close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    بلاگ کتابک

    بازدید : 198
    16 شهريور 1398 زمان : 12:55

    «ولفی و فلای: گروه در حال فرار» جلد دوم مجموعه «ولفی و فلای» باز هم یک دردسر دیگر برای رناتا اتفاق می‌افتد. این‌بار او باید در مسابقه استعدادیابی مدرسه شرکت کند.

    از نظر مادر و پدر رناتا او هیچ کاری بلد نیست و هیچ کاری انجام نمی‌دهد. اما رناتا خواندن کتاب و تنهایی را بیش از هر کار دیگری دوست دارد به ویژه کتابی درباره هلیکوپترها. اما رناتا نمی‌تواند همین‌طوری بنشیند توی خانه! پدر و مادرش او را می‌فرستند به کلاس تئاتر و رناتا نقش یک گرگ خوابیده را بازی می‌کند، آن هم نیم ساعت روی زمین. رناتا آن‌جا فلای را هم می‌بیند که انگار او هم استعدادی در تئاتر ندارد. یک روز که باز مادر و پدر به خانه عمو بابی می‌روند، رناتا خانه را خالی می‌بیند برای ساختن چیزی دیگر. این‌بار یک هلیکوپتر. اما باز سروکله مزاحم پیدا می‌شود. فلای در می‌زند و رناتا در را باز نمی‌کند. فلای هم خودش را از پنجره می‌اندازد توی خانه و از رناتا می‌خواهد تا به آهنگی که برای مسابقه استعدادیابی ساخته گوش دهد. رناتا هم با بی میلی می‌پذیرد و فلای می‌خواند و رناتا کمک‌اش می‌کند. حتی روی قابلمه ضرب می‌گیرد تا ریتم فلای درست شود! فلای هم برای‌اش از درقابلمه سنج می‌سازد و می‌گوید آن‌ها باید یک گروه شوند. این پیشنهاد برای رناتا بد نیست. حداقل از دست پدر و مادر و خواسته‌های‌شان برای شرکت در مسابقه استعداد یابی خلاص می‌شود اما درخواست‌های عجیب فلای تمامی ندارد. وقتی خانه صحنه کنسرت می‌شود و طرفداران به آن‌ها هجوم می‌آورند و ولفی (رناتا) و فلای سوار هلیکوپتر می‌شوند، دیگر همه چیز باورنکردنی‌تر چیزی است که رناتا فکرش را می‌کرده حتی باورنکردنی‌تر از سوار شدن آن‌ها به زیردریایی مقوایی در جلد اول. داستان این‌جا تمام نمی‌شود. هنوز شرکت در مسابقه استعدادیابی مانده. گروه ولفی و فلای جایزه را می‌برند یا نه؟

    جلد دوم مجموعه «ولفی و فلای» خواننده را به یک سفر هیجان‌انگیز در زندگی ولفی و فلای دعوت می‌کند. دختری که همیشه دوست دارد در لاک خودش بماند و پسری که شلوغ و پر سرو صداست و هیچ دری به روی‌اش بسته نمی‌ماند. ترکیب این دو در هر جلد، ماجراهای بامزه و عجیبی را می‌آفریند. قدرت تخیل باورنکردنی فلای همه چیز را برای ولفی (رناتا) هم واقعی می‌کند. مادر و پدر رناتا حریف او نمی‌شوند، اما فلای به راحتی او را از لاک‌اش بیرون می‌کشد و دنیای‌اش را تغییر می‌دهد. این تغییر بدون مداخله در دنیای رناتا است و از ترکیب دنیای خودش و دنیای رناتا عجایبی می‌آفریند.

    مجموعه «ولفی و فلای» نشان می‌دهد که لازم نیست کسی را تغییر بدهیم. باید یاد بگیریم چه‌طور با همه تفاوت‌های‌مان با هم راه بیاییم و همراه شویم و از ترکیب آن‌ها زندگی هر دوی‌مان را پر از شگفتی کنیم. جلد اول این مجموعه به نام «ولفی و فلای» از دنیای متفاوت کودکان می‌گوید.

    درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «ولفی و فلای: گروه در حال فرار»

    کری فگن، نویسنده کتاب، از جوانی می‌نوشت. حتی آن زمان که برادرهای‌اش به ماهیگیری می‌رفتند و او به دنیال خلق داستانی برای خودش بود حالا برای کودکان و بزرگسالان می‌نویسد و برنده جایزه‌های بسیاری هم شده است.

    زوئی سی، تصویرگر کتاب، وکیل است اما در کنارش تصویرگر و انیماتور است. او به قدرت واژه‌ها باور دارد اما گمان می‌کند هر جا واژه کم می‌آورد، تصویر موفق می‌شود.

    طراحی داخلی شرکت کامپیوتری
    بازدید : 145
    15 شهريور 1398 زمان : 12:53

    کتاب «پل شکسته» داستان زندگی‌ دختر نوجوانی است به نام جینی. جینی شانزده ساله است و با پدرش زندگی می‌کند. جینی هرگز مادرش را ندیده است و تنها می‌داند که او نقاش و اهل هاییتی بوده و پس از تولد جینی از دنیا رفته است.

    جینی در دهکده کوچکی در ولز زندگی می‌کند و به سبب رنگ پوستش و دورگه بودنش گه‌گاه از سوی گروه هم‌سالانش آزار می‌بیند. جینی عشق به هنر و نقاشی را از مادر به ارث برده است و این عشق به او انگیزه‌ای می‌دهد برای زندگی و چراغ راهی است برای آینده او.

    جینی که با پدرش رابطه صمیمانه‌ای دارد زندگی را با همه سختی‌ها و ناراحتی‌هایش دوست دارد. تا این‌که ورود غیرمنتظره برادری که از وجودش بی‌خبر بوده است و هم‌زمان با آن، شنیدن خبرهایی درباره گذشته‌اش زندگی او را دگرگون می‌کند.

    این اتفاق‌ها، جینی را کنجکاو و نسبت به هویت خود دچار تردید و بدبینی می‌کند. او که تمام زندگی‌اش را دروغ می‌پندارد برای کشف واقعیت زندگی‌اش راهی را آغاز می‌کند تا هویت واقعی خود را پیدا کند.

    کتاب «پل شکسته» داستان زندگی نوجوان امروزی است. نویسنده کتاب توانسته است با طرح دغدغه‌های نوجوانان، داستانی جذاب و پرکشش را خلق کند.

    درباره نویسنده کتاب «پل شکسته»

    فیلیپ پولمن (زاده ۱۹۴۶)، نویسنده و مقاله‌نویس ادبی انگلیسی، در نوریچ انگلستان متولد شد. او دانش‌آموخته رشته زبان انگلیسی از دانشگاه کالج اکسر در آکسفورد است. او ابتدا کارش را با آموزگاری شروع کرد و در ادامه به نمایشنامه‌نویسی و سپس نوشتن رمان روی آورد.

    جایزه‌ هانس کریستین اندرسن و جایزه یادبود آسترید لیندگرن از جمله جوایزی‌اند که فیلیپ پولمن تاکنون کسب کرده است.

    آثار پولمن فاصله بین خوانندگان نوجوان و بزرگسال را از بین برده است؛ به‌ویژه شاهکار ادبی او سه‌گانه «نیروی اهریمنی‌اش» از سوی هر دو گروه ستایش شده است. فیلیپ پولمن بر این باور است که: «داستان‌ها مهم‌ترین چیز در دنیا هستند. داستان‌ها هم مایه سرگرمی‌اند و هم آموزش می‌دهند، آن‌ها به انسان‌ها در لذت بردن از زندگی و بردباری در برابر سختی‌های آن یاری می‌رسانند. پس از غذا، سرپناه و روابط دوستانه با انسان‌های دیگر، داستان‌ها بیشترین چیزی هستند که ما به آن‌ها نیاز داریم.»

    سه‌گانه «نیروی اهریمنی‌اش»، «من موش بودم»، «کنت کارل اشتاین»، «روزی روزگاری در شمال»، «مترسک و خدمتکارش» و «کوکی» از دیگر آثار این نویسنده است که به فارسی برگردانده شده‌اند.

    درباره مترجم کتاب «پل شکسته»

    فرزاد فربد در سال ۱۳۴۷ در کرمانشاه زاده شد. او دانش‌آموخته‌ رشته‌ مترجمی زبان انگلیسی است. فربد تاکنون کتاب‌های زیادی ترجمه کرده و با نشریه‌های گوناگونی همکاری داشته است. او تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی نیز شده است.

