بلاگ کتابک

بازدید :319
چهارشنبه 6 آذر 1398زمان :12:47
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «آتش افروزی کرگدن» جلد چهارم از مجموعه ۱۰ جلدی «داستان‌های حیات‌وحش» اثر جذاب الیزابت لِرد با برگردان محمدصادق شریعتی به فارسی است.

داستان در قالب ماجرایی و با مضمون حفظ حیات‌وحش و محیط‌زیست سروده شده و در این زمینه آموزش‌های غیرمستقیم می‌دهد.

در داستان «آتش افروزی کرگدن » دو نوجوان آفریقایی به نام های آفرا و ژوزف که برای گذران تعطیلات به یک پارک ملی نزدیک نایروبی رفته‌اند متوجه آزار یک نوجوان بومی به وسیله مرد خشمگینی می‌شوند و از اینجا پی به ماجرای کشتن و قاچاق عاج کرگدن آفریقایی می‌برند. با انگیزه حفظ حیات وحش آفریقا و با ماجراجویی‌هایی به مقابله با قاچاقچی‌های خطرناک بر می‌خیزند.

پیوند دوباره با طبیعت سبب می‌شود کودکان ما و همه انسان‌ها دریابند که ستیز با محیط زیست و شکار جانوران به خاطر گوشت و پوست و دیگر قسمت‌های بدن‌شان، ای بسا همه امکان‌های زیستی را نابود کند و همه زیست‌گاه‌ها را در معرض نابودی قرار می‌دهد.

الیزابت لِرد، با آگاهی که از خوی و رفتار و شیوه‌های زیستی جانوران و هم کودکان دارد با زبردستی از این داستان، مدرسه طبیعت (هرچند در دنیای نظری) ساخته و از عنصرهای انسانی و جانوری به‌خوبی برای انتقال مفهوم‌های زیست‌محیطی بهره می‌گیرد.

«رد پای پلنگ»، «صخره بابون» و«خروش فیل» دیگر عنوان‌های مجموعه «داستان‌های حیات‌وحش» است که تاکنون به فارسی ترجمه شده‌اند.

گزیده‌هایی از کتاب

آفرا در برابر خورشید چشمانش را تنگ کرد تا دو شاخ لب‌شکسته و خراشیده کرگدن را بهتر ببیند، گفت: «اصلاً ارزشمند به نظر نمی‌رسند.»

تیتوس گفت: «بااین‌حال در اینجا کیلویی ۳۰۰ دلار فروخته می‌شود و در چین باید ۲۰۰۰ دلار آمریکا بدهید تا یک کیلو داروی شاخ پودر شدهٔ کرگدن بخرید.»

ژوزف گفت: «چه خاصیتی دارد؟ این‌که فقط یک‌تکه شاخ است.»

تیتوس گفت: «خوب، خاصیت‌های کم‌ارزشی مثل پایین آوردن تب دارد درحالی‌که آسپرین خیلی بهتر عمل می‌کند.»

چشمان آفرا از خشم چپ شد: «نمی‌فهمم، نمی‌فهمم چطور کسی می‌تواند به کرگدنی مانند آتش‌پاره شلیک کند فقط برای اینکه شاخش را بدزدد. خیلی رذیلانه است!»

تیتوس به او لبخند زد:« آفرا تو هیچ‌وقت فقیر نبوده‌ای. اگر بچه‌دار و بیکار باشی و نتوانی برایشان غذا فراهم کنی و کسی چند دلار بدهد که کرگدن شکار کنی و شاخش را برداری، وسوسه می‌شوی که قبول کنی. در اینجا ۱۰۰ دلار پول زیادی است. ۱۰۰۰ دلار یعنی خوشبختی.»

آفرا به او خیره شد و نفس عمیقی کشید:« من هرگز جانور شکار نمی‌کنم. بلکه زندگی‌ام را به خاطر یک کرگدن می‌دهم.»



مشاهده پست مشابه : وقتی خال‌خالی و راه راه زبان‌شان به‌هم گره خورد
بازدید :418
چهارشنبه 6 آذر 1398زمان :12:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بعد از خواندن رمان‌های «اَپل و رِین» (نشر هوپا) و «ما یک نفر» (نشر پیدایش) و آشنایی با قلم و جهانِ ذهنی «سارا کروسان» پیش‌بینیِ دور از ذهن و انتظار زیادی نبود که کتاب «وزن آب» هم یک رمان خوب باشد.

اما واقعیت این است که کتاب «وزن آب» بیش از یک رمانِ خوب بود.یک رمان عاطفیِ درخشان که موضوعات اجتماعی- روان‌شناسی مختلفی را در برمی‌گرفت و حالا بیش از پیش مطمئن شده‌ام که نام «سارا کروسان» به لیست نویسنده‌های محبوبم افزوده شده و هر اثر دیگری را که از او منتشر شود، بی‌معطلی می‌خوانم.

کتاب «وزن آب» داستان یک دختر نوجوانِ لهستانی به نام کاسینکا است که به خاطر شرایط خانوادگی‌شان دچار بحران‌های مختلفی شده، «تاتا» (پدرش)، او و مادرش را ترک کرده و سگِ سیاهِ افسردگی عضو تازه‌ای از خانواده‌ی کوچک و ترک شده‌ آن‌هاست. خانواده‌ای که با رفتن و ترک کردن یکی از ستون‌های اصلی‌اش، «پدر»، فروپاشیده و در سایه‌ این فروپاشی، مادرش هم رو به نابودی است.

