loading...
YourAds Here YourAds Here

بلاگ کتابک

بازدید : 367
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:59

کتاب «آناهید، ملکه‌ ی سایه ها» درباره زندگی شاپور اول ساسانی و عشق پنهان او به آناهید، دختر مهرک نوش زادان، دشمن دیرینه اردشیر ساسانی است.

شاپور آناهید را به کاخ خود می‌آورد و اردشیر پس از رویارویی با هرمزد، فرزند شاپور و آناهید، به راز آن‌ها پی می‌برد و این حقیقت تلخ را می‌پذیرد.

پس از مرگ اردشیر، شاپور درگیر جنگ با سپاه روم است و آناهید درگیر دسیسه‌هایی که کرتیر، موبد موبدان زرتشت، برای او و پیروان مانی تدارک دیده است. شایعه عشق شاپور و مالکه، دختر فرمانروای هاترا، آناهید را آشفته می‌کند و برای دریافتن حقیقت به جاسوسان کاخ پناه می‌برد.

شاپور پس از شکست دادن سه امپراتور روم و به آتش کشیدن شهرها، مورد خشم و قهر آناهید قرار می‌گیرد. آناهید همراه فرزندانش به زادگاه خود بازمی‌گردد و شاپور را تنها می‌گذارد. شاپور با به بردگی کشاندن والریانوس، امپراتور روم، در ساختن شهر دزفول (دژپل) و ساختن سد شاپور، قدرت سیاسی خود را به نمایش می‌گذارد و مورد نکوهش فرمانروایان دیگر قرار می‌گیرد.

در پایان کار، شاپور به کرتیر خشم می‌گیرد و در پی یافتن آناهید بر می‌آید.

کتاب «آناهید، ملکه ی سایه ها» به نقش پنهان روحانیان دینی در دسیسه‌چینی‌های سیاسی دربار ساسانی، نبوغ جنگی شاپور، ویرانی جنگ‌های پیاپی ایران و روم، و نقش مانی پیامبر بر پیامدهای اجتماعی و سیاسی دوران ساسانیان می‌پردازد.

کتاب «آناهید، ملکه ی سایه ها» دارای نشان ۵ لاک پشت پرنده، و نامزد جایزه لاک پشت نقره‌ای است.

درباره نویسنده کتاب «آناهید، ملکه ی سایه ها»:

جمال الدین اکرمی (متولد ۱۳۳۶) دانش آموخته رشته نقشه برداری و زبان فرانسه، نخستین کتابش را در سال ۱۳۶۸ منتشر کرده است. از کتاب‌های او افزون بر کتاب «آناهید ملکه ی سایه ها» می‌توان به «روباه دم بریده»، «شب به خیر ترنا»، «آرزوهای گمشده مرد کلاه دودی»، «خانم آقای کلاه دودی»، «پسران آفتاب»، «غریبه و دریا» اشاره کرد.

پسری که دور دنیا را رکاب زد: کتاب اول سفر به اروپا و آفریقا
بازدید : 313
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:51

کتاب «اما و مامان و مامانی» داستانِ آفتاب‌پرست کوچولویی‌ست که حوصله‌اش سر رفته و می‌خواهد با مادربزرگش قایم‌باشک بازی کند.

مادربزرگش چشم می‌گذارد و می‌شمرد و اِما جایی برای قایم شدن می‌گردد. در جست‌وجوی یک جای خوب، اِما به همه جا سرک می‌کشد و به همین بهانه پیش حیوانات مختلفی می‌رود و ماجراهای کوچک و ساده‌ای را پشت سر می‌گذارد.

کتاب «اما و مامان و مامانی» با این جمله آغاز می‌شود:

«اِما، اِماست. مامان، مامانِ اِماست؛ و مامانی، مامان‌بزرگِ اِماست.

ولی مامانی، مامانِ مامان هم هست. هم خیلی ساده است، و هم خیلی سخت.»

مخاطب کودک، در همان ابتدای داستان با جملات و دیالوگ‌هایی ساده، با نسبت‌ها و روابط انسانی بیشتر آشنا می‌شود و همین‌طور که با داستان پیش می‌رود، می‌تواند درک و شناخت بهتری از احساسات بزرگترها، ماهیت، شخصیت و ویژگی‌های فردی خودش پیدا کند.

