loading...
YourAds Here YourAds Here

بلاگ کتابک

بازدید : 628
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 15:14

کتاب «یک دوست باحال یخی» داستان طنز پسری است که یک پنگوئن را به خانه می‌آورد تا از آن نگهداری کند.

الیوت پسر مودب و آقایی است. یک روز همراه پدرش به آکواریوم شهر می‌رود. در آن‌جا بیشتر از همه پنگوئن‌های ماژلانی نظرش را جلب می‌کنند، انگار لباس رسمی سیا و سفید پوشیده‌اند. الیوت با دیدن آن‌ها یاد خودش می‌افتد. الیوت از پدرش برای داشتن یک پنگوئن اجازه می‌گیرد. پدر که فکر می‌کند الیوت منظورش پنگوئن عروسکی است، به او پول می‌دهد تا یک پنگوئن بخرد. اما الیوت سراغ خود پنگوئن‌ها می‌رود و کوچک‌ترینشان را داخل کوله‌پشتی می‌گذارد و می‌برد. در خانه، الیوت تلاش می‌کند، شرایط مطلوب زندگی ماژلان، دوست جدیدش، را فراهم کند. حتی به کتابخانه می‌رود تا در موردش پژوهش کند. در آخر متوجه می‌شویم پدر الیوت هم سال‌ها پیش یک لاک‌پشت گالاپاگوس را به خانه آورده و با هم دوست هستند.

کتاب تصویری «یک دوست باحال یخی» داستانی طنزآلود و تصویرگری آن با چند رنگ محدود انجام شده است. نویسنده داستان «یک دوست باحال یخی» را بر اساس یک افسانهٔ شهری (گم شدن یکی از پنگوئن‌های آکواریوم نیوانگلند) نوشته است. افسانه‌های شهری باورهایی در دنیای مدرن هستند که سازندگان اولیه آن ممکن است به درستی آن اعتقاد نداشته باشند، اما به تدریج با تکرار زیاد آن به یک باور عمومی تبدیل می‌شوند. افسانه‌های شهری معمولا در صدد انتقال یک پیام اخلاقی هستند.

کتاب «یک دوست باحال یخی» در سال ۲۰۱۳ به فهرست کتاب‌های تقدیر شده کلدکات راه یافته است و برندهٔ مدال نقره شده است. کتاب جوایز متعددی دریافت کرده است.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «یک دوست باحال یخی»

«تونی بازئو» نویسنده و کتابدار کودک و نوجوان اهل آمریکا است. او که از نوجوانی نوشتن شعر و کتابداری در کتابخانه را آغاز کرده است، تاکنون ۲۶ کتاب تصویری برای کودکان و ۱۱ کتاب برای آموزگاران و کتابداران کودک و نوجوان منتشر کرده است.

«دیوید اسمال» نویسنده و تصویرگر کتاب‌های کودکان اهل آمریکا است که تاکنون کتاب‌هایش برندهٔ مدال طلا و نقرهٔ کلدکات بوده‌اند.

کاربردها و فعالیت ها

گفتگو کنید.

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

الیوت برای چه از پنگوئن‌های ماژلان خوشش آمد؟

یک بار دیگر به تصاویر کتاب دقت کن و بگو چرا نام این نوع پنگوئن را ماژلان گذاشته‌اند؟

الیوت و دوستش ماژلان، دوست داشتند چه کارهایی با هم انجام بدهند؟ شما و دوستتان وقت خود را چگونه با هم می‌گذرانید؟

گفتگو کنید: یک داستان شهری!

برای کودکان معنای «افسانهٔ شهری» را شرح دهید. سپس توضیح دهید داستان کتاب «یک دوست باحال یخی» بر اساس افسانهٔ شهری گم شدن یکی از پنگوئن‌های آکواریوم نیوانگلند است. نویسندهٔ کتاب این داستان را در اتاق مربیان مدرسه شنیده است و بعد با جستجو در اینترنت متوجه شده است که گم شدن پنگوئن یک افسانهٔ شهری است. با آن‌که این داستان نادرست بوده است، اما او تصمیم گرفته است کتاب بعدی خود را بر اساس این افسانهٔ شهری بنویسد. از کودکان بپرسید:

اگر شما جای نویسنده بودید با این افسانهٔ شهری چه می‌کردید؟ اگر داستان می‌نوشتید، داستان شما چگونه بود؟

آیا افسانهٔ شهری دیگری به یاد می‌آورید؟ (نمونه‌هایی مانند پیدا شدن یک جانور عجیب در دریاچهٔ ارومیه یا موش‌هایی آدم‌خوار در تهران از این گروه افسانه‌های شهری هستند)

به نظر شما چرا این افسانه‌های شهری ساخته می‌شوند؟

به نظر شما چرا مردم این افسانه‌ها را باور می‌کنند؟ چه‌طور می‌شود مطمئن بود مطالب و اخباری که در شبکه‌های اجتماعی می‌خوانیم واقعی هستند، نه افسانهٔ شهری؟

پژوهش دربارهٔ پنگوئن‌ها

پنگوئن ماژلان در آمریکای جنوبی زندگی می‌کند و مانند گونه‌های دیگر پنگوئن، نسل آن‌ها با با صید ماهی تجاری، آلودگی آب‌ها و تغییرات اقلیمی در معرض تهدید است. دربارهٔ انواع پنگوئن‌ها و زندگی آن‌ها پژوهش کنید و یافته‌ها را به شکل روزنامه دیواری یا کتاب‌هایی دربارهٔ زندگی پنگوئن‌ها با نوشته و تصاویر کار دست کودکان در بیاورید.

من شبیه کی هستم؟

یکی از دلایلی که الیون پنگوئن را دوست داشت این بود که او را یاد خودش می‌انداخت. با کودکان یک بار دیگر تصاویر الیوت و ماژلان را نگاه کنید. آن‌ها چه شباهت‌هایی با هم دارند؟

سپس تصاویر و کتاب‌هایی حاوی تصاویر جانوران مختلف از گروه‌های زیست‌شناختی مختلف را در اختیار کودکان قرار دهید. به کودکان تعدادی کاغذ پشت چسب‌دار (استیکی نوت) بدهید و از آن‌ها بخواهید تصاویر جانوران را نگاه کنند و استیکی نوت‌ها را روی هر کدام که به نظرشان شبیه خودشان بود بچسبانند. شباهت از هر نظر می‌تواند باشد، رنگ، رفتار، قوی بودن در فعالیت‌های بدنی مانند پرش، دویدن و شنا کردن و غیره. سپس دربارهٔ این شباهت‌ها با یکدیگر گفتگو کنید.

می‌توانید از کودکان بخواهید در یک کاربرگ یا پوستر در یک ستون، تصویر جانوری که به آن شباهت دارند و در طرف دیگر تصویر خود را با برجسته کردن آن شباهت بکشند.

کاشفان دریاها و سرزمین‌های دور!

دربارهٔ ماژلان و دیگر دریانوردان و کاشفان سرزمین‌های دور پژوهش کنید. آیا در تاریخ سرزمین ایران نیز دریانوردی رواج داشته است؟ کجا و به چه مسیرهایی و به چه هدفی؟ در این باره هم پژوهش کنید.

