داستان کتاب «بچهی گروفالو» در ادامه کتاب «گروفالو» نوشته شدهاست. این داستان درباره بچه گروفالویی است که پدرش به او هشدار میدهد به جنگل تاریک نرود چون یک موش گنده بدجنس در کمین گروفالوها نشستهاست.
فکرش را بکن این چیزها را در خیابان مالبری دیدمنظرات این مطلب
تعداد صفحات : 0
اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
آرشیو
خبر نامه
چت باکس
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی