loading...
YourAds Here YourAds Here

بلاگ کتابک

بازدید : 468
شنبه 9 آذر 1398 زمان : 12:44

دندان سوزنی شخصیت اصلی کتاب «ازدواج با خورشید» شجاع‌ترین موش روی زمین است. او تمام موش‌های قوی و جنگجو را شکست می‌دهد و در مسابقه‌ها همیشه پیروز است. دندان سوزنی به درخواست ازدواج خانم موش‌ها جواب رد می‌دهد و می‌خواهد با قوی‌ترین موجود روی زمین ازدواج کند.

او مثل انسان‌ها کت و شلوار می‌پوشد، عینک می‌زند و برای رسیدن به هدفش به سفری کوتاه می‌رود. به دنبال قوی‌ترین‌ها می‌گردد تا بهشان پیشنهاد ازدواج دهد. اما هر بار به یک دیگری می‌رسد که قوی‌تر از قبلی‌ست. پس به راهش ادامه می‌دهد و می‌رود سراغ بعدی. اما تا کی؟ پس بالاخره کی از همه‌ قوی‌ترست؟ دندان سوزنی موشی نیست که دست از تلاش بردارد. او باید به هدفش برسد.

همان‌طور که در ابتدای کتاب نیز آمده احمد اکبرپور داستان «ازدواج با خورشید» را از گنجینه ادبیات کهن و فولکلور ایرانی انتخاب و با روایتی نو بازنویسی کرده است. روایتی که با همراهی تصاویر جذاب و پر از رنگ‌های زنده و شاد حمیده خسرویان و چاپ با کیفیت، در میان نمونه‌ها‌ی فراوان بازنویسی که هر ساله چاپ و منتشر می‌‌شود از آثار قابل توجه و ممتاز است.

کتاب «ازدواج با خورشید» در کنار داستان جذاب و خوش‌خوان به طور غیر مستقیم اهمیت و ارزش توجه به ویژگی‌های درونی و بیرونی را، چه برتری‌ باشند و چه محدودیت، به مخاطب خود یادآوری می‌کند و تعریف ملموس‌تری از مفاهیمی همچون بزرگی، قدرت و برتری برای کودک امروزی فراهم می‌آورد.

کتاب «ازدواج با خورشید» در فهرست لاک پشت پرنده با نشان ۳ لاک‌پشت قرار گرفته و به دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا ۲۰۱۷ راه یافته است.

کاربردها و فعالیت ها

ظرفیت‌ها و کاربردهایی که پدر و مادر می‌توانند بعد از خواندن کتاب با پرسش‌هایی از کودک به آن‌ها برسند؛ از جمله:

به نظرت اگر دندان سوزنی با خانم موشه مسابقه می‌داد و او را شکست می‌داد باز هم باهاش ازدواج می‌کرد؟

فکر می‌کنی واقعا خانم موشه از خورشید و باد و ابر و کوه قوی‌تر بود؟

اگر قوی‌تر نبود پس چرا دندان‌سوزنی باهاش ازدواج کرد؟

اگر خورشید و باد و ابر و کوه قوی‌تر از دندان‌سوزنی بودند چرا باهاش مهربان بودند؟ برایش باران می‌باریدند؟

اگر کسی از ما ضعیف‌تر باشه نباید دوستش داشته باشیم؟ نه ضعیف‌تر باشه و نه قوی‌تر چی؟

اگر دندان سوزنی با گربه صفحه‌ی اول یا خیاط مسابقه می‌داد و شکست می‌خورد باز هم شجاع‌ترین موش دنیا بود؟

شبی که خرگوش کوچولو خوابش نمی‌برد
بازدید : 364
شنبه 9 آذر 1398 زمان : 12:05

در کتاب «مرگ بالای درخت سیب» روباه پیر و همسرش زیر درخت سیبی روزگار می‌گذرانند آنقدر پیر شده‌اند که دیگر نه کلاغ‌ها نه خرگوش‌ها و نه موش‌ها از آن‌ها حساب نمی‌برند. حالا همه سیب‌ها قبل افتادن طعمه کلاغ‌ها می‌شود و روباه و همسرش باید شانس بیاورند تا شکاری گیرشان بیاید.

تا اینکه یک روز راسوی لاغر و کوچکی اسیر روباه پیر قصه می‌شود و در ازای آزادی‌اش به خواست روباه پیر درخت سیب را جادو می‌کند تا هر پرنده و چرنده‌ای رفت بالایش به آن بچسبد مگر اینکه جناب روباه ببخشاید و بگوید: «بیا» و جادوی درخت سیب را باطل کند.

حالا کلاغ‌ها و گنجشک‌ها و سوسک‌ها و گربه‌ها تا می‌روند بالای درخت به درخت سیب می‌چسبند و آن‌قدر ضجه مویه می‌کنند تا روباه پیر دلش بسوزد و سحرشان را باطل کند.

القصه که نوبت به جناب «مرگ» می‌رسد و روزی که آمده بود روباه را با خود ببرد روباه زیرک آخرین تقاضایش را می‌کند که سیب آخر زندگی‌اش را بخورد. مرگ می‌رود سیب را بچیند و آن بالا ماندگار می‌شود. می‌چسبد به درخت سیب و دچار جادوی درخت سیب می‌شود!

