودکان چهار سال به بالا مناسب است.

از دیگر کتاب‌های این مجموعه می‌توان به کتاب‌های «ما تو کتابیم»، «روی سرت پرنده نشسته»، «ما حرف نداریم»، «خوشحال شدی؟»، «غافلگیربازی» و «من قورباغه‌ام تو چی؟» نام برد.

کرم (مجموعه‌ کتاب موجودات حال به هم زن)
بازدید : 274
پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:13

کتاب «برده‌رقصان» روایت دوران سیاهِ نژادپرستی و برده‌داری است.

داستان زندگی پسری به نام جسی، نوازنده کم‌سن و سال نی‌لبک، که پدرش در آب‌های رودخانه می‌سی‌سی‌پی غرق شده است و با مادر و خواهرش فقیرانه در نیواورلئان زندگی می‌کند. مادر که زندگی را از راه خیاطی و دوختن لباس برای زنان ثروتمند می‌گذراند، روزی از جسی می‌خواهد برای قرض گرفتن چند شمع به منزل عمه آگاتا برود. جسی در راه برگشت، توسط توسط دزدان دریایی و برده‌فروشان دزدیده می‌شود.

جسی در این سفر مرگبار با دزدان دریایی همراه و شاهد رنج بی‌پایان بردگان می‌شود. ماموریت جسی در این سفر این است که با نی‌لبک خود بردگان افسرده را به رقص وادارد.

نویسنده در کتاب «برده‌رقصان» صحنه رقص خیل عظیمی از بردگان را ترسیم می‌کند که با غل و زنجیر، پاهای شکنجه شده خود را چنان به عرشه کشتی می‌کوبند که از پای‌کوبی‌شان گرد و غبار شدیدی به پا می‌شود. و این چنین است که موسیقی ابزاری می‌شود برای به بردگی کشاندن انسان.

کتاب «برده‌رقصان» حکایت تجارت برده است. حکایتی تلخ و دردناک از دورانی سیاه در تاریخ بشر.

درباره نویسنده کتاب «برده‌رقصان»

پائولا فاکس (۱۹۲۳-۲۰۱۷) نویسنده کتاب بزرگسال و کودک آمریکایی است. شخصیت‌هایی که او خلق کرده‌ است پیچیده، چندوجهی، با اعتمادبه‌نفس، و اغلب رانده‌شده‌اند که با روایتی درخشان تصویر می‌شوند.

پائولا فاکس جایزه مدال نیوبری را در کارنامه خود دارد. او هم‌چنین در سال ۱۹۷۸ موفق به دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن شد.

گزیده‌هایی از کتاب

حقیقت مانند داستان بریده بریده‌ای به‌آرامی ظاهر شد. من روی یک کشتی بودم که دست اندرکار معامله‌ای غیرقانونی بود و ناخدا کاتورن هیچ از دزدان دریایی بهتر نبود.

زمانی که وضع اسفناکم را به‌خاطر آوردم، به این فکر افتادم که شاید این کشتی است که افراد را وادار می‌کند به نرمی تغییر روحیه دهند، همان‌گونه که کشتی بی‌هیچ کوششی سینه‌ آب را می‌شکافد.

بردگان از کارکنان کشتی به مرگ نزدیک‌تر بودند، هرچند آن‌چه آن‌ها می‌خوردند خیلی بدتر از غذای ما نبود و هیچ‌کدام از ما ... از شر تشنگی رها نبودیم؛ ولی ما می‌توانستیم روی عرشه قدم بزنیم و در این فکر بودم که در این شرایط، این قدم زدن بود که تفاوت بین مرگ و زندگی را نمایان می‌ساخت.

کرم (مجموعه‌ کتاب موجودات حال به هم زن)
بازدید : 300
پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:11

کتاب «آتشفشان آزمایشگاه» داستان بی‌کله خطر کردن است و مشارکت.

در آزمایشگاه مدرسه، یک کارگاه خلاقیت برگزار می‌شود. بچه‌ها که می‌روند، آزمایشگاه می‌ریزد به هم؛ وسایل آزمایشگاه هم می‌خواهند خلاق باشند! مسابقه «کی از همه خلاق‌تره؟» می‌گذارند و استعدادشان را به نمایش می‌گذارند. حاصل اوج خلاقیت گروهی‌شان، شعله‌ور شدن آتش است. آتش کم‌کم جلو می‌رود و به مواد قابل احتراق نزدیک‌تر می‌شود. همه ترسیده‌اند. اگر نجنبند آزمایشگاه منفجر می‌شود و همگی می‌روند روی هوا. باید هر جوری شده سرایدار را بکشانند آن‌جا. ولی چه‌طوری؟ سرایدار، بی خبر از همه‌جا، آن سر حیاط، توی اتاقش خواب است…

مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیت‌ها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسه‌اند.

هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه، سرایدار همه جا را تمیز و مرتب می‌کند، درها را می‌بندد و قفل می‌زند و می‌رود ته حیاط توی اتاق خودش. اما در آزمایشگاه، تازه اول داستان است! ابزار و وسایل، از مولاژ بدن انسان و اسکلت گرفته تا لوله آزمایش و فنر و همزن، می‌آیند وسط و هر بار یک بساطی راه می‌اندازند. آن‌وقت گاهی که از دستشان در می‌رود و از خودشان نشانه‌ای به‌جا می‌گذارند، همه چیز می‌افتد گردن سرایدار! بعضی موقع‌ها هم که خراب‌کاری به بار می‌آورند و باز کاسه کوزه‌ها سر سرایدار می‌شکند. خودش فکر می‌کند یکی می‌خواهد سکته‌اش بدهد. کم مانده که دیوانه بشود ولی هر چه به مدیر و ناظم می‌گوید توی این آزمایشگاه یه خبرهایی هست کسی حرفش را باور نمی‌کند…

مجموعه «وقتی ما نیستیم» شامل «اژدهای آزمایشگاه»، «آتشفشان آزمایشگاه» و «رییس آزمایشگاه» است. در این داستان‌ها به موازات تلاش برای ایجاد لذت و سرگرمی، مقداری هم آموزش در کار تزریق شده. شاید هم بعد از خواندن داستان‌ها، بچه‌ها جور دیگری به آزمایشگاه مدرسه‌شان نگاه کنند!

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «آتشفشان آزمایشگاه»

آویسا شرفی فارغ‌التحصیل رشته الکترونیک است و از سال ۸۵ کار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را با همکاری برخی از نشریات شروع کرده است.

مجتبی حیدرپناه تصویرگر مجموعه «وقتی ما نیستیم» متولد سال ۱۳۶۹ در آباده، دانش‌آموخته رشته ‌نقاشی است و هم اکنون به عنوان کارتونیست فعالیت می‌کند و در مسابقه‌های بین‌المللی از کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل، مکزیک، ایتالیا، چین جایزه برده است. از دیگر آثار تصویرگری او برای کودکان مجموعه «بچه‌محل نقاش‌ها» را می‌توان نام برد.

شگردهایی برای خواندن یک کتاب خوب، بررسی مجموعه وقتی ما نیستیم!، بخش نخست شگردهایی برای خواندن یک کتاب خوب، بررسی مجموعه وقتی ما نیستیم!، بخش دوم

کرم (مجموعه‌ کتاب موجودات حال به هم زن)

تعداد صفحات : 32

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 12
  • باردید دیروز : 127
  • بازدید کننده دیروز : 112
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 210
  • بازدید ماه : 3107
  • بازدید سال : 3107
  • بازدید کلی : 199201
  • کدهای اختصاصی