انتخاب جانور خانگی

کتاب‌های دیگری مانند «گوزن شاخدار فایده ش چیه؟»، «این گوزن مال من است»، «برسد به دست معلم عزیزم» را برای کودکان بلندخوانی کنید. از کودکان بپرسید اگر شما جای الیوت و شخصیت اول دیگر کتاب‌ها بودید دوست داشتید کدام جانور را از آکواریوم، باغ وحش یا پارک پرندگان با خود به خانه ببرید. بعد یک جدول درست کنید و به این سه سوال پاسخ دهید: آن جانور ۱) چه نیازهایی دارد؟ ۲) در خانه چه مشکلاتی ممکن است به بار بیاورد؟ ۳) حضورش چه فوایدی دارد؟ برای نوشتن پاسخ‌ها اگر لازم است زمانی برای پژوهش کردن بدهید.

در انتها با کودکان دربارهٔ تفاوت جانورانی که می‌توانند جانور خانگی باشند و آن‌هایی که نیستند گفتگو کنید. یک جانور خانگی باید ۱) حتما در اسارت تکثیر شده باشد، نه این‌که از طبیعت صید شده باشد، ۲) نسل آن در طبیعت نباید در خطر انقراض باشد، ۳) باید بیماری مشترک با انسان نداشته باشد یا اگر دارد با دارو و واکس قابل کنترل باشد. به همین خاطر سنجاب ایرانی، سمندر امپراطور، لاک‌پشت‌های برکه‌ای که در ایران به عنوان جانور خانگی فروخته می‌شوند هیچ‌کدام جانور خانگی نیستند.

جاذبه های گردشگری ترکیه
بازدید : 328
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 15:01

کتاب «پسری که دنبال باد رفت» دنیا را از نگاه یک کودک اوتیستیک نشان می‌دهد. سامی می‌داند با بقیه فرق دارد. او از توی گرد و غباری که نور آفتاب به آن تابیده، شکل‌های مختلف پیدا می‌کند.

بوی بدن مورچه‌ها را می‌فهمد. از آمدن توفان با تکان خوردن برگ‌ها با خبر است. دوست دارد بداند اشیای دور وبرش چطور کار می‌کنند و وقتی نمی‌فهمد کلافه می‌شود و سردرد می‌گیرد. اتاق‌اش پر از کتاب است و میان آن‌ها پاسخ پرسش‌های‌اش را جست‌وجو می‌کند. اما کتاب‌ها پاسخ یک سوال مهم سامی را نمی‌دانند! باد از کجا می‌آید؟ و سامی برای فهمیدن‌اش سفری را از خانه به خیابان آغار می‌کند. او آن‌قدر باد را دنبال می‌کند که همراه‌اش به هوا می‌رود و در میانه باد و آسمان، رنگ‌های زیبایی را می‌بیند.

کتاب «پسری که به دنبال باد رفت» از تفاوت می‌گوید، از درک کودکان اوتیستیک! اما تأکید می‌کند که کودکان و همه ما متفاوت هستیم و باید به تفاوت‌هایمان احترام بگذاریم و از دریچه این تفاوت، دنیا را زیبا ببینیم.

انتشارات کتاب پارک، کتابی دیگری هم درباره کودکان طیف اوتیسم دارد. کتاب «خط خط‌های من» هم به این موضوع از زاویه دیگری نگاه می‌کند. از ارتباطات این کودکان و دنیای پیرامون‌شان می‌گوید و آزارهایی می‌گوید که این کودکان برای تفاوت‌های‌شان می‌بینند.

یک دوست باحال یخی
بازدید : 327
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 14:52

کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» ماجرای یک روز عالی آفتابی برای گربه، سگ، پرنده و سنجاب است که با آمدن خرس به هم می‌ریزد. داستانی لطیف که با طنز آمیخته است و لبخند به لب خواننده می‌آورد و نشان می‌دهد معنای یک روز خوب برای هرکس ممکن است متفاوت باشد و ما ممکن است احساسات دیگران را درک نکنیم.

هوا آفتابی است. گربه دوست دارد روی بستری از گل‌های نرگس زیر آفتاب بخوابد. سگ دوست دارد در این روز گرم یک استخر آب آب‌تنی کند. چرخ ریسک دنبال دانه است و سنجاب هم دنبال غذا. امروز یک روز عالی است و همه به آرزوهای خود می‌رسند. تا این‌که خرس وارد می‌شود و دانه‌های پرنده و ذرت سنجاب را می‌خورد و آب استخر بادی را می‌نوشد و جای گربه به خواب می‌رود. آن روز برای همه روز خوبی بووود و برای خرس روز خوبی هست!

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «ماجرای یک روز آفتابی»

«لین اسمیت» نویسنده و تصویرگر آمریکایی شناخته شده‌ کتاب‌های کودک است و تاکنون جوایز مختلفی را دریافت کرده است. او به طبیعت و زندگی در حاشیه‌ی شهر در میان درختان و روباه‌ها و پرندگان علاقه‌ی زیادی دارد و کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» را بر اساس تجربه‌های واقعی خودش نوشته است. از دیگر کتاب این نویسنده، «این یک کتاب است» و «پدربزرگ سبز من» نیز به فارسی منتشر شده‌اند.

«لین اسمیت» در کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» با شیوه‌ی تصویرگری جذاب خود، هرج و مرج در یک روز آفتابی را به شکلی لطیف و طنزآلود به تصویر کشیده است. اسمیت در هر کتاب خود، متناسب با موضوع داستان، از سبک تصویرگری متفاوتی استفاده کرده است.

کاربردها و فعالیت ها

گفتگو کنید.

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

برای گربه یک روز عالی چه جور روزی است؟ برای سگ چه‌طور؟ برای چرخ ریسک؟ برای سنجاب؟ برای خرس چه‌طور؟

چرا وقتی خرس آمد روز عالی برای گربه و سگ و چرخ ریسک و سنجاب خراب شد؟ خرس متوجه این موضوع شد؟

یک روز عالی برای تو چه‌جور روزی است؟

تا به‌حال به این فکر کردی که یک روز عالی برای تو ممکن است روز عالی یک نفر دیگر را خراب کند؟ حدس بزن چه‌طور ممکن است این اتفاق بیفتد؟

یک روز عالی را دیگران باید برای تو بسازند یا خودت هم می‌توانی بسازی؟ چه کار می‌توانی بکنی تا یک روز عالی برای خودت بسازی؟

کاربرگ کاربرگ ۲ را پرینت کنید و در اختیار کودکان قرار دهید تا دور هر تصویری که یک روز عالی برای هر جانور می‌سازد خط بکشند.

کاربرگ کاربرگ ۳ را پرینت کنید و در اختیار کودک قرار دهید تا تفاوت تصاویر را بیاید.

کاربرگ کاربرگ ۳ و ۴ را پرینت کنید و در اختیار کودک قرار دهید تا روز عالی خود را بسازد.

کاربرگ های فعالیت

کلمات به هم ریخته را درست کن!