سال‌ها می‌گذرد حالا هیچ صیادی نمی‌تواند روباه را شکار کند و قرار است او همیشه زنده بماند. اول همسرش پیرتر می‌شود و بیمار و می‌میرد. بعد بچه‌ها و نوه‌هایش. در آن حوالی هیچ حیوانی آشنا نیست همه غریبه‌اند و روباه پیر زیرک قصه ما که عمر جاودان یافته تنهای تنها می‌شود تا اینکه …

#مفاهیم_اصلی_داستان:

مرگ/ زندگی بود/نبود فقدان و جای خالی پیری/جوانی جادو فنا پذیری /جاودانی عمر غریبه / آشنا لذت/ رنج انتظار بخشش

#تکنیک‌های_کاربردی

بازیگری انتخابگری خیالپردازی زمان مندی مکان مندی تقسیم و شراکت

یکی از مهم‌ترین مفاهیم هفت‌گانه در حوزه پرورش مهارت‌های شناختی کودکان مفهوم مرگ است. مرگ به عنوان پایان بخش زندگی، مرگ به عنوان مراقب زندگی، مرگ به عنوان منتظر در سایه نشسته همراه زندگی و مرگ به عنوان تقدیر مساوی همه موجودات.

این سوال که: چرا باید مُرد؟ به عنوان قدیمی‌ترین پرسش حیات بشری است که پرسش‌های نابی همچون «چرا و چگونه باید زیست؟» را طرح می‌کند.

در کتاب «مرگ بالای درخت سیب» این پرسش بنیادی در پس این مفهوم مهم طرح می‌شود. فضای قصه با وسط کشیده شدن پای جادو چسبندگی به درخت به عنوان نماد ایستایی که بر زمین نمی‌افتد تلاش می‌کند تا هراس از مرگ مهاجم و نابودگر را در ذهن و ضمیر کودکان کم رنگ نماید.

تصویرپردازی کتاب، تصاویری خسته ولی زنده را مقابل روی مخاطب می‌گذارد. حرکت روی مرز خیال و واقعیت یک تکنیک راهبردی دیگر برای مواجهه نرم ذهن کودک با فضای زنده مفاهیم مرتبط با مرگ است.

لزوم طرح مفهوم مرگ در شش سال نخستین زندگی کودکان و همراهی و تسهیل‌گری آنان برای مواجهه با این مفهوم سبب می‌شود با وسواس زیادی به کتاب‌های این ژانر نگاه کنیم و کتاب فوق از پس این بار بر آمده است.

امتیاز من به کتاب «مرگ بالای درخت سیب»؛ ترجمه و تصویرگری و پردازش ایده چهار ستاره از پنج است.

«مرگ بالای درخت سیب» کتابی است برای آشنایی با فلسفه مرگ توسط روایتی نوین از افسانه‌ای کهن با پرداخت و تصویرسازی هنرمندانه. این کتاب به خصوص می‌تواند به بچه‌هایی که پدربزرگ یا مادربزرگ بیمار و پیر دارند، کمک کند تا فرایند جدایی را با آرامش بپذیرند و ضربه نخورند.

خوشبختانه طی سال‌های اخیر طیف گسترده‌ای از کتاب‌های داستانی کودک به چاپ می‌رسند و این امکان را به وجود می‌آورند تا ما بچه‌ها را با مفاهیم متنوع‌تر و جدی‌تری آشنا کنیم.

«مرگ» هم یکی از این موضوعات است. یادم می‌آید در سال‌های آخر جنگ رمان «برادران شیردل» را می‌خواندم و آنجا که اسکوربیت _اگر اسمش را درست به یاد داشته باشم _می‌مرد، بسیار بر من اثر می‌گذاشت و باعث ناراحتی‌ام می‌شد. بدون این که چیزی از فلسفه چرخه تولد و مرگ یادم بدهد. کتاب «مرگ بالای درخت سیب» اینطور نیست. می‌گذارد تا کودک طعم پیری و ناتوانی روباه را مزمزه کند و خودش مثل روباه به این نتیجه برسد که دیگر وقتش شده، همراه مرگ که شبیه همزادی مهربان تصویر شده برود.

فکر می‌کنم این تصویر حکیمانه از ورود به مرحله دیگر حیات، نه فقط ترسناک نیست بلکه توضیحی معقول به مخاطب می‌دهد.

گاهی والدین می‌پرسند چنین کتاب‌هایی را باید در چه شرایطی خواند؟ من تصور می‌کنم پس از درگذشت یک عزیز، زمان مناسبی نیست چون هجوم احساسات این فرصت و امکان را به کودک نمی‌دهد که مفهوم را درک کند.

هر وقت احساس کردید شرایط آرام و مناسب است، کتاب را بیاورید و حتما با او حرف بزنید. مبادا سوال‌هایی در ذهنش بماند.

شبی که خرگوش کوچولو خوابش نمی‌برد
بازدید : 301
شنبه 9 آذر 1398 زمان : 11:51

بعضی روزها آسمان

از همیشه بزرگ‌تر است

درخت‌ها بلندند

و جهان جای زیبایی برای زندگی کردن است.

کتاب «گرسنه» با تصویری از یک جهانِ آرام و در صلح آغاز می‌شود. درختانی که سر به فلک کشیده‌اند، نسیمی که می‌وزد و چند دوست که با خوشحالی قدم می‌زنند و این طور که از لبخندشان پیداست از همه چیز راضی و خوشنود هستند.