از همان ابتدای داستان تناقض احساسی «لارا» (مادر کاسینکا) به وضوح دیده می‌شود، صحنه‌های مشاجره در ذهن دوازده ساله‌ کاسینکا تداعی می‌شود و با وجود اختلاف‌ها و رابطه‌ به پایان‌رسیده‌‌ای که بین «لارا» و «تاتا» جریان داشت و این خیانتی که یک شبه از سوی «تاتا» اتفاق افتاد و گلوی کاسینکا و مادرش را گرفت، «لارا» دارایی ناچیزش را در چمدانی جمع می‌کند و به امید پیدا کردن «تاتا» در کشوری دیگر، راهی سفری طولانی و پرماجرا می‌شوند. این «عشق» است که او را مجاب می‌کند تا تن به مهاجرت بدهد یا انتقام گرفتن از طرد شدن؟ چه می‌شود که با وجود نفرت و علمِ به پایان رسیدن یک رابطه، آدمی همچنان سعی دارد ویرانه‌ها را به هم بند کند و تمام آن‌چه را که فرو ریخته از نو بنا کند؟

در پی این تصمیم لارا است که کاسینکا، دخترک نوجوان داستان، دچار بحران‌های دیگری می‌شود. او که پیش از این شاهد مشاجره‌های پدر و مادرش بود و غم ترک شدن را چشیده بود، حالا باید زهر مهاجرت را هم بچشد.

شاید بهتر است بگویم «وزن آب» ادبیات مهاجرت است و پرداختن به تمام چالش‌ها و بحران‌هایی که مهاجران با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و گاهی هیچ‌وقت از پس تمام مشکلات این تصمیم بزرگ برنمی‌آیند. با رفتن به کشوری دیگر (انگلستان) است که زندگی چهره‌ دیگری از خودش را به کاسینکای نوجوان نشان می‌دهد، تنها ماندن، پذیرفته نشدن در گروه‌های مدرسه، نابلدی زبانِ کشوری که به آن مهاجرت کرده‌اند، تلاش برای پیدا کردن تاتا در شهری بزرگ و سخت‌تر و پررنگ‌تر از همه پذیرفتن و هضم کردن این حجم از غم که بر زندگی‌شان سایه انداخته...

وقتی مامان گفت

«می‌رویم انگلیس.»

فکر نمی‌کردم این‌طور تنها بشوم.

می‌دانستم تفاوت‌هایی دارم،

و خارجی‌ام.

می‌دانستم از همه‌چیز سردرنمی‌آورم.

اما فکر کردم، شاید فقط کمی متفاوت باشم،

مثل یک سنجاب قرمز بین سنجاب‌های خاکستری،

مثل دختری انگلیسی در گدانسک.

اما من یک دختر انگلیسی در گدانسک نیستم.

من یک لهستانی‌ام در کاونتری.

و این‌ها اصلا یکی نیستند،

اصلا.

یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های قلم «سارا کروسان» این است که از هیچ‌ جزئیاتی چشم‌پوشی نمی‌کند و به بهترین و زیباترین شکل تمام دغدغه‌ها، افکار، احساسات و ... را از زبان و نگاه شخصیت‌های داستانش روایت می‌کند؛ و همین جزئیات هستند که آثارش را، با وجود غمی که در آن‌ها جریان دارد، سرشار از امید و روشنی می‌کند.

یکی دیگر از ویژگی‌های آثار کروسان، انتخاب قالب و زبان شعر است برای رمان‌هایش. او جسورانه این زبان را برای روایت برخی از رمان‌هایش (مثل یکی دیگر از رمان‌هایش، ما یک نفر) انتخاب می‌کند و از شکستن ساختارها هیچ ترسی ندارد. شاید شعر هوشمندانه‌ترین و درست‌ترین انتخاب برای آثار او باشد، انتخابی که بار عاطفی داستان‌هایش را دو چندان می‌کند و دست نویسنده را باز می‌گذارد برای بیان جزئی‌ترین و پنهانی‌ترین و اولین تجربه‌ها. شاید این قالب (شعر) گویاترین و بهترین زبان باشد برای بیان احساساتی که یک دختر نوجوان می‌تواند از اولین تجربه‌ها در زندگی‌اش داشته باشد...

در ستایش کتاب «وزن آب»، اولین رمان سارا کروسان نوشته‌اند:

کتابی بسیار شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده. آن‌چنان زیبا نوشته شده که تا ورق خوردن صفحه‌ی آخر، متوجه تمام‌شدنش نمی‌شوی. (بوک‌بگ) اولین رمان سارا کروسان، داستانی درخشان و واقعی است. گاهی غم به دل می‌نشاند. اما در حقیقت در ستایش زندگی است. (اینک پلت) شعرهایی کوتاه با آهنگی ملایم که از مهاجرت، تعصب و خودخواهی، خانواده و نخستین عشق سخن می‌گویند. عشقی که زندگی را دگرگون می‌کند. (روزنامه‌ی ساندی تایمز)

کتاب «وزن آب» در سال ۲۰۱۳ نامزد نهایی مدال کارنگی و برنده‌ جایزه‌ CBI شده است.