در کتاب «اما و مامان و مامانی»، با آفتاب‌پرست بازیگوشی سر و کار داریم که برای پیدا کردن یک جای خوب، دست به ماجراجویی می‌زند و تصویرگر اثر «کاترین شِرِر» از این فرصت استفاده می‌کند و در پی ماجراجویی‌های اِمای کوچک، در فریم‌های تصویری‌اش معماهایی طرح می‌کند که ذهن کودک را وادار می‌کند تا در انبوه رنگ‌ها و تصویرهای مختلف، آفتاب‌پرستی را پیدا کند که یکی از توانایی‌های منحصربه‌فردش، هم‌رنگ‌شدن با چیزهای مختلف است.

«لورنتس پاولی»، نویسنده‌ کتاب «اما و مامان و مامانی»، در این کتابِ تصویری بسیار ظریف و هنرمندانه نکات اخلاقی و اجتماعی مختلفی را به مخاطب کودک آموزش می‌دهد. او می‌کوشد تا در قالبِ بازی قایم باشک و روبه‌رو شدن شخصیتِ اصلی داستان با شخصیت‌های مختلف، حیوانات کمتر شناخته شده مثل لِمور و تمساح و ... را به کودک معرفی کند.

اما نکته‌ای که داستانِ تصویری «اما و مامان و مامانی» را می‌تواند به یک اثر درخشان و موفق تبدیل کند، این است که نویسنده با انتخابِ آفتاب‌پرست‌هایی در سنین مختلف (کودک، جوان و کهنسال) بسیار ظریف و هوشمندانه دغدغه‌ها و نگرانی‌ها و محدودیت‌های هر گروه سنی را مطرح کند و نقطه‌ای از داستان که آفتاب‌پرست کوچولو پی به شباهتِ محدودیت‌هایش با مامان‌بزرگش می‌برد، «کودکی» و «کهنسالی» هنرمندانه با هم پیوند می‌خورد و کودک می‌تواند درک بهتری از نگرانی‌ها، محدودیت‌ها و باید و نبایدها داشته باشد.

کتاب «اما و مامان و مامانی»، برای گروه سنی بالای چهارسال مناسب است.

گزیده‌هایی از کتاب

اِما گفت: «مامان همیشه فکر می‌کند همه چیز را بهتر از ما می‌داند.»

مامانی لبخند زد: «خُب، بیشتر وقت‌ها بهتر می‌داند. تازه، از هر دو ما هم خوب مواظبت می‌کند.»

اِما سرش را تکان داد.

اِما یواشکی مامان را نگاه کرد و پرسید: «اگر راستی راستی مامان نتواند ما را توی مخفیگاهمان پیدا کند چی؟»

مامانی یک‌کمی فکر کرد و گفت: «خُب، آن‌وقت دیگر خوش نمی‌گذرد. هم ما حوصله‌مان سر می‌رود، هم مامان نگران می‌شود. یا فکرش را بکن، مامان از این که دنبال ما بگردد خسته شود و فراموش‌مان کند!»

اِما بی‌صدا خندید و گفت:‌«سعی می‌‌کنم بهش فکر کنم، ولی اصلا نمی‌شود.»

آناهید، ملکه‌ ی سایه‌ ها
بازدید : 379
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:44

کتاب «تارا و مرغ دریایی اش» در بارهٔ تارا، پسرک ده سالهٔ بی‌سرپرستی است که در دهکده‌ای ساحلی در کنارهٔ دریای خزر زندگی می‌کند.

تارا یک روز به همراه پدرش برای ماهیگیری به دریا می‌رود و بدو ن او به ساحل برمی‌گردد. او از آن پس از رفتن به دریا وحشت دارد، دیگر قادر به حرف زدن نیست و تنها همدمش یک مرغ دریایی است.

بابامیرجان، بزرگ دهکده، می‌خواهد تارا را برای جشن ماهیگیری به همراه عمو مندل و بچه‌های دهکده به دریا بفرستد، ولی عمو مندل از این کار تن می‌زند و بدون تارا به دریا می‌رود.

تارا سرانجام بر ترسش از دریا چیره می‌شود و همراه مرغ دریایی با قایق کهنهٔ پدرش به آب می‌زند. ناگهان باد و باران به جان دریا می‌افتد و تارا به ساحل برمی‌گردد، اما از عمو مندل و بچه‌ها خبری نیست.

شب هنگام بابامیرجان و مردم دهکده تمام تلاش‌شان را برای نجات گمشده‌های دریا به کار می‌بندند، اما سرانجام این تاراست که با آتش زدن کلبه‌اش، و راهنمایی‌های مرغ دریایی، راه ساحل را به عمومندل و کودکان همراهش نشان می‌دهد.

چاره‌جویی برای یاری رساندن به دیگران، چیرگی بر ترس، و جایگاه کودکان با توانایی‌های ویژه، درونمایه‌های اصلی این کتاب به شمار می‌رود.