    گزیده‌هایی از کتاب

    - یک روز در زمین بازی مدرسه گفته بودند: « اتل‌متل‌توتوله، کاکاسیاه کوتوله.» بعد به جینی نگاه کرده و خندیده بودند. بعد از آن اسم او را اتل‌متل گذاشتند. جینی در حمام به پدرش گفت که او را محکم‌تر بشوید.

    - پدر پرسید: «چرا؟ الان پاکِ پاک شدی.»

    - گفت: «من کثیفم.»

    - « کثیف نیستی، دیوونه.»

    - « اما مثل اونا نیستم. من هم می‌خوام همرنگ اونا باشم. بهم می‌گن اتل‌متل.»

    - « رنگ پوست تو برات مناسبه، رنگ اونا هم برای خودشون.»

    ولفی و فلای: گروه در حال فرار
    بازدید : 106
    11 شهريور 1398 زمان : 12:0

    کتاب «رییس آزمایشگاه» داستانی است که می‌خواهد به این سوال پاسخ بدهد: رقابت بهتر است یا داستان رفاقت؟ زور گفتن بهتر است یا از ته قلب آواز خواندن؟

    یک تازه وارد! مولاژ بدن، از راه نرسیده می‌خواهد زور بگوید. خیال می‌کند خیلی آدم است و همه باید به حرفش گوش بدهند. وسایل آزمایشگاه مانده‌اند با یک آدم‌نمای قلدر که هرآن ممکن است دل و روده‌اش بپرد بیرون، چه‌ بکنند. بگذارند بشود رییسشان؟ به این سادگی‌ها هم نیست. بدن انسان یک رقیب بی‌مغز دارد که باید در مبارزات انتخاباتی پشت سر بگذاردش. حالا وسایل به کی رای بدهند؟ اصلا رییس چه‌طوری باید باشد؟ یعنی امیدی هست که این دو تا رقیب کله‌خراب، از خر شیطان بیایند پایین و با هم آشتی کنند؟

    مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیت‌ها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسه‌اند.

    هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه، سرایدار همه جا را تمیز و مرتب می‌کند، درها را می‌بندد و قفل می‌زند و می‌رود ته حیاط توی اتاق خودش. اما در آزمایشگاه، تازه اول داستان است! ابزار و وسایل، از مولاژ بدن انسان و اسکلت گرفته تا لوله آزمایش و فنر و همزن، می‌آیند وسط و هر بار یک بساطی راه می‌اندازند. آن‌وقت گاهی که از دستشان در می‌رود و از خودشان نشانه‌ای به‌جا می‌گذارند، همه چیز می‌افتد گردن سرایدار! بعضی موقع‌ها هم که خراب‌کاری به بار می‌آورند و باز کاسه کوزه‌ها سر سرایدار می‌شکند. خودش فکر می‌کند یکی می‌خواهد سکته‌اش بدهد. کم مانده که دیوانه بشود ولی هر چه به مدیر و ناظم می‌گوید توی این آزمایشگاه یه خبرهایی هست کسی حرفش را باور نمی‌کند…

    مجموعه «وقتی ما نیستیم» شامل «اژدهای آزمایشگاه»، «آتشفشان آزمایشگاه» و «رییس آزمایشگاه» است. در این داستان‌ها به موازات تلاش برای ایجاد لذت و سرگرمی، مقداری هم آموزش در کار تزریق شده. شاید هم بعد از خواندن داستان‌ها، بچه‌ها جور دیگری به آزمایشگاه مدرسه‌شان نگاه کنند!

    درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «اژدهای آزمایشگاه»

    آویسا شرفی فارغ‌التحصیل رشته الکترونیک است و از سال ۸۵ کار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را با همکاری برخی از نشریات شروع کرده است.

    مجتبی حیدرپناه تصویرگر مجموعه «وقتی ما نیستیم» متولد سال ۱۳۶۹ در آباده، دانش‌آموخته رشته ‌نقاشی است و هم اکنون به عنوان کارتونیست فعالیت می‌کند و در مسابقه‌های بین‌المللی از کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل، مکزیک، ایتالیا، چین جایزه برده است. از دیگر آثار تصویرگری او برای کودکان مجموعه «بچه‌محل نقاش‌ها» را می‌توان نام برد.