مشاهده پست مشابه : وقتی خال‌خالی و راه راه زبان‌شان به‌هم گره خورد
بازدید :298
چهارشنبه 6 آذر 1398زمان :11:35
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرداختن به داستان‌هایی با موضوع‌های اجتماعی همیشه یکی از دغدغه‌های بعضی از نویسندگان کودک و نوجوان بوده است. یکی از این نویسندگان هوشنگ مرادی کرمانی است که داستان‌هایش را به زبان طنز می‌نویسد. داستان ته خیار یکی از این داستان هاست .

کتاب «ته خیار» مجموعه داستان کوتاه با درون‌مایه اجتماعی است که به نظر می‌رسد برای مخاطب نوجوان است اما کودکان سال‌های آخر دبستان و بزرگسالان هم می‌توانند بخوانند و ضمن لذت بردن با یک اثر «طنز» خوب آشنا شوند.

داستان «خندان خندان» از کتاب «ته خیار» به شکل غیر مستقیم داستان کلاس‌های روان‌شناسی غیرعلمی و رسانه‌هایی است که مخاطبان را فقط به خنده در برابر مشکلات ترغیب می‌کنند که لحظه‌های شاد و تفکرانگیزی را ایجاد می‌کند.

پسر و دختر جوانی را حکایت می‌کند که با به وجود آمدن هر مشکلی به آن می‌خندند .

داستان «بچه های پرنده» داستان زن و شوهری است که بچه به دنیا می‌آورند (تولید می‌کنند) برای این که به فدراسیون‌های ورزشی بفروشند تا با تربیت آن‌ها مدال بیاورند.

داستان «شکوفه‌های بهاری» از کتاب «ته خیار» نگاه تلخی دارد به مستراح‌های عمومی و نظافت‌چی آن‌ها.

داستان‌های «چشمی از هوای گریه»، «پیشرفت یتیمان» و «نه، من آدم کش نیستم» از داستان‌های جذاب دیگر کتاب «ته خیار» است.

درباره نویسنده کتاب «ته خیار»

هوشنگ مرادی کرمانی یکی از نویسندگان طنزنویس ایران است که تاکنون جوایز متعددی از داخل و خارج از کشور کسب کرده است، در سال ۱۹۹۲ میلادی از طرف شورای کتاب کودک ایران نامزد دریافت جایزه هانس کریستین آندرسن شد و به سبب پرداختن به زندگی کودکان محروم از سوی داوران تشویق شد. تعدادی از کتاب‌های مرادی کرمانی به چند زبان خارجی نیز ترجمه شده است.

از آثار مهم مرادی کرمانی می‌توان به کتاب‌های «قصه های مجید»، «شما که غریبه نیستید»، «خمره» و «بچه‌های قالی باف خانه»، «چلوخورش» و «تنور» اشاره کرد.



مشاهده پست مشابه : حیوانات بیشه (مجموعه کتاب جورچین طبیعت)
بازدید :409
چهارشنبه 29 آبان 1398زمان :12:19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «برایم شمع روشن کن»، ماجرای دختر نوجوانی به نام سارا و مشکلاتش با خانواده و دنیای اطرافش است. سارا که تازه ۱۳ ساله شده و نوجوانی‌اش آغاز شده در حال شناختن خود و دنیایی است که در آن زندگی می‌کند و در این میان باید با شرایطی نه چندان طبیعی مواجه شود.

تلاطم زندگی او، تلاطم زندگی نوجوانی است. او هر روز که از مدرسه برمی‌گردد با اینکه می‌داند کسی خانه نیست تا در را برایش باز کند، زنگ می‌زند. پدرش یک مهندس سرشلوغ است که در نبود مادر نمی‌تواند زندگی را درست اداره کند. او دخترش را در بی‌خبری از وضعیت مادر می‌گذارد که باعث می‌شود ما هم از همان ابتدا از وضیعت مادر چیزی ندانیم. سارا نوجوانی‌اش را توی مترو جشن می‌گیرد و حتی پریسا، دوست صمیمی‌اش هم کنارش نیست. پدر هر شب دیروقت به خانه برمی‌گردد و هیچ توضیحی هم در کار نیست. سارا چقدر می‌تواند این وضعیت را تحمل کند؟ یک چیزهایی هم هست که روزهای سارا را تغییر می‌دهد. یک غریبه که سارا عکس او را در کشوی مادرش دیده و در اینستاگرام پیدایش کرده است. کسی که سارا فکر می‌کند دایی‌اش باشد. اما مادر نیست تا همه چیز را برای سارا تعریف کند. سارا شروع می‌کند و به غریبه ایمیل می‌دهد. اوایل اتفاقی نمی‌افتد اما یک روز آن غریبه در جوابش ابراز آشنایی می‌کند. غیر از آن غریبه، همسایه جدید هم هست، همسایه ارمنی که هر روز عصرانه می‌خورند و سارا را دعوت می‌کنند. مادربزرگی که با مادربزرگ سارا فرق دارد و شیرینی‌های خوشمزه درست می‌کند و برای مادر سارا دعا می‌کند. مادر سارا چه شده؟ ما خیلی از این بخش داستان خبر نداریم چون سارا خبر ندارد. ما همه چیز را از ذهن و زبان سارا می‌خوانیم. او دنیایش را با همه نگرانی‌ها، تنهایی‌ها و درماندگی‌ها به ما نشان می‌دهد. سارا نمونه یک نوجوان سردرگم است که با بزرگ شدن مواجه شده اما بزرگترها او را حتی آن قدر جدی نمی‌گیرند که سوال‌هایش را جواب دهند یا به خواسته‌هایش اهمیت دهند. پدر با وجود اصرارهای سارا نمی‌گذارد او در خانه بماند و او را به خانه مادربزرگی که سارا دوستش ندارد می‌فرستد.

تنها نقطه امید سارا مردی است در آن سوی دنیا که داستان با نشانه‌هایی به ما می‌گوید دایی ساراست. اما غریبه جواب سرراستی به سارا نمی‌دهد. سارا نمونه‌ای از همه آن نوجوان‌هایی است که هزار سوال بدون جواب دارند. از رفتن و ماندن آدمها، از تنهایی و جداافتادگی، از تفاوت‌ها و خشونت‌ها. او درگیر چند جور رفتن و از دست دادن است. اول از همه دوستش پریسا که اسباب‌کشی کرده، دوم مادرش که در بیمارستان است، بعد آن غریبه که سال‌ها قبل از ایران رفته است و پدرش که هست اما نیست، حضور ندارد و گرفتاری‌ها نمی‌گذارند سارا را ببیند.

او در یک دنیای واقعی زندگی می‌کند. جایی که پسرمدرسه‌ای‌ها در خیابان مزاحم دخترمدرسه‌ای‌ها می‌شوند، جایی که مردم مترو سوار می‌شوند و کوچه‌های خلوت می‌توانند ترسناک باشند. جایی که مادرها مریض می‌شوند و گوشه بیمارستان می‌افتند. او جایی زندگی می‌کند که آدم‌هایش سال‌ها قبل مهاجرت کرده‌اند و امروز به دلایل‌شان برای رفتن شک کرده‌اند. آدم‌های این دنیا با هم فرق دارند، یک جور دیگری دعا می‌خوانند و اسم‌های‌شان متفاوت است. در این دنیاست که گاهی آن کسی که زبان دیگری دارد بیشتر حواسش به دختر ۱۳ ساله تنهایی است که آرزوی دیدن مادرش را دارد و آن کسی که همه زندگی و خانواده‌اش را گذاشته و رفته می‌خواهد هر طور شده و از هر فاصله‌ای از تک تک اتفاقات زندگی خواهرش این سوی دنیا باخبر باشد.

مریم محمدخانی در کتاب «برایم شمع روشن کن» اتفاقات مهم دنیای امروز را در زندگی دختری نوجوان نشان می‌دهد. مهاجرت، حضور اقلیت‌ها در جامعه، بیماری و نبود والدین، خشونت و آزار خیابانی. اگر ۱۳ سالگی شروع نوجوانی است، برای سارا شروع مواجهه با یک دنیای واقعی هم هست، جایی که تنها ارتباط دختری با مادرش بعد از مدت ها، دوبار فشار دادن دست است. جایی که بزرگترها بالاخره حرف نوجوان‌ها را باور می‌کنند.

درباره نویسنده کتاب «برایم شمع روشن کن»

کتاب «برایم شمع روشن کن» دومین کتاب مریم محمدخانی است. محمدخانی متولد آذر ۱۳۶۶ تهران است و در رشته زبان و ادبیات فارسی دارای مدرک کارشناسی ارشد است و در حال حاضر در کنار تدریس نگارش و کتابخوانی در مقطع متوسطه اول و پژوهش در حوزه ادبیات کودکان، دبیر اجرایی و داور فهرست و جایزه لاک‌پشت پرنده است.

گفت‌و‌گوی محمدهادی محمدی با مریم محمدخانی درباره کتاب «برایم شمع روشن کن»



مشاهده پست مشابه : نامی برای ارّه ماهی
بازدید :708
چهارشنبه 29 آبان 1398زمان :11:35
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «شب به خیر ترنا!» درباره پسر نوجوانی به نام سیناست که همراه خواهرش ترنا و پدرش به کشور کانادا مهاجرت کرده. انتظار سینا و ترنا برای دعوت شدن مادر توسط پدرشان، و پیوستن مادر به آن‌ها به جایی نمی‌رسد، چرا که پدر تصمیم خود را گرفته و زندگی تازه‌ای را آغاز کرده است.

سینا و ترنا هر یک جداگانه به تصمیم پدر برای نیامدن مادر به آن جا پی برده‌اند و هر کدام به سهم خود تلاش می‌کند این حقیقت تلخ را از دیگری پنهان کند، چرا که ترنا دچار افسردگی شده و سر از بیمارستان درآورده. سینا هم دست از تحصیل کشیده، به کار کردن و فراهم کردن هزینه‌های خود و خواهرش روی آورده است. پدر نیز برای کار به شهر دیگری رفته، و نسبت به وظایف پدری‌اش کوتاهی می‌کند.

فرار ترنا از بیمارستان، دلبستگی او به دوستش افشین، و فلوت زدنش در مترو، کار را برای سینا دشوارتر می‌کند.

او که به ناچار به زندگی در کلیسایی ویژه پناهندگان رو آورده و به تازگی دوستی‌اش را با مونا، که یک دختر کانادایی است و شیفته فرهنگ مشرق زمین، آغاز کرده، در پی آن برمی‌آید که همراه ترنا آپارتمان مستقلی برای خودشان بگیرند، اما این هم چاره افسردگی ترنا نیست. سرانجام سینا و ترنا تصمیم می‌گیرند بی‌خبر از پدر، مادرشان را در ترکیه ببینند و پس از آن ترنا همراه مادر به ایران برود، و سینا هم برای ادامه تحصیل به کانادا بازگردد. در مسیر رسیدن به ترکیه است که قهرمانان کتاب «شب به خیر، ترنا!» به راز یکدیگر در پنهان کردن تصمیم پدر پی می‌برند، و تلاش هر یک برای حفظ آرامش دیگری آشکار می‌شود.

کتاب «شب به خیر ترنا!» جایزه «پرنده آبی» در بخش دستنوشته‌ها را به دست آورده، دارای نشان ۴ لاک پشت پرنده است و به کتابخانه بین‌المللی مونیخ و فهرست کلاغ سفید راه یافته (۱۳۹۷). فیلمنامه این رمان نیز توسط ابراهیم فروزش، کارگردان سینمای کودک و نوجوان ایران، برای کانون پرورش نوشته شده است.

درباره نویسنده کتاب «شب به خیر ترنا!»

جمال الدین اکرمی (متولد ۱۳۳۶) دانش آموخته رشته نقشه برداری و زبان فرانسه، نخستین کتابش را در سال ۱۳۶۸ منتشر کرده است. «شب به خیر ترنا!»، «آناهید ملکه ی سایه ها»، «روباه دم بریده»، «آرزوهای گمشده مرد کلاه دودی»، «خانم آقای کلاه دودی»، «پسران آفتاب»، «غریبه و دریا» از آثار اوست.

کاربردها و فعالیت ها

با خوانندگان کتاب درباره فرایند مهاجرت، آسیب‌ها و سودمندی‌های آن گفتگو کنید.

بازدید :441
شنبه 25 آبان 1398زمان :11:59
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «آناهید، ملکه‌ ی سایه ها» درباره زندگی شاپور اول ساسانی و عشق پنهان او به آناهید، دختر مهرک نوش زادان، دشمن دیرینه اردشیر ساسانی است.

شاپور آناهید را به کاخ خود می‌آورد و اردشیر پس از رویارویی با هرمزد، فرزند شاپور و آناهید، به راز آن‌ها پی می‌برد و این حقیقت تلخ را می‌پذیرد.

پس از مرگ اردشیر، شاپور درگیر جنگ با سپاه روم است و آناهید درگیر دسیسه‌هایی که کرتیر، موبد موبدان زرتشت، برای او و پیروان مانی تدارک دیده است. شایعه عشق شاپور و مالکه، دختر فرمانروای هاترا، آناهید را آشفته می‌کند و برای دریافتن حقیقت به جاسوسان کاخ پناه می‌برد.

شاپور پس از شکست دادن سه امپراتور روم و به آتش کشیدن شهرها، مورد خشم و قهر آناهید قرار می‌گیرد. آناهید همراه فرزندانش به زادگاه خود بازمی‌گردد و شاپور را تنها می‌گذارد. شاپور با به بردگی کشاندن والریانوس، امپراتور روم، در ساختن شهر دزفول (دژپل) و ساختن سد شاپور، قدرت سیاسی خود را به نمایش می‌گذارد و مورد نکوهش فرمانروایان دیگر قرار می‌گیرد.

در پایان کار، شاپور به کرتیر خشم می‌گیرد و در پی یافتن آناهید بر می‌آید.

کتاب «آناهید، ملکه ی سایه ها» به نقش پنهان روحانیان دینی در دسیسه‌چینی‌های سیاسی دربار ساسانی، نبوغ جنگی شاپور، ویرانی جنگ‌های پیاپی ایران و روم، و نقش مانی پیامبر بر پیامدهای اجتماعی و سیاسی دوران ساسانیان می‌پردازد.

کتاب «آناهید، ملکه ی سایه ها» دارای نشان ۵ لاک پشت پرنده، و نامزد جایزه لاک پشت نقره‌ای است.

درباره نویسنده کتاب «آناهید، ملکه ی سایه ها»:

جمال الدین اکرمی (متولد ۱۳۳۶) دانش آموخته رشته نقشه برداری و زبان فرانسه، نخستین کتابش را در سال ۱۳۶۸ منتشر کرده است. از کتاب‌های او افزون بر کتاب «آناهید ملکه ی سایه ها» می‌توان به «روباه دم بریده»، «شب به خیر ترنا»، «آرزوهای گمشده مرد کلاه دودی»، «خانم آقای کلاه دودی»، «پسران آفتاب»، «غریبه و دریا» اشاره کرد.

بازدید :441
شنبه 25 آبان 1398زمان :11:44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «تارا و مرغ دریایی اش» در بارهٔ تارا، پسرک ده سالهٔ بی‌سرپرستی است که در دهکده‌ای ساحلی در کنارهٔ دریای خزر زندگی می‌کند.

تارا یک روز به همراه پدرش برای ماهیگیری به دریا می‌رود و بدو ن او به ساحل برمی‌گردد. او از آن پس از رفتن به دریا وحشت دارد، دیگر قادر به حرف زدن نیست و تنها همدمش یک مرغ دریایی است.

بابامیرجان، بزرگ دهکده، می‌خواهد تارا را برای جشن ماهیگیری به همراه عمو مندل و بچه‌های دهکده به دریا بفرستد، ولی عمو مندل از این کار تن می‌زند و بدون تارا به دریا می‌رود.

تارا سرانجام بر ترسش از دریا چیره می‌شود و همراه مرغ دریایی با قایق کهنهٔ پدرش به آب می‌زند. ناگهان باد و باران به جان دریا می‌افتد و تارا به ساحل برمی‌گردد، اما از عمو مندل و بچه‌ها خبری نیست.

شب هنگام بابامیرجان و مردم دهکده تمام تلاش‌شان را برای نجات گمشده‌های دریا به کار می‌بندند، اما سرانجام این تاراست که با آتش زدن کلبه‌اش، و راهنمایی‌های مرغ دریایی، راه ساحل را به عمومندل و کودکان همراهش نشان می‌دهد.

چاره‌جویی برای یاری رساندن به دیگران، چیرگی بر ترس، و جایگاه کودکان با توانایی‌های ویژه، درونمایه‌های اصلی این کتاب به شمار می‌رود.

تصویرهای خطی کتاب «تارا و مرغ دریایی اش»، از فرهاد جمشیدی است. تصویرهایی که با مهارت طراحی شده و خواننده را با فضای رویدادهای داستان آشنا می‌کند.

کتاب «تارا و مرغ دریایی اش»، کتاب برگزیدهٔ دانش آموزان در جشنوارهٔ «دانایی - توانایی» آموزش و پرورش کشور در سال ۱۳۹۷ است.

کاربردها و فعالیت ها

از مخاطبان کتاب بپرسید اگر آن‌ها جای تارا بودند، در برابر چالش پدید آمده چکار می‌کردند.

از مخاطبان کتاب بخواهید بخشی از کتاب را به نمایش درآورند و پی‌آیند رویداد بعدی را به دلخواه تغییر دهند.



مشاهده پست مشابه : پاندورا و پرنده
بازدید :288
شنبه 25 آبان 1398زمان :11:19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «اشباح جنگل سوخته» سوگ‌نامه‌ای است برای محیط زیست، برای جنگل‌هایی که به دست آدمیان نابود و برای حیوان‌هایی که منقرض شده‌اند.

کتاب «اشباح جنگل سوخته» داستان سیری‌ناپذیری انسان است در ساخت‌وسازهای بی‌رویه و کسب سودهای هنگفت. «اشباح جنگل سوخته» حکایت جهل و نادانی انسان‌هاست که راه را برای سودگران در نابودی منابع طبیعی هموار می‌کند. سوختن درختان جنگل، خشک‌سالی و شکار جغدها و توسل به خرافات (برای توجیه این اتفاقات) نشان می‌دهد که حفاظت از محیط زیست نیازمند آگاهی و دانایی است.

داستان کتاب «اشباح جنگل سوخته» در شهری نزدیک به یک جنگل روی می‌دهد. جنگلی که بخاطر منافع عده‌ای سودجو دچار آتش‌سوزی عمدی شده است. اهالی این روستا به‌قدری با جنگل احساس نزدیکی و دوستی دارند که نام کودکانشان را از نام درختان جنگل وام گرفته‌اند. نام‌هایی چون بلوط، توسکا، افرا، نارون و ...

داستان بر زندگی دختری به نام بلوط متمرکز است. بلوط که مادرش را از دست داده است رابطه عاطفی عمیقی با خانواده عمویش دارد و در اختلاف نظر بین پدر و عمویش (درباره شوم بودن یا نبودن جغدها) دچار سردرگمی می‌شود. به باور پدر بلوط، جنگل در اثر نفرین آتش گرفته و بیماری بلوط هم ناشی از شومی جغدی است که در چشمان بلوط خیره شده است. بلوط ابتدا با پدرش هم‌عقیده بود اما ...

درباره نویسنده کتاب «اشباح جنگل سوخته»:

مهدی رجبی، زاده ۱۳۵۹، در شهرستان خمین به دنیا آمد. او دانش‌آموخته کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. رجبی نویسنده داستان و رمان کودک و نوجوان است و تاکنون برای آثارش جوایز زیادی کسب کرده است. کتاب برگزیده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جایزه سپیدار، کتاب شایسته تقدیر شورای کتاب کودک، کتاب برگزیده جشنواره کتاب‌های برتر، کتاب برگزیده کتابخانه بین‌المللی مونیخ آلمان در سال ۲۰۰۹، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ ازجمله این جوایزند. از آثار او می‌توان به «کنسرو غول» اشاره کرد.



مشاهده پست مشابه : پاندورا و پرنده
بازدید :266
شنبه 25 آبان 1398زمان :11:05
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «سفال شکسته» یک رمان زیبا و لطیف نوجوان است که داستان آن در روستایی ساحلی در کره قرن دوازدهم میلادی رخ داده است.

دارگوش، قهرمان نوجوان داستان سفال شکسته پسرک یتیم و بی‌خانمان حدوداً دوازده ساله‌ای است که با مردی به نام آدم لک‌لکی، فردی شریف و درستکار که پایش از زمان تولد کج بوده است زیر یک پل زندگی می‌کند. او از دوسالگی از دارگوش نگهداری کرده و او را تربیت کرده است. دارگوش غذایشان را از میان خاکروبه‌ها و دورریزهای مردم روستا جستجو می‌کند. او گاهی هم در زمان‌های مناسب ماهیگیری می‌کند و یا از جنگل قارچ جمع می‌کند. صنعت و هنر سفالگری در روستای چالپو که محل زندگی دارگوش است رونق فراوان دارد و اغلب ساکنان آنجا به صورت موروثی به این شغل مشغول هستند، در حقیقت هنر سفالگری در چالپوی آن زمان تنها از پدر به پسر منتقل می‌شده است. تماشای پنهانی یکی از ماهرترین هنرمندان سفالگر روستا به نام مین هنگام کار لذت‌بخش‌ترین سرگرمی و علاقه دارگوش است. این علاقه و همچنین کنجکاوی دارگوش سبب می‌شود او درگیر ماجرای اصلی داستان شود.

دارگوش یک روز پس از آنکه استاد مین چرخ سفالگری‌اش را ترک می‌کند به سراغ آخرین ساخته‌های او می‌رود تا آن‌ها را از نزدیک ببیند. او همانطور که غرق تماشا و کشف راز جعبه‌های سفالین است با صدای فریاد استاد مین ناگهان جعبه‌ها را به زمین می‌اندازد و با شکستن آن‌ها موجب عصبانیت استاد می‌شود. او به استاد پیشنهاد می‌کند که برای جبران خسارت برایش کار کند. بالاخره استاد با اکراه می‌پذیرد. کارهایی که استاد به او می‌سپارد و مقدمه کار سفالگری هستند بسیار مشکل هستند طوری که دارگوش هرگز تصور نمی‌کرد که لازم باشد یک سفالگر چنین کارهایی انجام دهد. بعد از اتمام دوره ده روزه توافق شده دارگوش از استاد تقاضا می‌کند که بدون دستمزد برایش کار کند و استاد که فرزندی ندارد که در کارها به او کمک کند این پیشنهاد را قبول می‌کند. در ادامه داستان دارگوش همچون یک فرزند واقعی و دلسوز با تحمل سختی‌های سفری پرخطر و با شجاعت و فداکاری به استاد کمک می‌کند تا هنرش را به فرستاده سلطنتی که هرچند سال یک‌بار سفالگری ماهر را از بین سفالگران کشور به عنوان سفالگر سلطنتی انتخاب می‌کرد عرضه کند. با کمک دارگوش و حمایت دوست عزیزش آدم لک‌لکی هنر استاد مین مورد قبول فرستاده سلطنتی واقع می‌شود و استاد مین به آرزوی دیرینش یعنی رسیدن به مقام استاد سفالگر سلطنتی می‌رسد.

خصوصیات اخلاقی و شخصیتی که در دارگوش وجود دارند مانند سخت‌کوشی، درستکاری، امید، وفاداری و قدرشناس بودن، احترام به بزرگترها و اعتماد به تجربه آن‌ها، هوش خوب و موقعیت‌شناس بودن موجب می شوند دارگوش به آرزویش که سفالگر شدن است برسد. او می‌تواند با تلاش و ایستادگی زیاد اعتماد استاد مین و همسرش را به‌دست بیاورد و مانند یک فرزند واقعی هنر استادش را بیاموزد.

کتاب «سفال شکسته» علاوه بر معرفی موقعیت اجتماعی، تاریخی، طبیعی و رسوم و فرهنگ یک روستا در کره قرن دوازده و حتی کشور کره، اهمیت هنر و صنعت سفالگری، سفال و هنرمندان سفالگر در کشور کره در آن دوره تاریخی و مراحل ساخت ظروف سفالی را بسیار دقیق و با شیوه‌ای دلنشین برای مخاطب تشریح می‌کند. در این توصیف اهمیت صبر، عشق، دقت و تلاش در یادگیری این هنر برای مخاطب مشخص می‌شود. از دیگر نکات ارزشمند کتاب «سفال شکسته» بیان ارزش‌های اخلاقی و تاثیر آن‌ها در رسیدن به هدف و رستگاری است. اما آنچه ممکن است مخاطب را به این داستان جذب کند عدم اشاره مستقیم نویسنده به ارزش‌های اخلاقی، تاریخ و حتی مراحل ساخت ظروف و ساخته‌های سفالی است.

کتاب «سفال شکسته» داستانی پر از رنج و امید، تلاش و ایستادگی است که مخاطب را با خود همراه می‌کند و پایان خوبی که دارد امید و انگیزه حرکت و ایستادگی را در مخاطب برمی‌انگیزد.

یکی از بخش‌های بسیار مهم و ارزشمند کتاب «سفال شکسته» مستند بودن مطالب کتاب از نظر فرهنگی، تاریخی و هنری است. نویسنده در بخش یادداشت نویسنده به این اسناد اشاره می‌کند. این نکته‌سنجی، دقت و امانتداری تاریخی نویسنده موجب شده است که کتاب «سفال شکسته» فقط یک داستان معمولی نباشد و اطلاعات ارزشمندی را به شکلی غیرمستقیم و لذت‌بخش در اختیار مخاطب، بخصوص مخاطب نوجوان قرار دهد.

درباره نویسنده کتاب «سفال شکسته»

«لیندا سوپارک» یک نویسنده متولد آمریکا است که پدر و مادرش از مهاجران کره‌ای هستند. او از خردسالی شعر می‌سرود و به مطالعه بسیار علاقه مند بود. او از دانشگاه استنفورد در رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد. او قبل از نوشتن اولین کتابش شغل‌های زیادی را تجربه کرد، از جمله کار در روابط‌عمومی یک شرکت نفتی که به آن علاقه‌ای نداشت، روزنامه‌نگاری در حوزه مواد غذایی برای مجله‌ها و روزنامه‌های انگلیسی و تدریس زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم به دانشجویان. پارک در سال ۱۹۹۷ اولین کتاب خود به نام «دختر الاکلنگ» را در نوشت، این کتاب در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. از دیگر کتاب‌های نویسنده کتاب «سفال شکسته» (۲۰۰۱)، می‌توان کتاب «مبارزان بادبادک» (۲۰۰۰) با تصویرگری پدر ایشان، رمان «وقتی نام من کیوکو» (۲۰۰۲)، رمان «یک پیاده‌روی طولانی تا آب» (۲۰۱۰) نام برد. «لیندا سوپارک» تا به حال شش رمان نوجوان و پنج کتاب تصویری نگاشته است.