کلماتی از متن کتاب انتخاب کنید و واک‌های آن‌ها را به شکل به هم ریخته برای کودکان نوآموز بنویسید. سپس از کودکان نوآموز بخواهید ترتیب درست واک‌ها را بیابند. مثلا به جای «خرس (خ ر س)» بنویسید: «ر س خ»

جشنواره‌ «یک روز عالی» برای همه

به کودکان بگویید می‌خواهیم یک جشن بگیریم و یک روز عالی برای همه ترتیب بدهیم. یک جدول بکشید و نام هر کودک را بالای یکی از ستون‌ها بنویسید. از هر کودک بخواهید ویژگی‌های یک روز عالی برای خودش را بگوید و آن‌ها را زیر نامش بنویسید. اگر میان خواسته‌ها تناقضی وجود دارد سر آن گفتگو کنید و با گفتگو با کودکان تلاش کنید به جمع‌بندی یک روز عالی برای همه برسید. این کار با کوتاه آمدن هر کودک از برخی خواسته‌هایش امکان‌پذیر است. در آخر تقسیم مسئولیت کنید تا هر کس مسئولیتی را برای ساختن یک روز عالی برای همه به عهده بگیرد.

«یک روز عالی» برای هر نفر

این فعالیت هم برای خانواده و هم مراکز آموزشی مناسب است. از هر فرد (اعضای خانواده و کودک یا مربی و کودکان) ویژگی‌های یک روز عالی را بپرسید و بنویسید. سپس یک تقویم درست کنید (مثلا روزهای هفته در مهدکودک یا جمعه‌ها برای خانواده) و یک روز را به هر فرد اختصاص دهید. بین خودتان تقسیم مسئولیت کنید تا همگی تلاش کنید یک روز عالی برای آن فرد در روز مخصوص خودش ساخته شود. فراموش نکنید که خود فرد هم مسئولیت‌هایی داشته باشد. چون خود ما هم در ساخت یک روز عالی برای خودمان نقش داریم.

در طبیعت گنج پیدا کنید!

یک پارک یا یک حیاط پر گل و درخت را در نظر بگیرید. فهرستی از چیزهایی که در این محدوده پیدا می‌شود درست کنید، مانند: گل جعفری زرد، سنگ سه گوش، درخت آلبالوی کوتاه و غیره. فهرست را در اختیار کودکان قرار دهید و از آن‌ها بخواهید مانند جویندگان گنج داخل محوطه بگردند و این موارد را پیدا کنند.

به پیک‌نیک در یک محدوده‌ی طبیعی بروید و سعی کنید یک روز عالی در دل طبیعت همراه با بازی‌های حرکتی و خوراکی‌های خوشمزه برای خود بسازید. فقط یادتان باشد زباله‌ها را جمع کنید و با خود بیاورید تا در سطل مخصوص جمع‌آوری زباله بریزید.

روی سنگ‌ها نقاشی کنید!

برای کودکان توضیح دهید که می‌خواهیم روی سنگ نقاشی کنیم. اما اول باید سنگمان را پیدا کنیم. همراه کودکان به جایی بروید که سنگ‌های با اندازه‌ی مناسب برای نقاشی یافت می‌شود. هر کودک یک یا دو سنگ انتخاب کند و با خود بیاورید. پس از شستن و خشک شدن سنگ‌ها روی آن‌ها نقاشی بکشید.

پسری که به دنبال باد رفت
بازدید : 392
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 14:44

خرسِ کتاب «چطوری ستاره‌ای را بگیریم که دارد می‌افتد؟» منتظر است تا آخرین ستاره پاییز بیفتد پایین تا یک آرزو کند!

اول جوجه تیغی سرو کله‌اش پیدا می‌شود و او هم دلش می‌خواهد منتظر بماند. بعد موش و خرگوش می‌آیند. تا این‌که سنجاب از روی شاخه فریاد می‌زند که می‌تواند ستاره را پایین بیاورد. وای! این ستاره آخرین برگ پاییزی است که هنوز از شاخه نیفتاده. خرس نگران است. اگر کسی به برگ دست بزند، جادوی‌اش را از دست می‌دهد. اما برگ شبیه همه‌‌ برگ‌های دیگر است! بازیگوشی سنجاب گل می‌کند و از روی زمین یک برگ برمی‌دارد بالای درخت می‌برد و پایین می‌اندازد. همه می‌خواهند برگ را بگیرند اما برگ می‌چسبد به جوجه تبغی. خرس ناراحت می‌شود. او دلش یک هم‌بازی می‌خواسته اما حالا جادوی برگ از بین رفته است. اما آخر همه که پیش او هستند! پنج دوست با هم بازی می‌کنند. جادوی ستاره کار خودش را کرده است.

کتاب «چطوری ستاره را بگیریم که دارد می‌افتد؟» از اهمیت دوستی و همراهی می‌گوید و امکان آرزو کردن و برآورده شدن‌اش را به سادگی نشان می‌دهد. متن با همراهی تصاویر شاد و کودکانه، از زوایای گوناگون، نگرانی‌ها، همراهی‌ها و شیطنت‌های پنج دوست را در جنگلی نشان می‌دهد که همه منتظر افتادن آخرین برگ درخت برای برآورده شدن آرزوی‌شان هستند.

ماجرای یک روز آفتابی
بازدید : 535
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 13:53

کتاب «همیشه با من بمان»، داستانی است عاطفی، عاشقانه و روانکاوانه که از زبان سه راوی مختلف روایت می شود؛ دو برادر و یک دختر.

ارین در پی تصادفی که داشته و فوبیای ناشی از آن با مشکلاتی روبه رو می‌شود و خانواده‌اش تصمیم می‌گیرند برای کمک به او شهر محل سکونت خود را تغییر دهند. ارین به راحتی با اتاق جدیدش انس می‌گیرد، به خصوص که می‌فهمد در آن اتاق تنها نیست؛ جو، پسری که قبلاً در آن اتاق بوده و به دلیلی مرده است. رابطه عاطفی عمیقی بین این دو شکل می‌گیرد و مادر ارین که نگران سلامت روان دخترش است، با استخدام فردی روح جو را از خانه بیرون می‌کند. ارین با برادر جو، اُلی، در مدرسه آشنا می‌شود و می‌خواهد از راز مرگ جو سردربیاورد اما با حقایقی روبه رو می‌شود که علاوه بر این موضوع، تسکینی برای درد خودش است.

نویسنده در قالب داستانی فانتزی به مسائل روحی- روانی نوجوانان می‌پردازد و از زبان و زاویه دید خود آن‌ها در این مسائل کندوکاو می‌کند. مخاطب ضمن لذت بردن از داستانی لطیف و عاشقانه با بسیاری از نکته‌های علمی و روانشناختی آشنا می‌شود که نویسنده به طور غیرمستقیم در اختیارش می‌گذارد.

کتاب «همیشه با من بمان» برای همه نوجوانان بالای ۱۴ سال، به ویژه کسانی که دچار فوبیای خاصی هستند، در سوگ یکی از عزیزان خود به سر می‌برند و نیز کسانی که برای هر چیز ناخوشایندی خود را مقصر می‌دانند، مفید است و البته به والدین و مربیان نیز شناخت می‌دهد تا چگونگی با چنین نوجوانان و جوانانی برخورد کنند.