در صفحات بعدی کتاب «گرسنه»، تصاویری از اتفاق‌های ساده و روزمره را می‌بینیم. دوستانی که با هم بازی می‌کنند و نویسنده بار اصلیِ روایت داستانش را به عهده‌ی تصاویر می‌گذارد و اصلا دلش نمی‌خواهد با استفاده از کلمات اضافه، پرگویی کند.

همه چیز در صلح و آرامش سپری می‌شود تا این که یکی از شخصیت‌های داستان گوشه‌ای امن و آرام را انتخاب می‌کند برای خوردن خوراکی‌هایش؛ و برخلاف لحظه‌هایی که شادی و بازی‌ کردن را با دوستانش شریک شده، اصلا دلش نمی‌خواهد خوراکی‌هایش را با آن‌ها شریک شود. با تصمیم خودخواهانه‌ی اوست که داستان شکل دیگری می‌گیرد و هر کدام از شخصیت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد...

کتاب «گرسنه» داستان سخاوت است و بخشندگی و شجاعتِ شریک کردن دیگران در خوشی‌های کوچک و بزرگ. «ورونیکا سالیناس» نویسنده‌ اثر، بدون آن که پرگویی کند یا قصد پندگویی برای مخاطب کودک را داشته باشد، به او می‌آموزد که در زندگی روزمره، خودخواهی چه تصاویری می‌تواند داشته باشد و چه تاثیری در روابط با دیگران بگذارد.

داستانِ تصویری «گرسنه» ذهن کودک را به چالش می‌کند و در عین درگیر کردن او با تصویرسازی‌ها، به بالا رفتن درکش کمک می‌کند تا در بخشش دارایی‌های کوچک‌اش سخاوتمند باشد. بخشندگی و سخاوت یکی از مهارت‌های لازم و ضروری برای حضور داشتن در اولین و کوچک‌ترین جوامع مثل مهدکودک یا مدرسه است.

کتاب «گرسنه» به ویژگی خودمحوری کودکان و مهربان بودن می‌پردازد و با مختصرترین جملات، عواطف و حسِ نوع‌دوستی را در کودک تقویت می‌کند و به او می‌آموزد که در سایه‌ این دوستی‌ها و بخشش است که سرشار از لذت می‌شود و جهان را زیباتر از قبل می‌بیند.

خرید بلیط تور ویتنام
بازدید : 290
شنبه 9 آذر 1398 زمان : 11:33

کتاب «این ردپای عجیب» داستانی تصویری و بدون متن است. تنها کلمه‌های داستان، عنوانش هستند که مقدمه و تعریفی برای ورود به کتاب هم هستند.

تصاویر، داستانی را از ردپای یک کرم می‌گویند که با دعوای میان گربه و پرنده‌ای روی درخت، از درون یک سیب به میان کاسه آرد می‌افتد و از آن‌جاست که داستان ردپای کرم در خیال دختری که تنها ردپا را می‌بیند و نه کرم، آغاز می‌شود.

داستان از روی جلد آغاز می‌شود. دختر چشم‌هایش را بسته و میان کتاب‌ها در خیالات خودش است. ردپا هم از روی جلد شروع می‌شود و تا پشت جلد ادامه دارد.

کرم با سبیل و مو و قیافه بامزه‌اش با نورهای رنگی دور صورتش که از سوراخ سیب به مخاطب کتاب نگاه می‌کند، از همان تصویر اول نشان می‌دهد که با داستانی عجیب از یک ردپای عجبب سروکار داریم. تصاویر پر از جزئیاتی است که داستان دعوای میان پرنده و گربه را از تصویر اول تا انتها ادامه می‌دهد؛ نقش‌های گربه و پرنده بر تابلوهای روی دیوار، گلدان‌های روی طاقچه و مجسمه‌ها. در هر صفحه یکی از خیالات دختر که با دیدن ردپا در ذهنش زنده می‌شود تا پایان کتاب او را در دنبال کردن ردپا و حل این معما همراهی می‌کند. همه چیز زنده است! تابلوی نقاشی، ردپای پفکی که دلقکی می‌شود و ردپای آرد که خرگوشی سفید می‌شود تا درخت‌های متعجب و خندان درون باغ. سرانجام کتاب، نجات پرنده است از چنگ گربه و بازگرداندنش به سوراخ درختی که در نمایی نزدیک، تصویر تخم‌های ترک برداشته و بیرون آمدن جوجه‌ها را از درونش نشان می‌دهد. خانه‌ای با کتابخانه‌ای بزرگ و با اتاق‌هایی پر از نقاشی، خیالات دختر را رنگین و زنده کرده است!

درباره کتاب این ردپای عجیب

کتاب «این ردپای کیست؟» برگزیده مسابقه و کارگاه خلق کتاب تصویری در سال ۱۳۹۴ است. این کارگاه در انتشارات علمی و فرهنگی برگزار شد و نویسنده و تصویرگر در کنار هم یک کتاب تصویری را خلق کردند.

خرید بلیط تور ویتنام
بازدید : 257
شنبه 9 آذر 1398 زمان : 11:18

کتاب «ردپای پلنگ» جلد یکم از مجموعه ۱۰ جلدی «داستان‌های حیات‌وحش» اثر جذاب الیزابت لِرد با برگردان محمدصادق شریعتی به فارسی است.