تصویرهای خطی کتاب «تارا و مرغ دریایی اش»، از فرهاد جمشیدی است. تصویرهایی که با مهارت طراحی شده و خواننده را با فضای رویدادهای داستان آشنا می‌کند.

کتاب «تارا و مرغ دریایی اش»، کتاب برگزیدهٔ دانش آموزان در جشنوارهٔ «دانایی - توانایی» آموزش و پرورش کشور در سال ۱۳۹۷ است.

کاربردها و فعالیت ها

از مخاطبان کتاب بپرسید اگر آن‌ها جای تارا بودند، در برابر چالش پدید آمده چکار می‌کردند.

از مخاطبان کتاب بخواهید بخشی از کتاب را به نمایش درآورند و پی‌آیند رویداد بعدی را به دلخواه تغییر دهند.

اما و مامان و مامانی
بازدید : 305
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:35

کتاب «دخترک مو فرفری» داستان دختر کوچولوی موفرفری است که آن‌قدر موهایش را شانه نمی‌کند که موهایش می‌شوند یک جنگل.

یک روز دو پرنده به جنگل موهای دخترک سر می‌زنند به اسم چیک چیک و چاک چاک. پرنده‌ها در جنگل می‌مانند. آواز می‌خوانند. یک روز قورچه و بورچه دو قورباغه‌ راه‌راه گذرشان به جنگل می‌افتد. قورچه بورچه می‌کنند و آن‌ها هم در جنگل می‌مانند. اما مگر می‌شود توی جنگلی که نه درخت دارد نه سبزه نه هوای خوبی ماند؟ دخترک موفرفری آن همه سر و صدای توی کله‌اش را چطور می‌تواند تحمل کند؟ اگر یک روز شانه‌به‌سری به جنگل بیاید چه. شانه‌به‌سر چه کار می‌کند؟ او هم می‌ماند؟ آواز سر می‌دهد و یک صدای دیگر توی جنگل بهم‌ریخته و آشفته‌ی قصه می‌پیچد؟

کتاب «دخترک موفرفری» داستانی آموزشی و عبرت‌آموز برای مخاطب نیست که اگر موهایت را شانه نزدی چه اتفاقی می‌افتد. چه مشکلات بهداشتی، خانوادگی و اجتماعی برایت پیش می‌آید. دخترک موفرفری پیش از این‌ها به کودک خیال‌انگیزی و خلاقیت در مواجه با مسائل و دغدغه‌های روزمره، بازی با و توجه به واژه‌ها، نام‌ها و اشیاء دور و برش را آموزش می‌دهد و اینکه چگونه یک فعالیت تکراری و شاید کسل‌آور روزمره را می‌تواند به یک بازی خیال‌انگیز تبدیل کند و از آن لذت ببرد. همان‌طور که در انتهای داستان دخترک توی آیینه خوشحال است.

تارا و مرغ دریایی اش
بازدید : 324
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:30

در کتابِ «قولولی» مثل هر جای دیگری، آدم‌ها آشغال می‌ریزند و برکه و جنگل را کثیف می‌کنند و این تازه شروع دردسرهای حیوانات و حشرات و همه ساکنان برکه و جنگل است.

داستان «قولولی» از چسبیدن زبان قورباغه‌ای به سق‌اش شروع می‌شود. قورباغه زبانش را پرتاب می‌کند تا مگسی بخورد اما زبانش می‌چسبد به تیوپ چسبی که کنار برکه افتاده. زبانش که از چسب جدا می‌شود، لوله می‌شود در در دهانش. از آن روز نه می‌تواند پشه و مگس بخورد و نه دیگر قور قور کند. ساکنان برکه بهش می‌گویند زبان لوله‌ای. قورباغه بیمار راهی آسایشگاه حیوانات در جنگل می‌شود که شاید کسی درمانی برای زبانش پیدا کند. آن‌جا با فیل و حیوانات و حشرات بیمار دیگری روبه‌رو می‌شود و از آن‌جاست که زبان لوله‌ای که حالا اسمش شده «قولولی» تصمیم می‌گیرد کاری برای این آشغال‌ها بکند و آشغال‌ریزها، آدم‌ها، را ادب بکند! او اول فهرستی از چیزهایی که ساکنان جنگل نباید بخورند تهیه می‌کند و به درخت‌ها می‌چسباند، با همان زبان «ق قی‌اش» مانند: «قوراستیک یعنی پلاستیک، قورقله‌ها یعنی حلقه‌ها، قوراتری یعنی باتری و...» بعد با همهٔ ساکنان جنگل یک نقشه می‌کشند. وقتی آدم‌ها به جنگل می‌آیند و آتش روشن می‌کنند و آشغال می‌ریزند چنان بلایی سرشان می‌آید که دیگر کارشان را تکرار نمی‌کنند. قولولی وقتی جنگل را تمیز می‌کند به برکه باز می‌گردد تا برای مشکل آنجا هم فکری بکند.