درباره مترجم کتاب « سفال شکسته»

حسین ابراهیمی (اِلوند) (۱۳۸۶-۱۳۳۰) دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات‌انگلیسی و ادبیات‌فارسی دانشگاه تهران و از مترجمان به نام و پرکار کتاب‌های کودک و نوجوان است. ابراهیمی از جمله نخستین افرادی بود که به پرداخت حق تألیف پدیدآورندگان کتاب‌های ترجمه شده بسیار اهمیت می‌داد. او جوایز بسیاری را به عنوان مترجم دریافت کرد. او علاوه بر ترجمه کتاب «سفال شکسته»، آثاری از اَکسل هَکه و آثار بسیاری را از نویسندگان بزرگی چون سوزان فِلچر، داگلاس وود، لوییس سکر، جیمز هوستون، فردریک فلد و ... به فارسی ترجمه کرد. از ویژگی‌های ابراهیمی الوند علاوه بر ارتباط با ناشران، تعامل و ارتباط او با پدیدآورندگان آثار ترجمه شده‌اش است. ابراهیمی الوند توانست برای ترجمه کتاب‌های «زمستان جنگ» و «آخرین گودال» دیپلم افتخار دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) در سال‌های ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ را کسب کند. از دیگر جوایز و افتخارات او می‌توان به دریافت پلاک طلای شورای کتاب کودک برای کلیه آثار، لوح زرین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تندیس ماه زرین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و ... اشاره کرد. کتاب‌هایی چون «موش کوچولو» نوشته کیت دی کامیلو، سه‌گانه «چرخ گردون» اثر جمیله گوین از جمله نمونه هایی از بیش از ۱۰۰ اثر ترجمه شده از این مترجم متعهد و پرافتخار است. ابراهمی الوند حق ترجمه کتاب «سفال شکسته» را به مؤسسه خیریه «رب العالمین» اهدا کرده بود تا صرف تهیه دارو برای کودکان و نوجوانان نیازمند مبتلا به سرطان شود. در پی این اقدام مترجم کتاب، سوپارک نویسنده اثر نیز با تقدیر از این کار ابراهیمی اِلوند، حق تألیف خود را به این امر اختصاص داد.



مشاهده پست مشابه : پاندورا و پرنده
بازدید :313
شنبه 25 آبان 1398زمان :10:40
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «کودکان ماه» داستان کودکان بیمارستانی است. از کودک مبتلا به سرطان و زلزله‌زده گرفته، تا کودک مجروح جنگ و کودک آسیب‌دیده در آتش‌سوزی مدرسه.

عادل شخصیت اصلی کتاب «کودکان ماه» کودکی است که به بیماری کزاز گرفتار شده و در اتاقی کاملا تاریک در بیمارستان به سر می‌برد تا امکان رشد بیماری از بین برود.

سامان، برادر عادل، ماه و ستاره‌های کاغذی را از سقف اتاق بیمارستان آویزان می‌کند تا عادل از تاریکی نترسد و روزهای دوری از خانه را تاب بیاورد.

دایی سلیم برای عادل یک قطار اسباب‌بازی هدیه می‌آورد. قطاری که عادل دور از چشم پرستاران، دیگر کودکان بیمارستانی را با آن به گردش شبانه در آسمان و چیدن ستاره‌ها می‌برد.

از میان کودکان همراه عادل، رویا، کودک مبتلا به سرطان، و مونس، کودک مجروح جنگی که تکه خمپاره‌ای در سرش دارد، در ماه از قطار پیاده می‌شوند، به سراغ آشنایان‌شان می‌روند و دیگر به زمین برنمی‌گردند. عادل هم که دچار تب و لرز شدیدی است، میل زیادی به پیاده شدن در ماه را دارد، اما به خاطر قولی که برای بازی منچ به برادرش سامان داده، به زمین بر می‌گردد و سرانجام بهبود یافته، به خانه می‌رود.

درباره نویسنده کتاب «کودکان ماه»

جمال الدین اکرمی (متولد ۱۳۳۶) دانش آموخته رشته نقشه برداری و زبان فرانسه، نخستین کتابش را در سال ۱۳۶۸ منتشر کرده است. «آناهید ملکه ی سایه ها»، «روباه دم بریده»، «آرزوهای گمشده مرد کلاه دودی»، «خانم آقای کلاه دودی»، «پسران آفتاب»، «شب به خیر ترنا» از از کتاب‌های دیگر اوست.



مشاهده پست مشابه : پاندورا و پرنده

تعداد صفحات :32

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
آرشیو
خبر نامه


معرفی وبلاگ به یک دوست


ایمیل شما :

ایمیل دوست شما :



چت باکس




captcha


پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 16
  • بازدید کننده امروز : 17
  • باردید دیروز : 73
  • بازدید کننده دیروز : 47
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 168
  • بازدید ماه : 2145
  • بازدید سال : 38674
  • بازدید کلی : 234768
کدهای اختصاصی