کتاب «ردپای پلنگ» در قالب ماجرایی و با مضمون حفظ حیات‌وحش و محیط‌زیست سروده شده و در این زمینه آموزش‌های غیرمستقیم می‌دهد.

نقش‌آفرینان داستان «رد پای پلنگ» آفرا، ژوزف و تام هستند. تام، نوجوان انگلیسی از محیط زندگی خود در لندن جدا شده و در پی سکونت اجباری در نایروبی، رویارویی آشکار میان زندگی پیشینِ بشدت شهری شده و طبیعت گریز در لندن، با زندگی کاملاً جدا نشده از طبیعت در آفریقا را می‌بیند و در کنار ژوزف آفریقایی و آفرا دختر دورگه آفریقایی-امریکایی، رفته‌رفته با گونه‌ای تربیت فراموش‌شده‌ بشری (نزدیکی به طبیعت و همراهی با حیات‌وحش، نه سرکوب و به مهمیز کشیدن آن) آشنا می‌شود. مادر تام اما در میدان تربیتی ستیز با طبیعت، بزرگ شده و پیوسته با تام در چالش است.

پلنگ جوانی در پی شکار به فضای سکونت آدمیان می‌آید و شاید در این پندار است که آدمیان با دست‌اندازی به زیست‌گاه‌ها، میدان او را تنگ کرده و روزی او را هم گرفته‌اند. او به شکار جانوران دست‌آموز سرگرم می‌شود و نوجوان‌ها از بیم قربانی شدن پلنگ جوان، و در اندیشه حفظ حیات‌وحش، و در همکاری با سازمان حفظ حیات‌وحش کنیا دست‌به‌کار نجات جان او می‌شوند. الیزابت لِرد، با زبردستی از این داستان مدرسه طبیعت ساخته و از عنصرهای انسانی و جانوری به‌خوبی برای انتقال مفهوم‌های زیست‌محیطی بهره می‌گیرد.

«صخره بابون» و «خروش فیل» و «آتش افروزی کرگدن» دیگر عنوان‌های مجموعه «داستان‌های حیات‌وحش» است که تاکنون به فارسی ترجمه شده‌ است.

گزیده‌هایی از کتاب

ژوزف گفت: «او را شکار می‌کنند. حتماً به او شلیک می‌کنند.»

تام پرسید: «چه کسانی ؟»

آفرا گفت: «اهالی اینجا، بعضی‌شان تفنگ‌دارند.»

تام پرسید: «تفنگ؟ چرا؟»

آفرا شانه بالا انداخت: «برای تأمین امنیت. بعضی‌هایشان حتی جواز هم گرفته‌اند تا به پرندگان شلیک کنند. باورت می‌شود؟»

تام گفت: «ولی آن‌ها اجازه ندارند به پلنگ شلیک کنند، مگر نه؟ آیا از پلنگ‌ها حفاظت نمی‌شود؟ »

ژوزف سر تکان داد: «البته می‌شود. ولی برخی مردم اهمیت نمی‌دهند و نگران جان گربه‌ها و سگ‌هایشان هستند.»

تام در فکر ببری بود و گفت: «بله، خب، درست است. تقصیری ندارند.» گیج شده بود. نمی‌توانست شکار ببری را تحمل کند ولی درعین‌حال اندیشه گرفتن جان پلنگی مغرور و زیبا او را ناراحت می‌کرد.

خرید بلیط تور ویتنام
بازدید : 289
شنبه 9 آذر 1398 زمان : 11:01

کتاب «صخره بابون» جلد دوم از مجموعه ۱۰ جلدی «داستان‌های حیات‌وحش» اثر جذاب الیزابت لِرد با برگردان محمدصادق شریعتی به فارسی است. داستان در قالب ماجرایی و با مضمون حفظ حیات‌وحش و محیط‌زیست سروده شده و در این زمینه آموزش‌های غیرمستقیم می‌دهد.

نقش‌آفرینان کتاب «صخره بابون» سه نوجوان به نام‌های آفرا، ژوزف و تام هستند. آفرا دختر دورگه آفریقایی-امریکایی برای گذران یک روز تعطیلی و برگزاری سالگرد زادروز خود همراه دو دوستش به گردشگاهی در حومه نایروبی می‌روند. آفرا در هنگام تولد مادر خود را از دست داده و احساس قدرتمندی نسبت به حفظ حیات‌وحش به‌ویژه موجودات بی‌پناه و حفظ محیط‌زیست دارد. او هنگام بازی و گردش در زیستگاه بابون ها ناگهان با بچه بابون زخمی و درمانده‌ای روبرو می‌شود و به خیال اینکه نگه‌داری از بابون هم شبیه جوجه‌ها و توله‌های دیگر است، دنبال چاره‌ای برای درمان و نگه‌داری از اوست. چون با مخالفت دیگران روبرو می‌شود پس از تاریکی هوا و باوجود جانوران وحشی و بیم شکار شدن، از اقامتگاه به سمت صخره بابون ها می‌رود تا به بچه بابون بی‌پناه کمک کند.

تام نوجوان انگلیسی گام به دنیایی متفاوت با زندگی طبیعت‌گریز شهری پیشین گذاشته و کم‌کم می‌آموزد که جدا شدن بشر از زندگی طبیعی خود به سود او نبوده است.