کتابِ «قولولی» با این جمله تمام می‌شود: «آیا روزی می‌آید که دیگر هیج کسی جایی آشغال نریزد؟»

درباره کتاب «قولولی»

در سال ۱۳۹۳ کارگروهی در انتشارات فنی ایران به دبیری فریدون عموزاده خلیلی تشکیل شد تا کتاب‌هایی با کیفیت و با دغدغه‌های محیط زیستی و متناسب با فضای بومی ایران، برای کودکان و نوجوانان تولید شود. کتاب «قولولی» یکی از آن‌هاست.

تارا و مرغ دریایی اش
بازدید : 247
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:19

کتاب «اشباح جنگل سوخته» سوگ‌نامه‌ای است برای محیط زیست، برای جنگل‌هایی که به دست آدمیان نابود و برای حیوان‌هایی که منقرض شده‌اند.

کتاب «اشباح جنگل سوخته» داستان سیری‌ناپذیری انسان است در ساخت‌وسازهای بی‌رویه و کسب سودهای هنگفت. «اشباح جنگل سوخته» حکایت جهل و نادانی انسان‌هاست که راه را برای سودگران در نابودی منابع طبیعی هموار می‌کند. سوختن درختان جنگل، خشک‌سالی و شکار جغدها و توسل به خرافات (برای توجیه این اتفاقات) نشان می‌دهد که حفاظت از محیط زیست نیازمند آگاهی و دانایی است.

داستان کتاب «اشباح جنگل سوخته» در شهری نزدیک به یک جنگل روی می‌دهد. جنگلی که بخاطر منافع عده‌ای سودجو دچار آتش‌سوزی عمدی شده است. اهالی این روستا به‌قدری با جنگل احساس نزدیکی و دوستی دارند که نام کودکانشان را از نام درختان جنگل وام گرفته‌اند. نام‌هایی چون بلوط، توسکا، افرا، نارون و ...

داستان بر زندگی دختری به نام بلوط متمرکز است. بلوط که مادرش را از دست داده است رابطه عاطفی عمیقی با خانواده عمویش دارد و در اختلاف نظر بین پدر و عمویش (درباره شوم بودن یا نبودن جغدها) دچار سردرگمی می‌شود. به باور پدر بلوط، جنگل در اثر نفرین آتش گرفته و بیماری بلوط هم ناشی از شومی جغدی است که در چشمان بلوط خیره شده است. بلوط ابتدا با پدرش هم‌عقیده بود اما ...

درباره نویسنده کتاب «اشباح جنگل سوخته»:

مهدی رجبی، زاده ۱۳۵۹، در شهرستان خمین به دنیا آمد. او دانش‌آموخته کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. رجبی نویسنده داستان و رمان کودک و نوجوان است و تاکنون برای آثارش جوایز زیادی کسب کرده است. کتاب برگزیده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جایزه سپیدار، کتاب شایسته تقدیر شورای کتاب کودک، کتاب برگزیده جشنواره کتاب‌های برتر، کتاب برگزیده کتابخانه بین‌المللی مونیخ آلمان در سال ۲۰۰۹، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ ازجمله این جوایزند. از آثار او می‌توان به «کنسرو غول» اشاره کرد.

تارا و مرغ دریایی اش
بازدید : 226
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:05

کتاب «سفال شکسته» یک رمان زیبا و لطیف نوجوان است که داستان آن در روستایی ساحلی در کره قرن دوازدهم میلادی رخ داده است.

دارگوش، قهرمان نوجوان داستان سفال شکسته پسرک یتیم و بی‌خانمان حدوداً دوازده ساله‌ای است که با مردی به نام آدم لک‌لکی، فردی شریف و درستکار که پایش از زمان تولد کج بوده است زیر یک پل زندگی می‌کند. او از دوسالگی از دارگوش نگهداری کرده و او را تربیت کرده است. دارگوش غذایشان را از میان خاکروبه‌ها و دورریزهای مردم روستا جستجو می‌کند. او گاهی هم در زمان‌های مناسب ماهیگیری می‌کند و یا از جنگل قارچ جمع می‌کند. صنعت و هنر سفالگری در روستای چالپو که محل زندگی دارگوش است رونق فراوان دارد و اغلب ساکنان آنجا به صورت موروثی به این شغل مشغول هستند، در حقیقت هنر سفالگری در چالپوی آن زمان تنها از پدر به پسر منتقل می‌شده است. تماشای پنهانی یکی از ماهرترین هنرمندان سفالگر روستا به نام مین هنگام کار لذت‌بخش‌ترین سرگرمی و علاقه دارگوش است. این علاقه و همچنین کنجکاوی دارگوش سبب می‌شود او درگیر ماجرای اصلی داستان شود.

دارگوش یک روز پس از آنکه استاد مین چرخ سفالگری‌اش را ترک می‌کند به سراغ آخرین ساخته‌های او می‌رود تا آن‌ها را از نزدیک ببیند. او همانطور که غرق تماشا و کشف راز جعبه‌های سفالین است با صدای فریاد استاد مین ناگهان جعبه‌ها را به زمین می‌اندازد و با شکستن آن‌ها موجب عصبانیت استاد می‌شود. او به استاد پیشنهاد می‌کند که برای جبران خسارت برایش کار کند. بالاخره استاد با اکراه می‌پذیرد. کارهایی که استاد به او می‌سپارد و مقدمه کار سفالگری هستند بسیار مشکل هستند طوری که دارگوش هرگز تصور نمی‌کرد که لازم باشد یک سفالگر چنین کارهایی انجام دهد. بعد از اتمام دوره ده روزه توافق شده دارگوش از استاد تقاضا می‌کند که بدون دستمزد برایش کار کند و استاد که فرزندی ندارد که در کارها به او کمک کند این پیشنهاد را قبول می‌کند. در ادامه داستان دارگوش همچون یک فرزند واقعی و دلسوز با تحمل سختی‌های سفری پرخطر و با شجاعت و فداکاری به استاد کمک می‌کند تا هنرش را به فرستاده سلطنتی که هرچند سال یک‌بار سفالگری ماهر را از بین سفالگران کشور به عنوان سفالگر سلطنتی انتخاب می‌کرد عرضه کند. با کمک دارگوش و حمایت دوست عزیزش آدم لک‌لکی هنر استاد مین مورد قبول فرستاده سلطنتی واقع می‌شود و استاد مین به آرزوی دیرینش یعنی رسیدن به مقام استاد سفالگر سلطنتی می‌رسد.

خصوصیات اخلاقی و شخصیتی که در دارگوش وجود دارند مانند سخت‌کوشی، درستکاری، امید، وفاداری و قدرشناس بودن، احترام به بزرگترها و اعتماد به تجربه آن‌ها، هوش خوب و موقعیت‌شناس بودن موجب می شوند دارگوش به آرزویش که سفالگر شدن است برسد. او می‌تواند با تلاش و ایستادگی زیاد اعتماد استاد مین و همسرش را به‌دست بیاورد و مانند یک فرزند واقعی هنر استادش را بیاموزد.

کتاب «سفال شکسته» علاوه بر معرفی موقعیت اجتماعی، تاریخی، طبیعی و رسوم و فرهنگ یک روستا در کره قرن دوازده و حتی کشور کره، اهمیت هنر و صنعت سفالگری، سفال و هنرمندان سفالگر در کشور کره در آن دوره تاریخی و مراحل ساخت ظروف سفالی را بسیار دقیق و با شیوه‌ای دلنشین برای مخاطب تشریح می‌کند. در این توصیف اهمیت صبر، عشق، دقت و تلاش در یادگیری این هنر برای مخاطب مشخص می‌شود. از دیگر نکات ارزشمند کتاب «سفال شکسته» بیان ارزش‌های اخلاقی و تاثیر آن‌ها در رسیدن به هدف و رستگاری است. اما آنچه ممکن است مخاطب را به این داستان جذب کند عدم اشاره مستقیم نویسنده به ارزش‌های اخلاقی، تاریخ و حتی مراحل ساخت ظروف و ساخته‌های سفالی است.

کتاب «سفال شکسته» داستانی پر از رنج و امید، تلاش و ایستادگی است که مخاطب را با خود همراه می‌کند و پایان خوبی که دارد امید و انگیزه حرکت و ایستادگی را در مخاطب برمی‌انگیزد.

یکی از بخش‌های بسیار مهم و ارزشمند کتاب «سفال شکسته» مستند بودن مطالب کتاب از نظر فرهنگی، تاریخی و هنری است. نویسنده در بخش یادداشت نویسنده به این اسناد اشاره می‌کند. این نکته‌سنجی، دقت و امانتداری تاریخی نویسنده موجب شده است که کتاب «سفال شکسته» فقط یک داستان معمولی نباشد و اطلاعات ارزشمندی را به شکلی غیرمستقیم و لذت‌بخش در اختیار مخاطب، بخصوص مخاطب نوجوان قرار دهد.

درباره نویسنده کتاب «سفال شکسته»

«لیندا سوپارک» یک نویسنده متولد آمریکا است که پدر و مادرش از مهاجران کره‌ای هستند. او از خردسالی شعر می‌سرود و به مطالعه بسیار علاقه مند بود. او از دانشگاه استنفورد در رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد. او قبل از نوشتن اولین کتابش شغل‌های زیادی را تجربه کرد، از جمله کار در روابط‌عمومی یک شرکت نفتی که به آن علاقه‌ای نداشت، روزنامه‌نگاری در حوزه مواد غذایی برای مجله‌ها و روزنامه‌های انگلیسی و تدریس زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم به دانشجویان. پارک در سال ۱۹۹۷ اولین کتاب خود به نام «دختر الاکلنگ» را در نوشت، این کتاب در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. از دیگر کتاب‌های نویسنده کتاب «سفال شکسته» (۲۰۰۱)، می‌توان کتاب «مبارزان بادبادک» (۲۰۰۰) با تصویرگری پدر ایشان، رمان «وقتی نام من کیوکو» (۲۰۰۲)، رمان «یک پیاده‌روی طولانی تا آب» (۲۰۱۰) نام برد. «لیندا سوپارک» تا به حال شش رمان نوجوان و پنج کتاب تصویری نگاشته است.

درباره مترجم کتاب « سفال شکسته»

حسین ابراهیمی (اِلوند) (۱۳۸۶-۱۳۳۰) دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات‌انگلیسی و ادبیات‌فارسی دانشگاه تهران و از مترجمان به نام و پرکار کتاب‌های کودک و نوجوان است. ابراهیمی از جمله نخستین افرادی بود که به پرداخت حق تألیف پدیدآورندگان کتاب‌های ترجمه شده بسیار اهمیت می‌داد. او جوایز بسیاری را به عنوان مترجم دریافت کرد. او علاوه بر ترجمه کتاب «سفال شکسته»، آثاری از اَکسل هَکه و آثار بسیاری را از نویسندگان بزرگی چون سوزان فِلچر، داگلاس وود، لوییس سکر، جیمز هوستون، فردریک فلد و ... به فارسی ترجمه کرد. از ویژگی‌های ابراهیمی الوند علاوه بر ارتباط با ناشران، تعامل و ارتباط او با پدیدآورندگان آثار ترجمه شده‌اش است. ابراهیمی الوند توانست برای ترجمه کتاب‌های «زمستان جنگ» و «آخرین گودال» دیپلم افتخار دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) در سال‌های ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ را کسب کند. از دیگر جوایز و افتخارات او می‌توان به دریافت پلاک طلای شورای کتاب کودک برای کلیه آثار، لوح زرین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تندیس ماه زرین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و ... اشاره کرد. کتاب‌هایی چون «موش کوچولو» نوشته کیت دی کامیلو، سه‌گانه «چرخ گردون» اثر جمیله گوین از جمله نمونه هایی از بیش از ۱۰۰ اثر ترجمه شده از این مترجم متعهد و پرافتخار است. ابراهمی الوند حق ترجمه کتاب «سفال شکسته» را به مؤسسه خیریه «رب العالمین» اهدا کرده بود تا صرف تهیه دارو برای کودکان و نوجوانان نیازمند مبتلا به سرطان شود. در پی این اقدام مترجم کتاب، سوپارک نویسنده اثر نیز با تقدیر از این کار ابراهیمی اِلوند، حق تألیف خود را به این امر اختصاص داد.

تارا و مرغ دریایی اش
بازدید : 263
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 10:50

کتاب «به به» داستان تصویری کرمی است که گرسنه‌است؛ گرسنه‌ گرسنه. به گیلاس قرمزی می‌رسد و می‌گوید: به به چه قرمز! شروع می‌کند به خوردن و فرورفتن در گیلاس.

کرم داستان کتاب «به به» بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و به به و چه چه می‌کند تا اینکه می‌رسد به یک کرم دیگر. البته ما آن کرم دیگر را نمی‌بینیم. اصلا از وجود آن خبر نداریم تا اینکه به جمله‌ی «تو دیگر کی هستی؟» برمی‌خوریم. به صفحه‌ قبل نگاه می‌کنیم. تای کاغذ را کنار می‌زنیم. شخصیت اصلی کتاب عقب می‌نشیند و یک کرم دیگر هم به کتاب اضافه می‌شود. البته این تاهای کاغذ از ابتدای کتاب وجود دارد و به ما در کشف جزییات داستان و ماجراهایش کمک کرده است. اما در این جای کتاب سمانه قاسمی با استفاده از قابلیت تای کاغذ و حرکت شخصیت‌های داستان محدودیت‌های کتاب کاغذی را بیش از پیش پشت سر گذاشته و به نوعی جادو را در مقابل چشم‌ مخاطب می‌گشاید. جادویی که در مسیر داستان قرار دارد، دقیقا در زمانی که شخصیت اصلی می‌پرسد: «تو دیگر کی هستی؟»؛ و بنابراین صرفا استفاده از امکان تای کاغذ برای متفاوت کردن کتاب نیست. در چند صفحه‌ بعد باز هم از این امکان به خوبی استفاده می‌شود و این‌بار شخصیت سوم وارد داستان می‌شود. حالا شخصیت‌های قبلی از خوردن سیر شده‌اند و شخصیت تازه می‌پرسد برای او هم از آن میوه خوشمزه هست؟

سمانه قاسمی در کتاب «به به» با کمترین کلمات داستانش را نوشته و همین قاعده را نیز در عناصر تصویری کتاب نیز رعایت کرده است. ما فقط همان شخصیت‌های اصلی را می‌بینیم و فضایی که در آن به سر می‌برند؛ بدون جزییات اضافی و غیرمرتبط. و با همین جزییات کم داستانی در مورد بخشش، زندگی اجتماعی، دوست داشتن و تولد خلق کرده است.

کتاب «به به» از مجموعه کتاب‌های مرغک انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در سال ۹۴ چاپ و موفق به دریافت ۵ نشان در فهرست بیستم لاک پشت پرنده شده است.

تارا و مرغ دریایی اش
بازدید : 263
شنبه 25 آبان 1398 زمان : 10:40

کتاب «کودکان ماه» داستان کودکان بیمارستانی است. از کودک مبتلا به سرطان و زلزله‌زده گرفته، تا کودک مجروح جنگ و کودک آسیب‌دیده در آتش‌سوزی مدرسه.

عادل شخصیت اصلی کتاب «کودکان ماه» کودکی است که به بیماری کزاز گرفتار شده و در اتاقی کاملا تاریک در بیمارستان به سر می‌برد تا امکان رشد بیماری از بین برود.

سامان، برادر عادل، ماه و ستاره‌های کاغذی را از سقف اتاق بیمارستان آویزان می‌کند تا عادل از تاریکی نترسد و روزهای دوری از خانه را تاب بیاورد.

دایی سلیم برای عادل یک قطار اسباب‌بازی هدیه می‌آورد. قطاری که عادل دور از چشم پرستاران، دیگر کودکان بیمارستانی را با آن به گردش شبانه در آسمان و چیدن ستاره‌ها می‌برد.

از میان کودکان همراه عادل، رویا، کودک مبتلا به سرطان، و مونس، کودک مجروح جنگی که تکه خمپاره‌ای در سرش دارد، در ماه از قطار پیاده می‌شوند، به سراغ آشنایان‌شان می‌روند و دیگر به زمین برنمی‌گردند. عادل هم که دچار تب و لرز شدیدی است، میل زیادی به پیاده شدن در ماه را دارد، اما به خاطر قولی که برای بازی منچ به برادرش سامان داده، به زمین بر می‌گردد و سرانجام بهبود یافته، به خانه می‌رود.

درباره نویسنده کتاب «کودکان ماه»

جمال الدین اکرمی (متولد ۱۳۳۶) دانش آموخته رشته نقشه برداری و زبان فرانسه، نخستین کتابش را در سال ۱۳۶۸ منتشر کرده است. «آناهید ملکه ی سایه ها»، «روباه دم بریده»، «آرزوهای گمشده مرد کلاه دودی»، «خانم آقای کلاه دودی»، «پسران آفتاب»، «شب به خیر ترنا» از از کتاب‌های دیگر اوست.

تارا و مرغ دریایی اش
بازدید : 666
سه شنبه 21 آبان 1398 زمان : 14:09

کتاب «پاندورا و پرنده» کتابی تصویری درباره‌ دوستی، رشد و نو شدن است و داستانی دلگرم کننده و امیدبخش دارد.

پاندورا، روباهی است که در میان انبوهی از وسایل شکسته که آدم‌ها دور ریخته‌اند زندگی می‌کند. پاندورا وسایلی که بلد است را تعمیر می‌کند و دوباره به زندگی بر می‌گرداند. او با وسایل شکسته برای خودش خانه‌ای زیبا درست کرده است. اما هیچ‌کس به او سر نمی‌زند. تا این‌که یک روز پرنده‌ای با بال شکسته از آسمان به زمین می‌افتد. پاندورا از پرنده مراقبت می‌کند تا این‌که حالش بهتر می‌شود و هر بار می‌تواند کمی بیشتر از قبل پرواز کند. پرنده هر بار که به راه‌های دور می‌رود با خود هدیه‌ای برای پاندورا می‌آورد. پاندورا آن‌ها را درون یک جعبه می‌گذارد. یک روز پرنده می‌رود و بر نمی‌گردد. پاندورا قلبش می‌شکند. زمان می‌گذرد و پاندورا که خیلی غصه‌دار است متوجه اطرافش نیست. اما یک روز صبح که از گرمای آفتاب بیدار می‌شود، صدای پرنده را می‌شنود و متوجه می‌شود هدایای پرنده، دانه‌هایی بوده‌اند که رشد کرده‌اند و همه‌جا را سبز کرده‌اند و حالا او در سرزمینی زنده و شاداب زندگی می‌کند.

کتاب «پاندورا و پرنده» یک کتاب تصویری است. تصاویر زیبای کتاب که با پاستل نرم نقاشی شده‌اند، به خوبی احساسات شخصیت‌ها را منتقل کرده و متن داستان را کامل می‌کنند. داستان «پاندورا و پرنده» جنبه‌ای محیط‌زیستی نیز دارد. شخصیت اصلی داستان در سرزمینی زندگی می‌کند که با زباله‌های انسان‌ها پوشانده شده و تنها و افسرده است، اما با کمک دوستش، پرنده، موفق می‌شود سرسبزی و شادابی را به سرزمینش برگرداند.

کتاب «پاندورا و پرنده» برای بلندخوانی مناسب است (لازم است پیش از بلندخوانی کلمه اسقاطی برای کودکان تعریف شود).

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «پاندورا و پرنده»

«ویکتوریا ترنبول» تصویرگر و نویسنده‌ تازه‌کار انگلیسی است که با هنرش توجه منتقدان را خود جلب کرده است. او در سال ۲۰۱۳ برنده‌ی جایزه‌ی انجمن استعدادهای نوی تصویرگری در رشته‌ی تصویرگری کتاب‌های کودک شده است. پاندورا سومین کتاب ترنبول از میان ۴ کتاب منتشر شده‌ی اوست. کتاب پنجم وی در سال ۲۰۱۹ منتشر خواهد شد.

کاربردها و فعالیت ها

۱. گفتگو کنید.

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

سرزمین اسقاطی‌ها را چه کسانی درست کرده‌اند؟

فکر می‌کنید پیش از این‌که این مکان تبدیل به سرزمین اسقاطی‌ها شود، چه شکلی بوده است؟

آیا همه چیزهایی که آدم‌ها دور ریخته‌اند، واقعا غیرقابل استفاده بوده‌اند؟ پاندورا با این وسایل چه می‌کند تا دوباره قابل استفاده می‌شوند؟ آدم‌ها چرا خودشان آن‌ها را تعمیر نکرده‌اند؟

آیا تابه‌حال وسیله‌ای داشته‌اید که شکسته باشد و دور انداخته باشید؟ تابه‌حال شده وسیله شکسته‌ای را به جای دور انداختن تعمیر کنید؟

بخش‌های مختلف کتاب را با کودکان مرور کنید و بپرسید: پاندورا در هر تصویر چه احساسی دارد؟ چرا این احساس را دارد؟

اگر بخواهید این داستان را برای یک نفر دیگر تعریف کنید، می‌گویید این داستان درباره‌ی چیست؟

دوست دارید داستان از این به بعد چه‌طور ادامه پیدا کند؟

۲. تعمیر کنید!

از کودکان بخواهید یکی از اسباب‌بازی‌ها یا وسایل شکسته خود را بیاورند و کودک را کمک کنید تا آن را تعمیر کند.

۳. بذر بکارید!

تعدادی بذر شاهی یا منداب یا عدس و بذرهای دیگری از این دست را لای یک دستمال مرطوب، درون یک جعبه بگذارید. جعبه را یک جای گرم و دور از نور خورشید بگذارید و از کودکان بخواهید هر روز به آن سر بزنند تا اگر دستمال خشک شده است آن را مرطوب کنند. پس از مدتی جوانه‌ها سبز و شاداب رشد خواهند کرد، درست مانند جعبه‌ی پاندورا.

سفری به یادماندنی به دبی با تور دبی گلفام سفر

تعداد صفحات : 0

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 82
  • بازدید کننده دیروز : 68
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 934
  • بازدید ماه : 1532
  • بازدید سال : 1532
  • بازدید کلی : 197626
  • کدهای اختصاصی