close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    بلاگ کتابک

    بازدید : 113
    شنبه 25 آبان 1398 زمان : 11:51

    کتاب «اما و مامان و مامانی» داستانِ آفتاب‌پرست کوچولویی‌ست که حوصله‌اش سر رفته و می‌خواهد با مادربزرگش قایم‌باشک بازی کند.

    مادربزرگش چشم می‌گذارد و می‌شمرد و اِما جایی برای قایم شدن می‌گردد. در جست‌وجوی یک جای خوب، اِما به همه جا سرک می‌کشد و به همین بهانه پیش حیوانات مختلفی می‌رود و ماجراهای کوچک و ساده‌ای را پشت سر می‌گذارد.

    کتاب «اما و مامان و مامانی» با این جمله آغاز می‌شود:

    «اِما، اِماست. مامان، مامانِ اِماست؛ و مامانی، مامان‌بزرگِ اِماست.

    ولی مامانی، مامانِ مامان هم هست. هم خیلی ساده است، و هم خیلی سخت.»

    مخاطب کودک، در همان ابتدای داستان با جملات و دیالوگ‌هایی ساده، با نسبت‌ها و روابط انسانی بیشتر آشنا می‌شود و همین‌طور که با داستان پیش می‌رود، می‌تواند درک و شناخت بهتری از احساسات بزرگترها، ماهیت، شخصیت و ویژگی‌های فردی خودش پیدا کند.

    در کتاب «اما و مامان و مامانی»، با آفتاب‌پرست بازیگوشی سر و کار داریم که برای پیدا کردن یک جای خوب، دست به ماجراجویی می‌زند و تصویرگر اثر «کاترین شِرِر» از این فرصت استفاده می‌کند و در پی ماجراجویی‌های اِمای کوچک، در فریم‌های تصویری‌اش معماهایی طرح می‌کند که ذهن کودک را وادار می‌کند تا در انبوه رنگ‌ها و تصویرهای مختلف، آفتاب‌پرستی را پیدا کند که یکی از توانایی‌های منحصربه‌فردش، هم‌رنگ‌شدن با چیزهای مختلف است.

    «لورنتس پاولی»، نویسنده‌ کتاب «اما و مامان و مامانی»، در این کتابِ تصویری بسیار ظریف و هنرمندانه نکات اخلاقی و اجتماعی مختلفی را به مخاطب کودک آموزش می‌دهد. او می‌کوشد تا در قالبِ بازی قایم باشک و روبه‌رو شدن شخصیتِ اصلی داستان با شخصیت‌های مختلف، حیوانات کمتر شناخته شده مثل لِمور و تمساح و ... را به کودک معرفی کند.

    اما نکته‌ای که داستانِ تصویری «اما و مامان و مامانی» را می‌تواند به یک اثر درخشان و موفق تبدیل کند، این است که نویسنده با انتخابِ آفتاب‌پرست‌هایی در سنین مختلف (کودک، جوان و کهنسال) بسیار ظریف و هوشمندانه دغدغه‌ها و نگرانی‌ها و محدودیت‌های هر گروه سنی را مطرح کند و نقطه‌ای از داستان که آفتاب‌پرست کوچولو پی به شباهتِ محدودیت‌هایش با مامان‌بزرگش می‌برد، «کودکی» و «کهنسالی» هنرمندانه با هم پیوند می‌خورد و کودک می‌تواند درک بهتری از نگرانی‌ها، محدودیت‌ها و باید و نبایدها داشته باشد.

    کتاب «اما و مامان و مامانی»، برای گروه سنی بالای چهارسال مناسب است.

    گزیده‌هایی از کتاب

    اِما گفت: «مامان همیشه فکر می‌کند همه چیز را بهتر از ما می‌داند.»

    مامانی لبخند زد: «خُب، بیشتر وقت‌ها بهتر می‌داند. تازه، از هر دو ما هم خوب مواظبت می‌کند.»

    اِما سرش را تکان داد.

    اِما یواشکی مامان را نگاه کرد و پرسید: «اگر راستی راستی مامان نتواند ما را توی مخفیگاهمان پیدا کند چی؟»

    مامانی یک‌کمی فکر کرد و گفت: «خُب، آن‌وقت دیگر خوش نمی‌گذرد. هم ما حوصله‌مان سر می‌رود، هم مامان نگران می‌شود. یا فکرش را بکن، مامان از این که دنبال ما بگردد خسته شود و فراموش‌مان کند!»

    اِما بی‌صدا خندید و گفت:‌«سعی می‌‌کنم بهش فکر کنم، ولی اصلا نمی‌شود.»

    آناهید، ملکه‌ ی سایه‌ ها
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : 0

    اخبار وبلاگ
    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 34
  • بازدید کننده امروز : 35
  • باردید دیروز : 220
  • بازدید کننده دیروز : 221
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 35
  • بازدید ماه : 332
  • بازدید سال : 7510
  • بازدید کلی : 52878
  • کدهای اختصاصی