الیزابت لِرد، با آگاهی که از خوی و رفتار و شیوه‌های زیستی جانوران و هم کودکان دارد با زبردستی از این داستان، مدرسه طبیعت (هرچند در دنیای نظری) ساخته و از عنصرهای انسانی و جانوری به‌خوبی برای انتقال مفهوم‌های زیست‌محیطی بهره می‌گیرد.

«رد پای پلنگ»، «خروش فیل» و «آتش افروزی کرگدن» دیگر عنوان‌های مجموعه «داستان‌های حیات‌وحش» هستند که تاکنون به فارسی ترجمه شده‌اند.

گزیده‌هایی از کتاب

ـ باور نمی‌کنید ولی من همین حالا زرافه دیدم.

ژوزف با بی میلی نگاه کرد: «بله، زرافه است. »

ولی اینجا چه‌کار می‌کند؟ به نظر نمی‌رسد باغ‌وحشی در اینجا باشد .»

ژوزف شگفت‌زده گفت: « باغ‌وحش! »

آفرا هوا را به درون بینی داد و گفت : «اینجا آفریقا و محل زندگی جانوران وحشی است.»

تام گفت: « چه؟ یعنی جانورانی مثل زرافه، کرگدن و شیر و ... در بیابان سرگردان‌اند؟»

ژوزف خندید: « البته، اینجا خانهآن‌هاست.»

آفرا گفت: « باغ‌وحش واقعاً دردناک است.»

تام مخالفت کرد: «نه این‌طور نیست. من در انگلیس باغ‌وحش جالبی دیده‌ام. در پارک‌های ملی حیات‌وحش، انگار بعضی از جانوران آزاد هستند. اگر بخواهی آن‌ها را ببینی باید با لندرور گشت بزنی. پارسال با دوستم اسکات به ویپسناد رفتیم، میمون‌ها در قفس اما خیلی خوشحال بودند. یکی از آن‌ها مدتی با دمش بازی کرد و سپس به‌طرف ما پوست فندق پرتاب کرد.»

تن آفرا لرزید و گفت: « وحشتناک است. آیا دوست داری به میل خودت در یک کشور خارجی در قفس بمانی و تمام مدت زیر نگاه دیگران با دم خود بازی کنی؟ هزاران مایل از خانواده‌ات دور باشی و هیچ‌کس نداند از کجا آمده‌ای و پدر و مادرت کی هستند و یا احساساتت برای دیگران ذره‌ای اهمیت نداشته باشد؟» و دوباره سکوت کرد.

خرید بلیط تور ویتنام
بازدید : 237
چهارشنبه 6 آذر 1398 زمان : 13:00

کتاب «خروش فیل» جلد سوم از مجموعه ۱۰ جلدی «داستان‌های حیات‌وحش» اثر جذاب الیزابت لِرد با برگردان محمدصادق شریعتی به فارسی است. داستان در قالب ماجرایی و با مضمون حفظ حیات‌وحش و محیط‌زیست سروده شده و در این زمینه آموزش‌های غیرمستقیم می‌دهد.

نقش‌آفرینان داستان «خروش فیل» نوجوان‌های ساکن نایروبی به نام ژوزف، آفرا و تام هستند. این نوجوان‌ها قرار است به گشت و گذار در زیستگاه جانوران در کنیا بروند اما ناگهان خبر می‌رسد که فیل دیوانه‌ای به مردم یک روستا حمله کرده و نیاز به کمک دارند. سرپرست گروه که از مسئولان حفظ حیات وحش کنیا است مسیر را به سمت روستا عوض می‌کند. فیل‌ها محدوده روستا را جزیی از زیستگاه خود می‌شناسند که به دست آدم‌ها از وجود جنگل پاکتراشی شده و به کشتزار بدل شده است. آن‌ها این تغییر کاربری را به رسمیت نمی‌شناسند و همین، سبب جدال خسارت باری شده اما نوجوان‌ها که در اثر حمله فیل جانشان به خطر می‌افتد در اندیشه یافتن راه چاره ای هستند. آن‌ها هم به حفظ حیات وحش نظر دارند و هم ادامه زندگی روستاییان در آن زیستگاه.

الیزابت لِرد، با آگاهی که از خوی و رفتار و شیوه‌های زیستی جانوران و هم کودکان دارد با زبردستی از این داستان، مدرسه طبیعت (هرچند در دنیای نظری) ساخته و از عنصرهای انسانی و جانوری به‌خوبی برای انتقال مفهوم‌های زیست‌محیطی بهره می‌گیرد. از جمله این مفهوم‌ها همزیستی انسانی و جانوری است. انسان نه در ستیز بلکه در همراهی و حفظ محیط زیست.

کتاب «رد پای پلنگ»، «صخره بابون» و «آتش افروزی کرگدن» دیگر عنوان‌های مجموعه «داستان‌های حیات‌وحش» است که تاکنون به فارسی ترجمه شده‌اند.

گزیده‌هایی از کتاب

کلی-آن گفت: «شوخی می‌کنی؟ اینجا برق ندارد.»

کاویرا گفت: «قبلاً برق داشتیم، خراب‌شده و دیگر تعمیرش نکردند.»

تام دوباره به شوق آمده سرپا ایستاد و گفت: «می‌توانند دوباره آن را راه بیندازند.»