درباره نویسنده کتاب «همیشه با من بمان»

لیز کسلر، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان انگلیسی است. او مدتی به عنوان خبرنگار فعالیت داشته و مدتی هم معلم بوده است. از این نویسنده علاوه بر کتاب «همیشه با من بمان» کتاب‌های «جسیکا کجاست؟»، «یک سال بدون او» و «شمال ناکجا» به فارسی ترجمه شده است.

نکات طلایی قبل از شستشوی فرش ابریشم
بازدید : 253
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 14:00

کتاب «زیر خط کودکی» کتابی است در شناخت شخصیت و زبان ادبی مهدی آذریزدی. نویسنده کتاب ضمن واکاوی شخصیت مهدی آذریزدی نقش او را در شکل‌گیری فرهنگ کودکی در ایران بررسی می‌کند.

کتاب با روایت کودکی گم‌شده مهدی آذریزدی آغاز می‌شود و پس از تحلیل شخصیت او از منظر روان‌شناختی و فلسفی، به جایگاه آذریزدی در شکل‌گیری نهاد کودکی در ایران می‌پردازد.

اگرچه بررسی‌های تاریخی در حوزه مطالعات کودکی نشان می‌دهد که در سال‌های ۱۳۰۰ هـ. ش بیشتر کودکان این سرزمین فاقد دوره کودکی بوده‌اند اما خودآگاهی آذریزدی از کودکی گم‌شده‌اش او را از دیگران متمایز می‌سازد. خودانتقادی و احاطه بر نقاط ضعف خویشتن، از دیگر نشانه‌های ذهن خودآگاه آذریزدی است و این خودآگاهی در آذریزدی سبب پیدا کردن کودکان و بازنویسی قصه‌های کهن برای آنان شده است.

نویسنده در فصلی از کتاب «زیر خط کودکی» به مقایسه زندگی پیشگامان ادبیات کودکان در ایران می‌پردازد. در این فصل بزرگانی چون پروین دولت‌آبادی، توران میرهادی، معصومه سهراب، لیلی ایمن، عباس یمینی‎شریف و ... در گروه کسانی قرار می‌گیرند که از بالای خط کودکی به نهاد کودکی در ایران شکل داده‌اند و از سوی دیگر کسانی چون مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی و علی‌اشرف درویشیان در زمره گروهی قرار دارند که از زیر خط کودکی به مفهوم و عینیت نهاد کودکی شکل داده‌اند.

محمدهادی محمدی یک فصل از کتاب را به تبیین نقش تاریخ‌ساز آذریزدی در زبان‌سازی ادبی برای ادبیات کودکان ایران اختصاص داده است و تایید استادان چیره‌دست نثر فارسی و بزرگانی چون ناتل خانلری، معین و یارشاطر را گواهی بر نقش و جایگاه آذریزدی در زبان‌سازی ادبی او می‌داند. در این فصل هم‌چنین نویسنده روندی را که آذریزدی در گردآوری و بازنویسی افسانه‌های کهن ایرانی طی کرده است با هانس کریستین اندرسن مقایسه و به شباهت زندگی این دو و نقش تاریخ‌ساز آن‌ها در تکوین فرهنگ کودکی اشاره می‌کند.

نویسنده کتاب «زیر خط کودکی» پدیده زبان‌سازی در زبان فارسی را از ویژگی‌های مهدی آذریزدی می‌داند. به اعتقاد او آذر توانسته است زبان کهن فارسی را به زبان گفتاری امروز نزدیک و آن را زبان ادبی بازنویسی خود کند؛ کاری که در ادبیات کودکان ایران تازگی داشت و در ادامه مسیری بود که پیش‌تر صبحی و یارشاطر آغاز کرده بودند.

نویسنده کتاب «زیر خط کودکی» انتخاب درست و به‌جای داستان‌ها و افزون بر آن زبان‌سازی را از ویژگی‌های بازنویسی و بازآفرینی در آثار آذریزدی می‌داند. از نگاه نویسنده کتاب: «مهدی آذریزدی از دو جنبه، زبانی و عاطفی، وام‌دار سعدی و گلستان است. آذریزدی زبان‌سازی خود را با یکی از پیچیده‌ترین و تودرتوترین متن‌های زبان فارسی، کلیله و دمنه، که تاریخی از حرکت را پشت خود دارد شروع کرد. روند زبان‌سازی آذریزدی بر پایه تجربه‌هایی شکل گرفته که از دوره مشروطه آغاز شده است. آذریزدی برای بازنویسی از زبان ویژه‌ای استفاده می‌کند که نزدیک‌ترین زبان به گفتار کودکان و نوجوانان است. زبان آذریزدی به زبان گزارش نزدیک است. زبانی به دور از زیاده‌گویی و بدون حاشیه و در عین حال زبانی آهنگین که دربرگیرنده پربسامدترین واژگان پرکاربرد برای این گروه سنی است.»

از نظر نویسنده، نگاه آذریزدی به کودکی نگاهی رمانتیک است. نگاهی وام‌گرفته از شاعرانی چون پروین اعتصامی که کودک را نماد بی‌گناهی، معصومیت، پاکی و آسیب‌پذیری می‌داند.

کتاب «زیر خط کودکی» با یک موردکاوی از زبان‌سازی آذریزدی، در داستان شیر وخرگوش از داستان‌های کلیله و دمنه، پایان می‌یابد.

گزیده‌هایی از کتاب

از نگاه آذریزدی قضاوت گاوی، گونه‌ای داوری است که بر پایه نادانی و بیداد شکل گرفته است. او در این‌جا خویش ـ انگاره قربانی را در مورد خودش به کار برده است. همان‌گونه که بسیاری از قربانیان در جهان به همین‌گونه از روی نادانی یا از روی بیدادگری قربانی شده‌اند، او هم خودش را در چنین وضعیتی تصویر کرده است.

نکته‌ای در زندگی آذریزدی وجود دارد که پیش‌تر در مقاله «شوریده نهان» بررسی شده است. این‌که او چرا با همه این رنج‌ها، باز ایستادگی می‌کرد و هیچ‌گاه مانند انسان‌های ناامید دست از همه‌چیز نشُست؟ خودش بر این باور بود که او به چیزی وصل است که سرچشمه خوشی است. سرچشمه جوشش‌ها و رهایی است...

در حقیقت آذریزدی تنها بود و از تنهایی‌اش بسیار رنج می‌برد، اما با روشی که به آن تجربه زبانی می‌گویند، می‌خواست این تنهایی را انکار کند و پس بزند. می‌خواست که حقیقتی دیگر برای زندگی‌اش بسازد که شاید وجود نداشت.

... آذریزدی از زبان سعدی هم ادبیات را آموخت و هم سازه‌های فرهنگی که بر ذهن ایرانیان از یک هزار سال پیش یا بیش‌تر از آن حاکم است. پس از آن در زمانی دیگر آذریزدی با "کلیله و دمنه" یا نسخه‌های بازنویسی شده از این اثر مانند «انوار سهیلی» آشنا شد.

