بلاگ کتابک

بازدید : 341
چهارشنبه 4 دی 1398 زمان : 13:44

هیتی عروسک یک‌صد ساله

کتاب «هیتی عروسک یک‌صد ساله» روایت زندگی عروسکی است به نام هیتی که بیش از یک‌صد سال عمر دارد. هیتی عروسکی است جذاب و چون فکر می‌کند اصیل‌ترین شیء عتیقه‌فروشی است پس انگیزه‌ای می‌شود برای او که خاطرات خود را بنویسد.

در پشت جلد کتاب می‌خوانیم: هیتی، عروسکی که بیش از صد سال عمر دارد، از آرامش فروشگاه عتیقه‌فروشی استفاده می‌کند تا ماجراهای زندگی‌اش را روایت کند. او در این داستان برای ما از سفرهای دریایی‌اش، از شکار نهنگ، غرق‌شدن و نجات‌یافتن، برخورد با قبایل وحشی، سفر به هند و اروپا، از خانواده‌ها و فرهنگ‌های گوناگون و از خردسالان و بزرگ‌سالان و سال‌خوردگان حرف می‌زند. با او همراه شوید تا از ماجراهای گردشی صدساله در دور دنیا باخبر شوید؛ با آدم‌های مختلف آشنا شوید؛ فرهنگ‌های متفاوت را ببینید؛ و از ماجراجویی لذت ببرید... .

هیتی در نقش یک روای، از خاطرات خود و آن‌چه بر او گذشته است داستانی جذاب می‌سازد و رویدادهای این داستان را چنان با احساسات خود پیوند می‌دهد که گاه خواننده فراموش می کند که راوی داستان یک عروسک است.

کتاب «هیتی عروسک یک‌صد ساله» رمانی است خوش‌خوان و سرگرم‌کننده و گزینه‌ است مناسب برای پرکردن اوقات فراغت نوجوانان در روزهای گرم و بلند تابستانی. نثر کتاب ساده و روان است و داستان به صورت خطی و عاری از هرگونه پیچیدگی پیش می‌رود.

درباره نویسنده‌‌ کتاب «هیتی عروسک یک‌صد ساله»:

راشل لیمن فیلد (۱۹۴۲-۱۸۹۴) رمان‌نویس، شاعر و نویسنده‌ کودک و نوجوان آمریکایی، در نیویورک به دنیا آمده است. برجسته‌ترین اثر راشل فیلد کتاب «هیتی عروسک یک‌صد ساله» است که جایزه‌ نیوبری را برای او به ارمغان آورده است. راشل فیلد برای آثار دیگرش یک‌بار برنده‌ جایزه‌ ملی کتاب و یک‌بار نیز جزو نویسندگان تقدیرشده‌ فهرست نیوبری معرفی شده است. هم‌چنین دو کتاب او در فهرست برندگان جایزه لوئیس کارول قرار دارند.

گزیده‌هایی از کتاب

شاید، من هم مثل کودکی که در پیاده‌رو بود، به هوا پرواز کنم. چرا که نه، چون دنیا همیشه تجربه‌های جدیدی را برای ما فراهم می‌کند و من هرگز به اندازه‌ی حالا سرزنده و آماده نبوده‌ام. به‌هرحال، مگر صد سال برای چوب زبان گنجشک کوهستانی سرد و گرم چشیده‌ای مثل من مدتی طولانی است؟

و چه صبحی بود! من هرگز قرمزی درختان افرای مردابی را که کنار هر آبگیر و مرداب دیدیم، درخشش زرد درختان غان و نارون، و قرمزی آتشین یاسمن‌هایی که حصارها را طوری جلوه می‌دادند که گویی آتش گرفته بودند و می‌سوختند، فراموش نخواهم کرد. تمام طول مسیر تا پورتلند پوشیده از گل‌های رویینه و مینا بود.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 32

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 148
  • بازدید کننده امروز : 112
  • باردید دیروز : 143
  • بازدید کننده دیروز : 109
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 487
  • بازدید ماه : 3384
  • بازدید سال : 3384
  • بازدید کلی : 199478
  • کدهای اختصاصی