    همکاری در یک روز شیری
    بازدید : 154
    10 شهريور 1398 زمان : 11:58

    کتاب «اعترافات یک دوست خیالی» از میشل کیوواس داستان یک دوست خیالی است که خودش نمی‌داند خیالی است.

    کتاب «اعترافات یک دوست خیالی» یک داستان هوشمندانه در باره پیدا کردن هدف و پذیرش خود است.

    داستان با این جمله شروع می‌شود: «آی دنیا ! من دارم خاطراتم را می‌نویسم واسم فصل اولش را هم گذاشته‌ام: همه از ژاک پاپیه متنفرند.»

    او معتقد است که همه به جز خواهرش فلور به او اهمیتی نمی‌دهند. زمانی که در کلاس سئوالی مطرح می‌شود و دست او بالا می‌رود معلمان او را نادیده می‌گیرند، او هرگز برای تیم‌های ورزشی انتخاب نمی‌شود و والدین او اغلب نیاز به یادآوری دارند که در میز شام جایی برای او تعیین کنند. اما زمانی که او سرانجام با این حقیقت روبه‌رو می‌شود که دوست خیالی فلور است شوکه می‌شود و فلور را متقاعد می‌کند که او را آزاد کند و تلاش شگفت‌انگیز و خنده‌دارش را برای پیدا کردن خودش آغاز می‌کند تا ببیند ژاک پاپیه واقعا چه کسی است و جایی که او متعلق به اوست کجاست.

    داستان جادویی «اعترافات یک دوست خیالی» سرشاراز استعاره‌هایی است که فکر خواننده را به پرواز در می‌آورد و باعث خلق تصویرهای عجیب و غریب و جذاب می‌شود.

    برای خواندن این کتاب مهم نیست چند ساله هستید، اگر قلب دارید، ذوب می‌شود، اگر مغز داشته باشید، تعجب خواهید کرد و اگر دهان داشته باشید، لبخند می‌زند.

    نویسنده کتاب «اعترافات یک دوست خیالی»

    میشل کیوواس در سال ۱۹۸۲ در برکشایر، ماساچوست متولد شد. او فارغ‌التحصیل کالج ویلیامز است و از دانشگاه ویرجینیا کارشناسی ارشد هنرهای زیبا در رشته نوشتن خلاقانه را دریافت کرد. میشل تاکنون مدال و جایزه‌های معتبری را از آن خود کرده است.

    همکاری در یک روز شیری
    بازدید : 128
    10 شهريور 1398 زمان : 11:56

    کتاب «داستان یک خرگوش بد زورگو» با تصویر دو خرگوش آغاز می‌شود، یکی با سبیل‌های ترسناک و پنجه‌های تیز، و دیگری مهربان و با یک هویج. خرگوش زورگو، هویج خرگوش خوب را می‌گیرد و به او چنگ می‌زند. خرگوش خوب با دلخوری در سوراخی قايم می‌شود. خرگوش زورگو روی صندلی هویج مي‌خورد که سروکلّه‌ی یک شکارچی پیدا می‌شود، و بنگ! او را با تیر می‌زند. خرگوش بد زورگو فرار می‌کند، اما دُمش روی صندلی جا می‌ماند.

    بئاتربکس پاتر «داستان یک خرگوش بد زورگو» را برای خردسالان نوشته است. کتاب با همراهی تصاویر، عاقبت زورگویی را با آفرينش موقعيتی بامزّه نشان می‌دهد.

    هلن بئاتریکس پاتر (زاده ۲۸ ژوئیه ۱۸۶۶ - درگذشته دسامبر ۱۹۴۳م.)، تصویرگر و نویسنده کودکان و پژوهشگر علوم طبیعی، اهل انگلستان بود. او ۲۳ عنوان کتاب نوشته که پرآوازه‌ترین آن‌ها «قصه پیتر خرگوشه» است.

    بئاتریکس پاتر، در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شد و در کودکی بسیار تنها و منزوی زندگی کرد. او علاقه ویژه‌ای به طبیعت داشت و مکان‌های طبیعی منبع الهام او بودند. بررسي‌هاي پاتر درباره‌ي قارچ‌ها و جلبک‌ها باعث شد در انگلستان به او در جايگاه يک پژوهشگر قارچ‌شناس، احترام گذاشته شود. پاتر سی سال پایان عمرش را در ناحیه لِیک دستریکت در شمال غربی انگلستان گذراند و به کشاورزی، حمایت از حفظ محیط زیست و همکاری با بنیاد ملی حفظ میراث تاریخی و زیبایی طبیعی پرداخت.