درنهایت زبان‌سازی آذریزدی شبکه‌ای از کار زبانی و کار فرازبانی است. در کار فرازبانی او برگشت به سازه‌های کودکی می‌کند و این پدیده است که در کار آذریزدی باید به شکلی برجسته دیده شود. آذریزدی با کار زبانی، به‌دنبال هدف‌های فرازبانی است. اما هدف‌های فرازبانی او باز در یک چرخه به خود مخاطبان روایت او بازمی‌گردد. در کار فرازبانی او به شکل‌گیری سپهر کودکی یاری می‌رساند و شکل‌گیری سپهر کودکی برای او مخاطبان بیش‌تری به ارمغان می‌آورد.

زبان داستان‌های آذریزدی دوگانه است. هم زبان حضور و هم حضور زبان است. زبان حضور است، زیرا حاضر است و زنده. زبان مردم کوچه و بازار است، اما در همین حال حضور زبان است، حضور زبان همان خودنمایی یا بازنمایی زبان برای بودن خودش است. زبانی که آذریزدی در این بازنویسی‌ها به کار گرفته، از سوی استادان و نویسندگان دیگر ستایش شده، پس این حضور زبان هم هست.

همیشه با من بمان
بازدید : 278
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 13:39

کتاب «تربچه خانم» قصه تربچه خانم بامزه و مهربانی است که جلوی خانه‌اش یک باغچه نقلی دارد. در این باغچه تربچه‌های نقلی می‌کارد، از پنجره به آنها نگاه می‌کند و با خودش فکر می‌کند: بهتر است اول بروم تربچه‌ها را بچینم یا یک کم همین‌جا پشت پنجره بشینم و باغچه را تماشا کنم؟

تربچه خانم تا ظهر پشت پنجره می‌نشیند و باغچه را تماشا می‌کند. بعد با خودش فکر می‌کند حالا برود تربچه‌ها را بچیند یا ناهار بخورد؟ این بار هم دومی را انتخاب می‌کند: ناهار می‌خورد. خوابش می‌گیرد. برود تربچه‌ها را بچیند یا بخوابد؟ می‌خوابد. از خواب بیدار می‌شود. برود تربچه‌ها را بچیند یا چای بخورد؟

تربچه خانم روز را به شب می‌رساند و آخر شب با خودش می‌گوید: فردا حتما تربچه‌ها را می‌چیند.

تربچه‌ها بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند. آنقدر بزرگ که یک روز که توی سایه تربچه‌ها خوابیده، زمین زیر پایش می‌لرزد. لانه کلاغ‌ها روی سرش می‌افتد و از خواب می‌پرد. اینجا دیگر تصمیم می‌گیرد آستین بالا بزند و تربچه‌ها را بچیند. برگ‌های تربچه را می‌گیرد و می‌کشد.

اما مگر می‌شود تربچه‌هایی به این بزرگی را به راحتی کند؟ اصلا تربچه مگر زمین را می‌لرزاند؟ این‌ها که توی دستش گرفته و می‌کشد برگ تربچه‌اند یا گوش‌های یک موش کور گنده؟ اگر راستی راستی یک موش کور گنده باشد با آن چه کار کند؟ برود یک چرتی بزند و بعد که بیدار شد یک فکری به حالش بکند؟ اگر موش کور گنده بلایی سرش آورد چه؟

کتاب «تربچه خانم» قصه همه ماست. ما که کارهای‌مان را با دلیل و بی‌دلیل عقب می‌اندازیم و هر بار می‌گوییم حالا بعد هم وقت است. آنقدر عقب می‌اندازیم تا بالاخره یک جایی زمین زیر پای‌مان بلرزد و مشکلی عجیب و غریب از آن زیر بیرون بیاید. تربچه خانم قصه، ما را با خودش همراه می‌کند، می‌خنداند، نگران می‌کند و گاهی حتی کلافه‌مان می‌کند تا بالاخره کاری را که باید انجام دهد.

کتاب «تربچه خانم» در سال ۹۴ در انتشارات علمی فرهنگی چاپ و موفق به دریافت سه نشان لاک پشت پرنده شده است.

همیشه با من بمان
بازدید : 357
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 12:41

کتاب «ما این‌جا زندگی می‌کنیم» کتابی است که با زبانی ساده و تصاویری جذاب کودکان را با کره زمینی که روی آن زندگی می‌کنیم آشنا می‌کند.

«الیور جِفِرز» کتاب «ما این‌جا زندگی می‌کنیم» را در دو ماهگی پسرش نوشته است تا دنیایی که پسرش روی آن پا گذاشته است را از نگاه خودش برایش توضیح دهد. او آرزوها و رویاهایش برای پسرش را دربارهٔ جایی که خانه نامیده می‌شود با همان سبک خاص همیشگی خود به تصویر کشیده است. جفرز در کتابش اطلاعاتی را دربارهٔ جغرافیای طبیعی، آب و هوا، جانوران، زیستگاه‌ها و تنوع انسان‌ها آورده است و تاکید می‌کند کرهٔ زمین بزرگ است و تعداد انسان‌های روی آن نیز زیاد هستند، پس باید مهربان باشیم. و در آخر کتاب به پسرش می‌گوید اگر سوالات دیگری دارد، می‌تواند از او یا انسان‌های دیگر بپرسد، چون هیچ‌وقت روی زمین تنها نیست.

کارشناسان و منتقدان حوزه کتاب کودک، «الیور جِفِرز» را از تاثیرگذارترین نویسندگان و تصویرگران کتاب‌های تصویری در دنیا می‌دانند. جفرز در سال ۲۰۰۷ تصویرگر رسمی منتخب روز جهانی کتاب کودک بوده است.

کتاب «ما این‌جا زندگی می‌کنیم» در زمان انتشار پروفروش‌ترین کتاب از نگاه نیویورک تایمز، بهترین کتاب سال از نگاه مجلهٔ نیویورک تایمز و بهترین کتاب در سال ۲۰۱۷ از نگاه بوستون گلوب بوده است.

ناشر کتاب در ایران، بخش‌های ریزی از نوشته‌ها و صفحات کتاب را به دلایلی که چندان مشخص نیست حذف کرده است، به شکلی که روح نسخه اصلی کتاب، که یادگار پدری برای پسر تازه به دنیا آمده‌اش است چندان در نسخه فارسی پیدا نیست.

کاربردها و فعالیت ها

یک. گفتگو کنید.