ژوزف به خاطر تابش نور مقابل، با چشم نیمه بسته به او نگاه کرد و گفت: «ولی ساختن هتل مناسب در اینجا پول زیادی می‌خواهد. از کجا پول بیاورند؟»

تام چیزی نگفت. سخت به فکر فرورفته بود. سرانجام گفت: «آفرا قبلاً در مورد جایی با من حرف می‌زد که همراه گروه طرفداران حیات‌وحش مدرسه رفته بودند. اصلاً شیک نبود. چندین چادر و نوعی ساختمان مرکزی، یعنی یک‌خانه قدیمی زیبا برای سکونت معلم ها و اتاقی برای غذاخوری و تعدادی دوش حمام و این‌طور چیزها داشت. بسیاری مردم همیشه آنجا می‌روند. طرفداران اردو و کوله‌پشتی به دوش ها و این‌جور افراد. سکونت در چنین جایی پول زیادی نمی‌خواهد.»

ژوزف هنوز متقاعد نشده بود. با نومیدی گفت: «حتی برای خرید زمین و ساختن خانه هم پول زیادی لازم است.»

ناگهان کاویرا با یک جهش سرپا ایستاد و گفت: «نه، نیازی به ساختن خانه نداریم در این نزدیکی یک جای بزرگ یعنی خانه یک مزونگو هست که مهروموم است، خالی مانده و نیاز به تعمیر دارد.»

به وبلاگ خود خوش امدید
بازدید : 282
چهارشنبه 6 آذر 1398 زمان : 12:47

کتاب «آتش افروزی کرگدن» جلد چهارم از مجموعه ۱۰ جلدی «داستان‌های حیات‌وحش» اثر جذاب الیزابت لِرد با برگردان محمدصادق شریعتی به فارسی است.

داستان در قالب ماجرایی و با مضمون حفظ حیات‌وحش و محیط‌زیست سروده شده و در این زمینه آموزش‌های غیرمستقیم می‌دهد.

در داستان «آتش افروزی کرگدن » دو نوجوان آفریقایی به نام های آفرا و ژوزف که برای گذران تعطیلات به یک پارک ملی نزدیک نایروبی رفته‌اند متوجه آزار یک نوجوان بومی به وسیله مرد خشمگینی می‌شوند و از اینجا پی به ماجرای کشتن و قاچاق عاج کرگدن آفریقایی می‌برند. با انگیزه حفظ حیات وحش آفریقا و با ماجراجویی‌هایی به مقابله با قاچاقچی‌های خطرناک بر می‌خیزند.

پیوند دوباره با طبیعت سبب می‌شود کودکان ما و همه انسان‌ها دریابند که ستیز با محیط زیست و شکار جانوران به خاطر گوشت و پوست و دیگر قسمت‌های بدن‌شان، ای بسا همه امکان‌های زیستی را نابود کند و همه زیست‌گاه‌ها را در معرض نابودی قرار می‌دهد.

الیزابت لِرد، با آگاهی که از خوی و رفتار و شیوه‌های زیستی جانوران و هم کودکان دارد با زبردستی از این داستان، مدرسه طبیعت (هرچند در دنیای نظری) ساخته و از عنصرهای انسانی و جانوری به‌خوبی برای انتقال مفهوم‌های زیست‌محیطی بهره می‌گیرد.

«رد پای پلنگ»، «صخره بابون» و«خروش فیل» دیگر عنوان‌های مجموعه «داستان‌های حیات‌وحش» است که تاکنون به فارسی ترجمه شده‌اند.

گزیده‌هایی از کتاب

آفرا در برابر خورشید چشمانش را تنگ کرد تا دو شاخ لب‌شکسته و خراشیده کرگدن را بهتر ببیند، گفت: «اصلاً ارزشمند به نظر نمی‌رسند.»

تیتوس گفت: «بااین‌حال در اینجا کیلویی ۳۰۰ دلار فروخته می‌شود و در چین باید ۲۰۰۰ دلار آمریکا بدهید تا یک کیلو داروی شاخ پودر شدهٔ کرگدن بخرید.»

ژوزف گفت: «چه خاصیتی دارد؟ این‌که فقط یک‌تکه شاخ است.»

تیتوس گفت: «خوب، خاصیت‌های کم‌ارزشی مثل پایین آوردن تب دارد درحالی‌که آسپرین خیلی بهتر عمل می‌کند.»

چشمان آفرا از خشم چپ شد: «نمی‌فهمم، نمی‌فهمم چطور کسی می‌تواند به کرگدنی مانند آتش‌پاره شلیک کند فقط برای اینکه شاخش را بدزدد. خیلی رذیلانه است!»

تیتوس به او لبخند زد:« آفرا تو هیچ‌وقت فقیر نبوده‌ای. اگر بچه‌دار و بیکار باشی و نتوانی برایشان غذا فراهم کنی و کسی چند دلار بدهد که کرگدن شکار کنی و شاخش را برداری، وسوسه می‌شوی که قبول کنی. در اینجا ۱۰۰ دلار پول زیادی است. ۱۰۰۰ دلار یعنی خوشبختی.»

آفرا به او خیره شد و نفس عمیقی کشید:« من هرگز جانور شکار نمی‌کنم. بلکه زندگی‌ام را به خاطر یک کرگدن می‌دهم.»

