کتاب خوشگل نشدم؟ داستان دو خواهر به نامهای سدی و ایوا است. سدی موهای تیره و صاف و کوتاه دارد اما ایوا خواهر کوچکش موهای فرفری بلندی دارد. به نظر سدی موهای ایوا زیادی بلند و دست و پاگیرست.
لیندبرگ افسانه ی موش پرندهکتاب «ساختن فوقالعاده است» کتابی تصویری و جذاب است درباره یک دختر و بهترین دوستش در دنیا که یک گربه است. دختر یک ایده شگفتانگیز دارد، او میخواهد چیزی فوقالعاده بسازد. دختر میداند فوقالعادهترین چیز چه شکلی است و چگونه کار میکند، پس تنها کاری که لازم است بکند ساختن آن است.
چگونه بر احساس ناامیدی غلبه کنیم؟کتاب «چه کار میکنی با یک فکر نو؟» داستانی لطیف و لذتبخش است دربارهی کودکی که با فکر تازهای روبهرو میشود. او مانند بسیاری دیگراز کودکان نمیداند که با یک فکر نو چه کند، پس میترسد و رهایش میکند، با این حال فکر جدید او را رها نمیکند.
ساختن فوق العاده استکتاب «با دمی شبیه این چه کار میکنی؟» با طرح پرسش و بعد پاسخ به آنها به شکلی بازیگونه مخاطب را با تنوع و کارکرد اندامهای مختلف بدن در جانوران گوناگون آشنا میکند.
من اَچونهام! در رو باز کنیدکتاب «داستان لئو» کتابی تخیلی، درباره داستان یک روح مهربان تنها و علاقهمند به کتابخواندن و نقاشیکشیدن است. لئو به تنهایی در خانهای بدون سکنه در گرد و غبار زندگی میکند. هیچ کس نمیتواند لئو را ببیند.
پسری که عاشق ریاضی بودکتاب «شب تاریک و دانای بیدار: داستان دو جغد در یک کتاب» از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول اطلاعاتی در باره جغد و سایر حیواناتی که در شب فعال هستند، به مخاطب میدهد و با استفاده از تعداد آنها کارکرد اعداد را به مخاطب میآموزد.
وای چه جاها که خواهی رفتکتاب «پاهای دردسرساز» داستان عنکبوت جوانی است به نام امیلی که به دلیل متفاوتبودن توسط خانواده و دوستانش طرد میشود. امیلی به جای هشت پا، ده پا دارد و این تقصیر او نیست با اینوجود همه علیه او هستند و امیلی را سرزنش میکنند.
شب تاریک و دانای بیدار: داستان دو جغد در یک کتابکتاب «فکرش را بکن این چیزها را در خیابان مالبری دیدم» داستان پسری به نام مارکو است که در راه بازگشت از مدرسه توصیه پدر فکرش را مشغول کرده است. پدرش به او گفته است: «چشمهایت را باز کن و هرچه را که میتوانی ببینی خوب ببین.» اما وفتی مارکو به او میگوید کجاها بوده و چهها دیده، پدر حرفهایش را باور نمیکند.
هیتی عروسک یکصد سالهداستان کتاب «بچهی گروفالو» در ادامه کتاب «گروفالو» نوشته شدهاست. این داستان درباره بچه گروفالویی است که پدرش به او هشدار میدهد به جنگل تاریک نرود چون یک موش گنده بدجنس در کمین گروفالوها نشستهاست.
فکرش را بکن این چیزها را در خیابان مالبری دیدمداستان کتاب « فاصلهات را با من حفظ کن!» دربارهی پسری به نام لوییس است که از رعایت فاصله با دیگران و فضای شخصی چیزی نمیداند اما عاشق نجوم و فضانوردی است و اطلاعات زیادی در این زمینه دارد.
سه، دو، یک... پرتاب، سفری هیجان انگیز از زمین به فضاتعداد صفحات : 0