    بئاتریکس پاتر در ۷۷ سالگی درگذشت. کتاب‌های او هم‌چنان پرفروش‌اند و داستان‌هایش در آهنگ، فیلم، باله و انیمیشن بازنویسی می‌شود. براساس زندگی بئاتریکس پاتر فیلم سينمايي نیز ساخته شده است.

    کتاب «یک خرگوش بد زورگو» یکی از ۲۳ عنوان کتابی است که بئاتریکس پاتر نوشته است. کتاب‌های دیگر این نویسنده که به فارسی ترجمه شده‌اند عبارت است از: «قصه‌ی پیتر خرگوشه»، «قصه‌ی دو موش ناقلا»، «دوشیزه ماپت»، «بنجامین خرگوشه»، «ناتکین سنجابه»، «قصه‌ی تامی پیشی»، «خانم تیگی چشمکی» و «آقای جِرِمی ماهیگير» است.

    اعترافات یک دوست خیالی
    بازدید : 239
    9 شهريور 1398 زمان : 11:45

    کتاب «لطیفه‌های سر و ته» را اگر دل‌تان خواست سر و ته بخوانید! اصلا سر و ته بگیرید دست‌تان، از آخر شروع‌اش کنید و در آغاز تموم‌اش.

    کتاب قلقلک‌تان می‌دهد برای تجربه موقعیت‌های متفاوت که گاهی بامزه است، گاهی احمقانه و گاهی عجیب! خنده کارکردش همین است! کج و کوله کردن دنیا و دادن دیدی متفاوت از پیرامون‌تان به شما. کودکان از دست گرفتن و خواندن این لطیفه‌ها لذت خواهند برد. برای‌شان تازگی خواهد داشت چون طراحی کتاب‌ها هم متفاوت هستند. از روی جلد و پشت جلد که همه چیز سر و ته است تا لطیفه‌ها و تصویرگری‌اش که یکی پاهایش بالاست، سرش پایین است و دیگری برعکس! بستگی دارد کودک کتاب را از کدام طرف دستش بگیرد. در این سه کتاب، کودکان می‌خندند، موقعیت‌های متفاوتی را تجربه می‌کنند و یک عالمه لطیفه می‌خوانند که نمونه‌اش را، پیش از این شنیده‌اند، خوانده‌اند و شاید نخستین‌بارشان باشد که می‌خوانند. کتاب مجموعه‌ای از لطیفه‌های خوب را برای کودکان گردآوری کرده است.

    کتاب «لطیفه‌های سر و ته» سه جلدی است و در هر جلد یک یا چند تصویرگر، همراه با لطیفه‌ها در یک فریم آن را بازنمایی کرده‌اند. تصاویر نيز به اندازه متن قابل دیدن و خواندن و لذّت هستند.

    داستان یک خرگوش بد زورگو
    بازدید : 117
    9 شهريور 1398 زمان : 11:25

    «غول قوطی ماکارونی» از یک قوطی معمولی ماکارونی بیرون می‌آید. آرماند در کارخانه تولید ماکارونی مسئول کنترل کیفیت است و از یکی از همین قوطی‌ها یک غول زرد ماکارونی بیرون می‌آید.

    در اولین صفحه در سه قاب تصویر، سه‌ مرحله‌ی تولید مواد و تهیه این قوطی‌های ماکارونی را می‌بینیم. در صفحه‌ی دوم باز سه قاب تصویر دیگر در یک صفحه و در تصویر پایانی صفحه‌ی دوم، آرماند به ما معرفی می‌شود. باز هم همین قاب تصویرها در صفحه‌های بعدی تا برسیم به خانه‌ی آرماند که گرسنه است و یکی از قوطی‌های ماکارونی را باز می‌کند. این قاب‌های پی در پی تصویر به ما چه می‌گویند؟ غولی که از قوطی بیرون آمده می‌تواند دو آرزو را برآورده کند و پیشنهادهای جالبی به آرماند می‌دهد از زندگی ابدی، تا سفر به فضا، یک قصر، یک زیردریایی و ماشین مسابقه. اما فکر می‌کنید آرزوی آرماند چیست؟ آرماند یک چمنزار می‌خواهد و برای آروزی دوم‌اش یک غذای مفصل مانند پادشان گذشته. در این میز غذا، هیچ خوراک کنسروی‌ای نمی‌بینید. ماجرا این‌جا تمام نمی‌شود. همه چیز خوب پیش می‌رود تا این‌که غول می‌خواهد برگردد توی قوطی اما نمی‌تواند و مجبور می‌شود بیرون بماند. حالا نوبت آرماند است که یک آروزی او را برآورده کند. فکر می‌کنید غول چه می‌خواهد؟ غول یک رودخانه خنک می‌خواهد که پاهای‌اش را توی‌اش بگذارد. همان آبی که در چمنزار آرماند است.