پیش از بلندخوانی کتاب، از کودکان بپرسید:

ح روی جلد کتاب نگاه کن، به نظرت کتاب دربارهٔ چیست؟ فکر می‌کنی نویسنده در این کتاب دربارهٔ چه موضوعاتی صحبت کرده است؟ فکر می‌کنی کتاب را برای چه کسی نوشته است؟

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

به نظر شما هدف نویسنده از نوشتن این کتاب چه بوده؟

نویسنده دربارهٔ کرهٔ زمین و کسانی که روی آن زندگی می‌کنند چه گفته؟

ما برای این‌که پاسخ سوال‌هایمان را پیدا کنیم چه می‌کنیم؟

اگر زمانی شما سوالی داشته باشید، نویسنده چه راهی را برای یافتن پاسخ به شما پیشنهاد داده است؟ به نظر شما این راه کاربردی است؟ از چه کسانی می‌توانیم سوال‌هایمان را بپرسیم؟

به نظر شما سنی وجود دارد که ما دیگر سوالی نداشته باشیم و لازم نباشد چیزی یاد بگیریم؟

چرا نویسنده در پایان کتاب گفته است: «تو هیچ وقت روی زمین تنها نیستی»؟ تو دربارهٔ مردم چه چیزی را متوجه شدی؟

منظور نویسنده از جملهٔ «ما خیلی چیزها را نمی‌دانیم. برای همین کلی چیز هست که خودت باید ازشان سر در بیاوری.» چیست؟

چند نوع گیاه در این کتاب نشان داده شده؟ چند نوع جانور؟ چند نوع زیستگاه؟ صفحاتی که انواع گیاهان، جانوران را نشان داده است دوباره نگاه کن. چند تا از گیاهان یا جانوران یا زیستگاه‌ها را می‌توانی نام ببری؟ کدام گیاه یا جانور یا زیستگاه مورد علاقه‌ات است؟

چند نوع انسان مختلف در کتاب کشیده شده است؟ این انسان‌ها چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با هم دارند؟

منظور نویسنده از جملات «سیارهٔ زمین خیلی بزرگ به نظر می‌رسد. ولی تعداد ما روی آن خیلی زیاد است؛ پس مهربان باش. همه چیز به اندازهٔ کافی برای همه است» چیست؟

دو. بانک سوال‌ها!

برای کودکان دربارهٔ چیزهایی که هر کدام از ما می‌دانیم و نمی‌دانیم مقدمه‌ای بگویید. بعد کارت‌هایی در دو رنگ در اختیار کودکان قرار دهید تا چیزهایی که می‌دانند را روی یک رنگ و چیزهایی که نمی‌دانند را روی رنگ دیگر بنویسند (برای کودکان کوچک‌تر بگویند و شما بنویسید)، مثلا رعد و برق چه‌طور شکل می‌گیرد؟ دایناسورها چرا منقرض شدند؟ و غیره.

در انتها یک دسته کارت از چیزهایی که می‌دانیم و دسته‌ای کارت از چیزهایی که نمی‌دانیم دارید. از میان کارت‌های چیزهایی که نمی‌دانیم اتفاقی یک کارت را جدا کنید. از کودکان بپرسید پیشنهاد نویسنده برای زمانی که سوالی داریم چه بود (از کسی بپرسیم). سوال را بلند بخوانید (لازم نیست مشخص باشد چه کسی آن را نوشته است) و از کودکان بپرسید آیا کسی پاسخ آن را می‌داند؟ اگر کسی در کلاس پاسخ سوال را نمی‌داند، آیا کسی در بیرون کلاس هست که بتوانیم سراغ آن برویم؟ ممکن است کودکان پیشنهاد جستجو در اینترنت یا کتاب‌ها را بدهند. از این روش‌ها هم می‌توانید استفاده کنید. چون این منابع هم توسط افرادی که پاسخ سوال ما را می‌دانسته‌اند تدوین شده‌اند.

سه. کتاب برای کوچک‌ترها

به کودکان توضیح دهید، نویسنده این کتاب را برای پسر کوچکش نوشته است و در آن موضوعاتی در زندگی را که فکر می‌کرده لازم است پسرش بداند آورده است. از کودکان بخواهید به موضوعاتی که به نظرشان لازم است بچه‌های کوچک‌تر از خودشان بدانند فکر کنند و یک کتاب برای آنان بسازند.

چهار. فرهنگ لغت بسازید.

در این کتاب کلمات زیادی برای توصیف کرهٔ زمین به کار رفته است. از کودکان بخواهید این کلمات را پیدا کنند و کلمه و معنای آن را جلویش بنویسند و با آن‌ها یک واژه‌نامه بسازند. می‌توانند برای هر کلمه یک تصویر مرتبط هم بکشند تا یک واژه‌نامهٔ تصویری بسازند. اگر کودکان با واژه‌نامه و واژه‌نامهٔ تصویری آشنا نیستند، نمونهٔ آن‌ها و طرز استفاده از آن‌ها را پیش از انجام فعالیت به کودکان نشان دهید.

پنج. پژوهش کنید.

الف) از کودک بخواهید یکی از صفحات کتاب را انتخاب کند و دربارهٔ آن موضوع پژوهش کند (به‌عنوان مثال دربارهٔ کهکشان راه شیری یا صورت‌های فلکی یا یکی از جانوران تصویر شده یا چگونگی شکل‌گیری روز و شب و غیره) و نتایج را به شکل یک پوستر یا کتاب و غیره ارائه دهد.

ب) توجه کودکان را به پرندهٔ «دودو» در صفحه‌ای که نویسنده به تنوع جانوران پرداخته جلب کنید. چرا دودو می‌گوید نباید این‌جا باشد؟ از کودکان بخواهید دربارهٔ جانوران منقرض شده روی کرهٔ زمین و ایران، دلایل انقراض آن‌ها و کارهایی که ما برای حفاظت از آن‌ها می‌توانیم انجام دهیم پژوهش کنند.

پ) موضوعات دیگری که مرتبط با موضوعات مطرح شده در کتاب هستند را به کودکان پیشنهاد دهید تا دربارهٔ آن‌ها پژوهش کنند. به عنوان مثال: مکان‌هایی در زمین که ۶ ماه روز و ۶ ماه شب دارند یا جانوران شب‌زی و ویژگی‌هایشان و غیره.

شش. داستان آدم‌ها!

الف) از کودک بخواهید یکی از انسان‌هایی که در کتاب تصویرش کشیده است را انتخاب کند و درباره‌اش یک داستان بنویسد.

ب) از کودک بخواهید دو نفر از انسان‌هایی که در کتاب تصویرشان کشیده شده است را انتخاب کند و گفتگویی میان آنان را تصور کند و آن را بنویسد.

هفت. تکمیل کتاب!

نویسنده گاهی بالای سر موجودات داخل کتابش ابرهایی می‌کشد و افکار و حرف‌های آن‌ها را می‌نویسد. از کودکان بخواهید تصویر کنند اگر بخواهند افکار یا حرف‌های موجودات داخل کتاب را تکمیل کنند، چه می‌نویسند؟

هشت. زندگی در سیاره‌ای دیگر

از کودکان بخواهید تصور کنند گروهی از انسان‌ها برای زندگی به سیاره‌ای دیگر رفته‌اند. زندگی آن‌ها روی آن کرهٔ جدید چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با زندگی روی کرهٔ زمین دارد. داستانی دربارهٔ آن بنویسند و تصویرگری کنند.

نه. فعالیت‌های هنری انجام دهید.

الف) همراه کودکان یک مدل سه بعدی از کرهٔ زمین بسازید.

ب) از کودکان بخواهید تصویرهایی از منظره‌های مختلف روی کرهٔ زمین نقاشی کنند. منظره‌هایی که در سفرها یا عکس‌ها و فیلم‌ها دیده‌اند.