به وبلاگ خود خوش امدید
بازدید : 379
چهارشنبه 6 آذر 1398 زمان : 12:21

بعد از خواندن رمان‌های «اَپل و رِین» (نشر هوپا) و «ما یک نفر» (نشر پیدایش) و آشنایی با قلم و جهانِ ذهنی «سارا کروسان» پیش‌بینیِ دور از ذهن و انتظار زیادی نبود که کتاب «وزن آب» هم یک رمان خوب باشد.

اما واقعیت این است که کتاب «وزن آب» بیش از یک رمانِ خوب بود.یک رمان عاطفیِ درخشان که موضوعات اجتماعی- روان‌شناسی مختلفی را در برمی‌گرفت و حالا بیش از پیش مطمئن شده‌ام که نام «سارا کروسان» به لیست نویسنده‌های محبوبم افزوده شده و هر اثر دیگری را که از او منتشر شود، بی‌معطلی می‌خوانم.

کتاب «وزن آب» داستان یک دختر نوجوانِ لهستانی به نام کاسینکا است که به خاطر شرایط خانوادگی‌شان دچار بحران‌های مختلفی شده، «تاتا» (پدرش)، او و مادرش را ترک کرده و سگِ سیاهِ افسردگی عضو تازه‌ای از خانواده‌ی کوچک و ترک شده‌ آن‌هاست. خانواده‌ای که با رفتن و ترک کردن یکی از ستون‌های اصلی‌اش، «پدر»، فروپاشیده و در سایه‌ این فروپاشی، مادرش هم رو به نابودی است.

از همان ابتدای داستان تناقض احساسی «لارا» (مادر کاسینکا) به وضوح دیده می‌شود، صحنه‌های مشاجره در ذهن دوازده ساله‌ کاسینکا تداعی می‌شود و با وجود اختلاف‌ها و رابطه‌ به پایان‌رسیده‌‌ای که بین «لارا» و «تاتا» جریان داشت و این خیانتی که یک شبه از سوی «تاتا» اتفاق افتاد و گلوی کاسینکا و مادرش را گرفت، «لارا» دارایی ناچیزش را در چمدانی جمع می‌کند و به امید پیدا کردن «تاتا» در کشوری دیگر، راهی سفری طولانی و پرماجرا می‌شوند. این «عشق» است که او را مجاب می‌کند تا تن به مهاجرت بدهد یا انتقام گرفتن از طرد شدن؟ چه می‌شود که با وجود نفرت و علمِ به پایان رسیدن یک رابطه، آدمی همچنان سعی دارد ویرانه‌ها را به هم بند کند و تمام آن‌چه را که فرو ریخته از نو بنا کند؟

در پی این تصمیم لارا است که کاسینکا، دخترک نوجوان داستان، دچار بحران‌های دیگری می‌شود. او که پیش از این شاهد مشاجره‌های پدر و مادرش بود و غم ترک شدن را چشیده بود، حالا باید زهر مهاجرت را هم بچشد.

شاید بهتر است بگویم «وزن آب» ادبیات مهاجرت است و پرداختن به تمام چالش‌ها و بحران‌هایی که مهاجران با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و گاهی هیچ‌وقت از پس تمام مشکلات این تصمیم بزرگ برنمی‌آیند. با رفتن به کشوری دیگر (انگلستان) است که زندگی چهره‌ دیگری از خودش را به کاسینکای نوجوان نشان می‌دهد، تنها ماندن، پذیرفته نشدن در گروه‌های مدرسه، نابلدی زبانِ کشوری که به آن مهاجرت کرده‌اند، تلاش برای پیدا کردن تاتا در شهری بزرگ و سخت‌تر و پررنگ‌تر از همه پذیرفتن و هضم کردن این حجم از غم که بر زندگی‌شان سایه انداخته...

وقتی مامان گفت

«می‌رویم انگلیس.»

فکر نمی‌کردم این‌طور تنها بشوم.

می‌دانستم تفاوت‌هایی دارم،

و خارجی‌ام.

می‌دانستم از همه‌چیز سردرنمی‌آورم.

اما فکر کردم، شاید فقط کمی متفاوت باشم،

مثل یک سنجاب قرمز بین سنجاب‌های خاکستری،

مثل دختری انگلیسی در گدانسک.

اما من یک دختر انگلیسی در گدانسک نیستم.

من یک لهستانی‌ام در کاونتری.

و این‌ها اصلا یکی نیستند،

اصلا.

یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های قلم «سارا کروسان» این است که از هیچ‌ جزئیاتی چشم‌پوشی نمی‌کند و به بهترین و زیباترین شکل تمام دغدغه‌ها، افکار، احساسات و ... را از زبان و نگاه شخصیت‌های داستانش روایت می‌کند؛ و همین جزئیات هستند که آثارش را، با وجود غمی که در آن‌ها جریان دارد، سرشار از امید و روشنی می‌کند.

یکی دیگر از ویژگی‌های آثار کروسان، انتخاب قالب و زبان شعر است برای رمان‌هایش. او جسورانه این زبان را برای روایت برخی از رمان‌هایش (مثل یکی دیگر از رمان‌هایش، ما یک نفر) انتخاب می‌کند و از شکستن ساختارها هیچ ترسی ندارد. شاید شعر هوشمندانه‌ترین و درست‌ترین انتخاب برای آثار او باشد، انتخابی که بار عاطفی داستان‌هایش را دو چندان می‌کند و دست نویسنده را باز می‌گذارد برای بیان جزئی‌ترین و پنهانی‌ترین و اولین تجربه‌ها. شاید این قالب (شعر) گویاترین و بهترین زبان باشد برای بیان احساساتی که یک دختر نوجوان می‌تواند از اولین تجربه‌ها در زندگی‌اش داشته باشد...