    کتاب «غول قوطی ماکارونی» از آرامشی می‌گوید که زندگی مدرن و صنعتی از ما گرفته است. از چمنزار و غذای شاهانه‌ای که هیچ خوراک صنعتی‌ای در آن نیست. آرزوهای دو شخصیت این کتاب همه در واقعیت هم دست‌یافتنی هستند اما در دنیای مدرنی که این دو اسیرش شده‌اند برای‌شان دور از ذهن به نظر می‌رسد. این گذشته است که آرماند دوباره آروزی‌اش می‌کند و یک غول مدرن این‌بار برآورده‌اش می‌کند و گذشته را برمی‌گرداند. آرماند سفر به آینده و رفتن به فضا و زندگی ابدی نمی‌خواهد، آرماند آروزی چمنزاری با گل و پروانه و گوسفند و درخت دارد.. آن‌چه در این کتاب درون این کنسروها رفته است، ماکارونی نیست، زندگی است و قاب‌های تصویر در صفحه‌های کتاب این فشار را نشان می‌دهند دریک زندگی صنعتی.

    «غول قوطی ماکارونی» یک کتاب تصویری زیبا و عمیق است.

    مجموعه‌ی لطیفه‌های سر و ته (قلقک)
    بازدید : 102
    پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:13

    کتاب «برده‌رقصان» روایت دوران سیاهِ نژادپرستی و برده‌داری است.

    داستان زندگی پسری به نام جسی، نوازنده کم‌سن و سال نی‌لبک، که پدرش در آب‌های رودخانه می‌سی‌سی‌پی غرق شده است و با مادر و خواهرش فقیرانه در نیواورلئان زندگی می‌کند. مادر که زندگی را از راه خیاطی و دوختن لباس برای زنان ثروتمند می‌گذراند، روزی از جسی می‌خواهد برای قرض گرفتن چند شمع به منزل عمه آگاتا برود. جسی در راه برگشت، توسط توسط دزدان دریایی و برده‌فروشان دزدیده می‌شود.

    جسی در این سفر مرگبار با دزدان دریایی همراه و شاهد رنج بی‌پایان بردگان می‌شود. ماموریت جسی در این سفر این است که با نی‌لبک خود بردگان افسرده را به رقص وادارد.

    نویسنده در کتاب «برده‌رقصان» صحنه رقص خیل عظیمی از بردگان را ترسیم می‌کند که با غل و زنجیر، پاهای شکنجه شده خود را چنان به عرشه کشتی می‌کوبند که از پای‌کوبی‌شان گرد و غبار شدیدی به پا می‌شود. و این چنین است که موسیقی ابزاری می‌شود برای به بردگی کشاندن انسان.

    کتاب «برده‌رقصان» حکایت تجارت برده است. حکایتی تلخ و دردناک از دورانی سیاه در تاریخ بشر.

    درباره نویسنده کتاب «برده‌رقصان»

    پائولا فاکس (۱۹۲۳-۲۰۱۷) نویسنده کتاب بزرگسال و کودک آمریکایی است. شخصیت‌هایی که او خلق کرده‌ است پیچیده، چندوجهی، با اعتمادبه‌نفس، و اغلب رانده‌شده‌اند که با روایتی درخشان تصویر می‌شوند.

    پائولا فاکس جایزه مدال نیوبری را در کارنامه خود دارد. او هم‌چنین در سال ۱۹۷۸ موفق به دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن شد.

    گزیده‌هایی از کتاب

    حقیقت مانند داستان بریده بریده‌ای به‌آرامی ظاهر شد. من روی یک کشتی بودم که دست اندرکار معامله‌ای غیرقانونی بود و ناخدا کاتورن هیچ از دزدان دریایی بهتر نبود.

    زمانی که وضع اسفناکم را به‌خاطر آوردم، به این فکر افتادم که شاید این کشتی است که افراد را وادار می‌کند به نرمی تغییر روحیه دهند، همان‌گونه که کشتی بی‌هیچ کوششی سینه‌ آب را می‌شکافد.

    بردگان از کارکنان کشتی به مرگ نزدیک‌تر بودند، هرچند آن‌چه آن‌ها می‌خوردند خیلی بدتر از غذای ما نبود و هیچ‌کدام از ما ... از شر تشنگی رها نبودیم؛ ولی ما می‌توانستیم روی عرشه قدم بزنیم و در این فکر بودم که در این شرایط، این قدم زدن بود که تفاوت بین مرگ و زندگی را نمایان می‌ساخت.

    آیا باید به بیمارستان بروم؟
    بازدید : 102
    پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:11

    کتاب «آتشفشان آزمایشگاه» داستان بی‌کله خطر کردن است و مشارکت.

    در آزمایشگاه مدرسه، یک کارگاه خلاقیت برگزار می‌شود. بچه‌ها که می‌روند، آزمایشگاه می‌ریزد به هم؛ وسایل آزمایشگاه هم می‌خواهند خلاق باشند! مسابقه «کی از همه خلاق‌تره؟» می‌گذارند و استعدادشان را به نمایش می‌گذارند. حاصل اوج خلاقیت گروهی‌شان، شعله‌ور شدن آتش است. آتش کم‌کم جلو می‌رود و به مواد قابل احتراق نزدیک‌تر می‌شود. همه ترسیده‌اند. اگر نجنبند آزمایشگاه منفجر می‌شود و همگی می‌روند روی هوا. باید هر جوری شده سرایدار را بکشانند آن‌جا. ولی چه‌طوری؟ سرایدار، بی خبر از همه‌جا، آن سر حیاط، توی اتاقش خواب است…

    مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیت‌ها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسه‌اند.

    هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه، سرایدار همه جا را تمیز و مرتب می‌کند، درها را می‌بندد و قفل می‌زند و می‌رود ته حیاط توی اتاق خودش. اما در آزمایشگاه، تازه اول داستان است! ابزار و وسایل، از مولاژ بدن انسان و اسکلت گرفته تا لوله آزمایش و فنر و همزن، می‌آیند وسط و هر بار یک بساطی راه می‌اندازند. آن‌وقت گاهی که از دستشان در می‌رود و از خودشان نشانه‌ای به‌جا می‌گذارند، همه چیز می‌افتد گردن سرایدار! بعضی موقع‌ها هم که خراب‌کاری به بار می‌آورند و باز کاسه کوزه‌ها سر سرایدار می‌شکند. خودش فکر می‌کند یکی می‌خواهد سکته‌اش بدهد. کم مانده که دیوانه بشود ولی هر چه به مدیر و ناظم می‌گوید توی این آزمایشگاه یه خبرهایی هست کسی حرفش را باور نمی‌کند…

    مجموعه «وقتی ما نیستیم» شامل «اژدهای آزمایشگاه»، «آتشفشان آزمایشگاه» و «رییس آزمایشگاه» است. در این داستان‌ها به موازات تلاش برای ایجاد لذت و سرگرمی، مقداری هم آموزش در کار تزریق شده. شاید هم بعد از خواندن داستان‌ها، بچه‌ها جور دیگری به آزمایشگاه مدرسه‌شان نگاه کنند!

    درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «آتشفشان آزمایشگاه»

    آویسا شرفی فارغ‌التحصیل رشته الکترونیک است و از سال ۸۵ کار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را با همکاری برخی از نشریات شروع کرده است.

    مجتبی حیدرپناه تصویرگر مجموعه «وقتی ما نیستیم» متولد سال ۱۳۶۹ در آباده، دانش‌آموخته رشته ‌نقاشی است و هم اکنون به عنوان کارتونیست فعالیت می‌کند و در مسابقه‌های بین‌المللی از کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل، مکزیک، ایتالیا، چین جایزه برده است. از دیگر آثار تصویرگری او برای کودکان مجموعه «بچه‌محل نقاش‌ها» را می‌توان نام برد.

    شگردهایی برای خواندن یک کتاب خوب، بررسی مجموعه وقتی ما نیستیم!، بخش نخست شگردهایی برای خواندن یک کتاب خوب، بررسی مجموعه وقتی ما نیستیم!، بخش دوم

    آیا باید به بیمارستان بروم؟
    بازدید : 136
    پنجشنبه 18 مهر 1398 زمان : 11:45

    کتاب «پیروزی بر شب» زندگی‌نامه لویی بریل مخترع خط بریل، رسم‌الخط ویژه نابینایان، است. لویی در کودکی در اثر سانحه‌ای ابتدا کم‌بینا و سپس نابینا می‌شود.

    لویی در دهکده کوچکی در فرانسه زندگی می‌کند. او که فرزند چهارم خانواده است در فضای گرم و صمیمانه خانواده از حمایتهای مادر، پدر و خواهرش برخوردار است و باوجود همه محدودیت‌ها، باهوش و سرشار از شور زندگی است. لوئی با کمک و راهنمایی کشیش دهکده به سوی تحصیل سوق داده می‌شود و برای فراگیری خواندن و نوشتن، خانه و خانواده‌اش را ترک می‌کند و به مؤسسه نابینایان پاریس می‌رود.

    در این موسسه کودکان خواندن و نوشتن را با حروف برجسته، روشی دشوار و وقت‌گیر، آموزش می‌دیدند. لوئی که آرزو داشت کتاب‌های بیشتری بخواند، با تلاش و پشتکار زیاد توانست خط ابداعی یک نظامی، به نام کاپیتان چارلز باربیر، را اصلاح و الفبای شش نقطه‌ای خود را اختراع کند. این الفبا بعدها خط بریل نامیده شد. ابداع لوئی که نخست با مخالفت مسؤولین مدرسه نابینایان پاریس روبرو شد سرانجام به‌عنوان خط رسمی نابینایان پذیرفته شد.

    لوئی در سن بیست سالگی، به‌عنوان معلم، در مؤسسه نابینایان پاریس شروع به کار کرد و روزهای یکشنبه نیز در کلیساهای پاریس ارگ می‌نواخت.

    لوئی که از بیماری سل رنج می‌برد با وجود بارها مقابله با این بیماری سرانجام در ژانویه ۱۸۵۲ از دنیا رفت.

    کتاب «پیروزی بر شب» حکایت تلاش و پشتکار انسانی است که محدویت‌های زندگی نمی‌توانند او را از رسیدن به سعادت بشری بازدارند.

    درباره مترجم کتاب «پیروزی بر شب»

    سیروس طاهباز(۱۳۱۸-۱۳۷۷)، نویسنده و مترجم ادبیات کودکان، در بندرانزلی متولد شد. او در سال ۱۳۳۸ در آزمون دانشکده پزشکی پذیرفته شد و تا سال ششم در این رشته درس خواند، اما دانشکده پزشکی را رها کرد و به جهان هنر و ادبیات گام گذاشت.

    گردآوری، نسخه‌برداری، تدوین و آماده‌سازی برای چاپ آثار نیما یوشیج، همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سردبیری مجله آرش از جمله فعالیت‌های سیروس طاهباز است.

    «کی از کی می ترسد؟»، «گربه‌ها و خروس‌ها»، «بچه‌ها و کبوترها»، «قلب ما: دستگاه گوارش ما»، «گنجشک خانه کاغذی»، «شاعر و آفتاب»، «هدیه‌ای برای بچه‌های کنار شط»، «ماهی سرخ شده»، «پیروزی بر شب» و «برایم قصه بخوان» از نوشته‌ها و ترجمه‌های او برای کودکان است. سیروس طاهباز برای این آثار جوایز مختلف ادبی را از آن خود کرده است. جایزه‌ سیب طلایی دوسالانه‌ براتیسلاوا برای کتاب «با هم زندگی کنیم» یکی از این جوایز است.

    آیا باید به بیمارستان بروم؟

    تعداد صفحات : 0

    اخبار وبلاگ
    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 95
  • بازدید کننده امروز : 96
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 101
  • بازدید ماه : 2810
  • بازدید سال : 7066
  • بازدید کلی : 52434
  • کدهای اختصاصی