پ) صفحه‌ای که روز و شب را تصویر کرده است دوباره به کودکان نشان دهید. از کودکان بخواهید یک منظره را انتخاب کنند و آن را در دو ساعت مختلف شبانه‌روز نقاشی کنند.

ده. بازی مهربانی

الف) به هر کودک یک برگ کاغذ بدهید که در آن یک جدول با دو ستون کشیده‌اید. در ستون اول از کودکان بخواهید نام هم‌کلاسی‌های خود را بنویسند. سپس جلوی آن دربارهٔ هر فرد یک جملهٔ محبت‌آمیز بنویسند. برگه‌ها را پس از تکمیل روی دیوار در سح دید کودکان بچسبانید تا کودکان نوشته‌های محبت‌آمیز دربارهٔ خود را در آن‌ها پیدا کنند و بخوانند.

ب) یک گلولهٔ کاموا یا نخ شیرینی تهیه کنید. از کودکان بخواهید یک دایره بسازند. مربی بازی را آغاز می‌کند. گلوله را در دست می‌گیرد، یکی از کودکان ر اتفاقی انتخاب می‌کند و جمله‌ای محبت‌آمیز دربارهٔ آن کودک می‌گوید و در حالی‌که سر نخ در دستش می‌ماند گلوله را به دست آن کودک می‌رساند. کودک همین کار را برای کودکی دیگر انجام می‌دهد و بازی به همین شکل ادامه پیدا می‌کند تا همه یک بار نخ را دریافت کنند و جمله‌ای محبت‌آمیز بشنوند. نفر آخر نخ را به نفر اول (مربی) بر می‌گرداند و به مربی جمله‌ای محبت‌آمیز می‌گوید.

در انتهای بازی نظر کودکان را به در هم تنیدگی نخ‌ها و ارتباط افراد با همدیگر جلب کنید و از آن‌ها دربارهٔ اهمیت این ارتباط‌ها و اهمیت محبت کردن به یکدیگر بپرسید. در آخر می‌توانید از کودکان دعوت کنید هر روز زمانی را برای ارتباط با افراد دیگر و محبت به آن‌ها اختصاص دهند.

یازده. سیارهٔ من

از کودکان بخواهید تصور کنند در سیارهٔ زادهٔ خیال خود زندگی می‌کنند. برگه‌ای در اختیار آن‌ها قرار دهید تا بنویسند و بکشند: نام سیاره‌شان چیست؟ چه موجوداتی روی سیاره‌شان زندگی می‌کنند؟ چه چیزهایی روی سیاره‌شان وجود دارد؟ آن موجودات چگونه حرکت می‌کنند؟ چه می‌خورند و غیره.

دوازده. استقبال از مهمانان فضایی!

از کودکان بخواهید تصور کنند موجوداتی از سیاره‌های دیگر قرار است به کره‌ی زمین مهمانی بیایند. از آن‌ها بخواهید پوستری برای استقبال از آن‌ها بسازند. برای ساخت پوستر از کودکان بخواهید به این موارد فکر کنند:

تیتر پوسترتان چیست؟

چه پیشنهاداتی برای مهمانان دارید؟ به نظرتان مهمانان باید حتما چه قسمتی از کره‌ی زمین را بازدید کنند؟ چه فعالیتی را باید حتما تجربه کنند؟

زمین با سیاره‌ی آن‌ها چه تفاوت‌هایی دارد که خوب است به آن توجه کنند؟

چه وسایلی لازم است با خودشان به این سفر بیاورند که ممکن است روی کره‌ی زمین پیدا نشود؟

سیزده. یک رصدگر صورت فلکی بسازید.

رصدگر صور فلکی

برای ساخت یک رصدگر صورت فلکی به ابزارهای زیر نیاز دارید:

لوله مقوایی (دستمال رولی یا لوله‌ی دست ساز)

کاغذ یا مقوای نازک سیاه

قیچی

مداد

سوزن

کش پلاستیکی

چسب نواری

چسب ماتیکی یا مایع

برای ساخت رصدگر صورت فلکی، دستورکار ساخت و تصاویر صور فلکی را از بخش پیوست دریافت کنید.

Perruque Splendide Cheveux Naturels Capless Ondulée Magnifique
بازدید : 362
دوشنبه 13 آبان 1398 زمان : 12:31

در کتاب «هفته آشتی و دوستی در کلاس خانم روباه» خانم روباه معلم کلاسی است که مانند همه کلاس‌های جهان در آن دعوا و بگومگو بین بچه‌ها وجود دارد.

خانم روباه هم کاسه صبرش لبریز می‌شود و چاره‌اندیشی می‌کند: «بسیار خب! فهمیدم چه کار کنم! هفته‌ی آشتی و دوستی می‌گذاریم!»

هفته‌ی چی؟ تمرین درسی جدید است؟ بازی است؟ این دیگر چیست؟ شاگردان کلاس می‌پرسند و خانم روباه به جای پاسخ مستقیم و بالا به پایین از خود آن‌ها می‌پرسد: «خودتون چه فکری می‌کنید؟ خودتون برنامه‌ریزی کنید و هر پیشنهادی دارید بگویید تا این هفته را بسازید.»

مفاهیم پایه:

من/دیگری شباهت/تفاوت شادی/ رنج قهر/آشتی جنگ/صلح خشونت/مدارا اعتراض/انعطاف انفعال/کنشگری قانون/ پیشنهاد استقلال/همکاری بازخورد/ ارزیابی ترویج / توسعه تغییر/پذیرش کل کل/ گفتگو تمسخر/تحقیر

تکنیک‌های کاربردی:

ارزیابی مساله پیشنهاد راه حل کنشگری فعال هم‌افزایی فعال تغییر ایجابی توسعه راه حل به محیط پیرامون مشارکت جویی توسعه پایدار تربیت مثبت‌نگر ارتباط بدون خشونت گسترش تاب‌آوری

کودکان سرمایه‌های وجودی جهان امروزاند زیرا فردا از آن آن‌هاست. از جمله مهارت‌های بین فردی لازم که باید در آن‌ها پرورش داد همزیستی مبتنی بر پذیرش تفاوت‌های فردی و استقلال شخصی است. برای کودکانی که در شش سال اول حیات خود را مرکز جهان ادراک می‌کنند هنگام مواجه با «دیگری» با ویژگی‌های متفاوت از خودشان چالش‌هایی ایجاد می‌شود. این چالش‌ها با راهکارها و راه‌بردهای متفاوتی ادامه می‌یابند. می‌تواند با قهر، تمسخر، خشونت، زورگویی، لج‌بازی، فرصت‌طلبی و آزار همراه شود. برای امنیت دادن به کودکان و آموزش حل مساله خلاقانه مبتنی بر لذت جمعی باید صبورانه از خود کودکان بهره جست. در کتاب فوق خانم روباه کودکان را وارد گود می‌کند تا از منظری فاعلانه دنیای خود را ارزیابی و دوباره‌سازی کنند.

نیازهای خود و دیگری را درک به جای نادیده گرفتن یا تحمیل پاسخ به همدلی و ایجاد پاسخ‌های جدید فکر و اقدام کند و یاد بگیرند که آشتی و صلح ساختنی است نه موهبتی که از آسمان بیاید.