در ستایش کتاب «وزن آب»، اولین رمان سارا کروسان نوشته‌اند:

کتابی بسیار شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده. آن‌چنان زیبا نوشته شده که تا ورق خوردن صفحه‌ی آخر، متوجه تمام‌شدنش نمی‌شوی. (بوک‌بگ) اولین رمان سارا کروسان، داستانی درخشان و واقعی است. گاهی غم به دل می‌نشاند. اما در حقیقت در ستایش زندگی است. (اینک پلت) شعرهایی کوتاه با آهنگی ملایم که از مهاجرت، تعصب و خودخواهی، خانواده و نخستین عشق سخن می‌گویند. عشقی که زندگی را دگرگون می‌کند. (روزنامه‌ی ساندی تایمز)

کتاب «وزن آب» در سال ۲۰۱۳ نامزد نهایی مدال کارنگی و برنده‌ جایزه‌ CBI شده است.

به وبلاگ خود خوش امدید
بازدید : 323
چهارشنبه 6 آذر 1398 زمان : 12:00

کتابِ «وقتی خال‌خالی و راه‌راه زبان‌شان به‌هم گره خورد» با یک روز معمولی در برکه آغاز می‌شود. دو قورباغه، خال‌خالی و راه راه، از خواب بیدار شده‌اند و همه چیز آرام به‌نظر می‌رسد.

اما... اما انگار خبرهایی هست! آن‌طرف آدم کوچولوها، که کتاب همسایه‌های قورباغه‌ها صدایشان می‌زد، دارند نقشه‌ای برای قورباغه‌ها می‌کشند. اما قورباغه‌ها چه دارند که باید کسی برایشان نقشه بکشد؟

از همان تصویر اول که همه چیز آرام است، یکی از آدم کوچولوها را در تصویر با دوربینش روی شاخه‌ای درخت می‌بینیم که از قورباغه عکس می‌گیرد. آن‌ها حواس‌شان به برکه است. چرا؟ آدم کوچولوها لباس پروانه‌ای می‌پوشند و قورباغه‌ها فکر می‌کنند آن‌ها واقعا پروانه هستند. خال‌خالی از این طرف برکه زبانشان را بیرون می‌آورد، راه راه از آن یکی طرف برکه. پروانه‌ها از بین زبان‌شان فرار می‌کنند و زبانِ قورباغه‌ها به‌هم گره می‌خورد. آن‌ها که نمی‌دانند گره زبان‌شان چطور باز می‌شود، هی زبان‌شان را می‌کشند و گره‌اش سفت‌تر می‌شود. آخر می‌نشینند به خیال‌بافی. آدم کوچولوها هم در این خیال‌بافی کمک‌شان می‌کنند. کتابِ «وقتی خال‌خالی و راه راه زبان‌شان به‌هم گره خورد» می‌پرسد با دو زبان گره خورده به‌هم چکار می‌شود کرد؟ و قورباغه‌ها با خیال‌هایشان پاسخ می‌دهند. شاید بتوانند از این طرف برکه به آن طرفش پل بزنند، تنهٔ درخت را اندازه بگیرند، گردن زرافه، بین زمین و آسمان پل بزنند و خیالات قورباغه‌ها با فکرهای آدم کوچولوها، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. آدم‌ها را به آسمان می‌برند، سیاره‌ها پر از آدم می‌شود و حتی قورباغه‌ها در خیال‌شان یکی زمین را می‌خورد یکی آسمان را. شب که همسایه‌ها رفته‌اند، خال‌خالی و راه راه تازه یادشان می‌آید گره زبان‌شان چطور باز می‌شود. وقتی که دیگر هیچ بوته و درختی در برکه نمانده و آدم کوچولوها همه چیز را بریده و برده‌اند، همان وقتی قورباغه‌ها با خیالاتشان خوش بودند. پایان کتابِ «وقتی خال‌خالی و راه راه زبان‌شان به‌هم گره خورد» باقی ساکنان برکه هم در تصویر چمدان بسته و دارند می‌روند؛ حلزون و مورچه و سنجاقکی که از ابتدا در تصاویر کتاب شاهد همهٔ ماجراها بودند.

درباره کتاب «وقتی خال‌خالی و راه راه زبان‌شان به‌هم گره خورد»

کتاب «وقتی خال‌خالی و راه راه زبان‌شان به‌هم گره خورد» برگزیده اولین مسابقه و کارگاه خلق کتاب تصویری در سال ۱۳۹۳ است. این کارگاه در انتشارات علمی و فرهنگی برگزار شد و نویسنده و تصویرگر در کنار هم یک کتاب تصویری را خلق کردند.

به وبلاگ خود خوش امدید

تعداد صفحات : 0

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 4
  • باردید دیروز : 82
  • بازدید کننده دیروز : 68
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 933
  • بازدید ماه : 1531
  • بازدید سال : 1531
  • بازدید کلی : 197625
  • کدهای اختصاصی