کتاب «ردپای پلنگ» جلد یکم از مجموعه ۱۰ جلدی «داستانهای حیاتوحش» اثر جذاب الیزابت لِرد با برگردان محمدصادق شریعتی به فارسی است.
کتاب «ردپای پلنگ» در قالب ماجرایی و با مضمون حفظ حیاتوحش و محیطزیست سروده شده و در این زمینه آموزشهای غیرمستقیم میدهد.
نقشآفرینان داستان «رد پای پلنگ» آفرا، ژوزف و تام هستند. تام، نوجوان انگلیسی از محیط زندگی خود در لندن جدا شده و در پی سکونت اجباری در نایروبی، رویارویی آشکار میان زندگی پیشینِ بشدت شهری شده و طبیعت گریز در لندن، با زندگی کاملاً جدا نشده از طبیعت در آفریقا را میبیند و در کنار ژوزف آفریقایی و آفرا دختر دورگه آفریقایی-امریکایی، رفتهرفته با گونهای تربیت فراموششده بشری (نزدیکی به طبیعت و همراهی با حیاتوحش، نه سرکوب و به مهمیز کشیدن آن) آشنا میشود. مادر تام اما در میدان تربیتی ستیز با طبیعت، بزرگ شده و پیوسته با تام در چالش است.
پلنگ جوانی در پی شکار به فضای سکونت آدمیان میآید و شاید در این پندار است که آدمیان با دستاندازی به زیستگاهها، میدان او را تنگ کرده و روزی او را هم گرفتهاند. او به شکار جانوران دستآموز سرگرم میشود و نوجوانها از بیم قربانی شدن پلنگ جوان، و در اندیشه حفظ حیاتوحش، و در همکاری با سازمان حفظ حیاتوحش کنیا دستبهکار نجات جان او میشوند. الیزابت لِرد، با زبردستی از این داستان مدرسه طبیعت ساخته و از عنصرهای انسانی و جانوری بهخوبی برای انتقال مفهومهای زیستمحیطی بهره میگیرد.
«صخره بابون» و «خروش فیل» و «آتش افروزی کرگدن» دیگر عنوانهای مجموعه «داستانهای حیاتوحش» است که تاکنون به فارسی ترجمه شده است.
گزیدههایی از کتاب
ژوزف گفت: «او را شکار میکنند. حتماً به او شلیک میکنند.»
تام پرسید: «چه کسانی ؟»
آفرا گفت: «اهالی اینجا، بعضیشان تفنگدارند.»
تام پرسید: «تفنگ؟ چرا؟»
آفرا شانه بالا انداخت: «برای تأمین امنیت. بعضیهایشان حتی جواز هم گرفتهاند تا به پرندگان شلیک کنند. باورت میشود؟»
تام گفت: «ولی آنها اجازه ندارند به پلنگ شلیک کنند، مگر نه؟ آیا از پلنگها حفاظت نمیشود؟ »
ژوزف سر تکان داد: «البته میشود. ولی برخی مردم اهمیت نمیدهند و نگران جان گربهها و سگهایشان هستند.»
تام در فکر ببری بود و گفت: «بله، خب، درست است. تقصیری ندارند.» گیج شده بود. نمیتوانست شکار ببری را تحمل کند ولی درعینحال اندیشه گرفتن جان پلنگی مغرور و زیبا او را ناراحت میکرد.