مولفه‌های مهمی که در این کتاب مد نظر گرفته شده توصیف احساس، بیان نیاز و کارکرد تقاضا است سه محور اصلی در مبانی «ارتباط بدون خشونت» که یادگیری آن بدون تمرین در جهان زیست کودک امروز رخ نخواهد داد. گویی از کودکان خواسته می‌شود افق دید خود را گشوده و «دیگری» را در کنار خود ادراک کنند. تا هنگامی که کودکان تغییر رویکرد را «انتخاب» نکنند و هزینه‌های این تغییر را به شکل خودجوش و خودانگیخته بر عهده نگیرند جهانی با کمترین میزان خشم و رنج ساختنی نخواهد بود. با تمرین‌هایی که ذهن کودکان را برای تغییر خود و جامعه پیرامون قلقلک می‌دهند می‌توان شقوق مختلف از ارتباط با انسان‌ها و طبیعت را با کودک به گفتگو گذارد و عاملیت آن‌ها را توسعه داد.

تصویرگری کتاب بسیار گویا و پر از جزییات مفید و ترجمه رضی هیرمندی روان و طنازانه است.

ما اینجا زندگی می‌کنیم
بازدید : 391
پنجشنبه 9 آبان 1398 زمان : 11:12

فکر می‌کنید در کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد» اتفاقی خوبی می‌افتد یا بد؟ پسرک کتاب، فوتبال را بیش‌تر از ترن هوایی، شیرجه زدن در آب و پرواز با سورتمه از تپه‌های برفی دوست دارد.

اما انگار بابای او هم از فوتبال بازی کردن بدش نمی‌آید و زمانی که مربی از والدین کمک می‌خواهد او فوری داوطلب می‌شود و لباس ورزشی می‌پوشد و توی زمین می‌پرد، پیش از این‌که مربی برای‌اش توضیح بدهد که فقط برای آماده کردن خوراکی‌های دونیمه از او کمک می‌خواهد. هیچ چیز خوب پیش نمی‌رود. بابا دل‌اش نمی‌خواهد در دفاع بازی کند و فوتبال برای او برنده شده است نه بازی کردن و خوش گذراندن! وقتی همه توی زمین بازی می‌کنند، او گل بو می‌کند، و برای تماشاگران دست تکان می‌دهد. هنگام استراحت نیز، بازیگوشی‌های او همه را کلافه می‌کند. بابا هیچ چیز از فوتبال نمی‌داند. همه چیز شوت کردن و گل زدن نیست. فوتبال یعنی همکاری با هم. اگر یکی از هم‌تیمی‌ها ناراحت است او را دلداری بدهیم و با بازیکنان تیم حریف دعوا نکنیم. همه‌ی این‌ها پسرک کتاب را عصبانی کرده اما مربی به او می‌گوید که باید به بابای‌اش یاد بدهند که عضو یک تیم بودند یعنی بازی منصفانه، تشویق هم‌تیمی‌ها و احترام به یکدیگر و خوش گذراندن. بابا این‌ها را یاد می‌گیرد و پسرک کتاب به او افتخار می‌کند اما شیطنت‌های بابا تمامی ندارد. اگر به آب پاشیدن ادامه بدهد، مربی برای‌اش یخ در بهشت نمی‌خرد!

کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد» انگشت سوی والدین گرفته و به آن‌ها یادآوری کرده که ممکن است کسی که اشتباه می‌کند شما باشید. کتاب در همراهی با تصویرهای‌اش از شیطنت‌های پدری می‌گوید که رفتار درست در فوتبال را نمی‌شناسد اما پسرش خوب همه چیز را بلد است. این‌بار پسر به پدر یاد می‌دهد که چگونه درست رفتار کند و یک عضو خوب برای تیم فوتبال باشد.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد»

مورین فرگوسن، نویسنده‌ کتاب، هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد یک روز نویسنده بشود. در دانشگاه علم هوافضا و بازرگانی خواند و مدتی در دانشگاه بازرگانی تدریس کرد. اما شش هفته بعد از تولد اولین فرزندش، داستانی نوشت. از آن روز تا امروز، مورین نویسنده است و هم رمان می‌نویسد هم داستان‌های مصور و تصویری. او برای کتاب‌های‌اش جوایز ملی زیادی گرفته است.

مایک لوری، تصویرگر کتاب، روی همه چیز تصویرگری می‌کند، کارت‌پستا‌ل‌ها، کتاب‌های کودکان، لباس‌ها و حتی نمایشگاه‌های دیواری دارد. نقاشی‌های او را همه جا دیده می‌شود. او هم جوایز بسیاری برای کارهای‌اش گرفته و در دانشگاه هنر در آمریکا هم به کسانی که نقاشی دوست دارند، درس می‌دهد.

مربی فوتبال از پدر و مادرها می‌خواهد که یکی از آن‌ها کمک کند و مراقب میان‌وعده‌ها باشد. اما پدرِ پسرکوچولو که عاشق فوتبال است، خیال می‌کند آن‌ها برای بازی نیاز به کمک دارند. به خاطر همین سریع لباسش را عوض می‌کند و وارد زمین بازی می‌شود. این کار پسرکوچولو را حسابی شرمنده می‌کند، چون پدرش هیچ‌کدام از قوانین بازی را رعایت نمی‌کند؛ او بیشتر از این‌که به خوش‌گذراندن فکر کند، به فکر برنده شدن است، با هم‌تیمی‌ها بدرفتاری می‌کند، توپ را به این طرف و آن‌طرف پرت می‌کند و وقتی داور به نفعش سوت نمی‌زند، عصبانی می‌شود. او اصلاً کار تیمی بلد نیست و فقط می‌خواهد گل بزند! پسرکوچولو عصبانی است اما باید راهی پیدا کند تا قبل از این‌که همه تیم از دست پدرش دیوانه شوند، او را به یک ورزشکار خوب تبدیل کند.

در این‌جا نقش‌ها جابه‌جا می‌شود و پسرکوچولو مثل یک معلم واقعی با صبوری، نحوه بازی منصفانه، حمایت از هم‌تیمی‌ها و ارزش زمان در مسابقه را به پدرش آموزش می‌دهد. بین آن‌ها گفت‌وگوهایی رد و بدل می‌شود که به شکل غیر مستقیم به موضوع هویت، همدلی، مهربانی و استقامت می‌پردازد و یاد می‌دهد چطور در کنار شناختن و حفظ کردن هویت خودمان، روابطمان را با دیگران مدیریت کنیم. این داستان یک منبع خوب برای مربیانی است که می‌خواهند تفاوت هویت فردی و گروهی را به کودکان آموزش دهند.

خريد کولرگازي مدل Vivace-AS19VB سامسونگ

تعداد صفحات : 0

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 57
  • بازدید کننده امروز : 43
  • باردید دیروز : 150
  • بازدید کننده دیروز : 93
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 903
  • بازدید ماه : 1501
  • بازدید سال : 1501
  • بازدید کلی : 197595
  • کدهای اختصاصی