close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    بلاگ کتابک

    بازدید : 101
    شنبه 28 دی 1398 زمان : 12:12

    کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» داستانی است با تصویرهایی زیبا و اثرگذار که آرزوها و خواسته‌های آدمی را در دنیایی جادویی روایت می‌کند.

    در پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «زمان‌های بسیار قدیم، در سرزمینی دور، جادوگری به نام پیکو زندگی می‌کرد. او آن‌قدر کوچک بود که زیر یک دانه‌ی شن کنار گرد و خاک‌های پشت یک ساقه‌ی علف زندگی می‌کرد. پیکو دل‌اش می‌خواست بداند که آیا او واقعا جادوگری درست و حسابی است؟ برای پی بردن به این پرسش، او پرواز کرد و در فکر سگی فرو رفت و به سگ که شب و روز به زنجیر بسته شده بود گفت که زنجیرش را پاره کند و فهمید که قدرت جادویی‌اش عمل می‌کند. سپس پرواز کرد و از راه دماغ در مغز یک خرس فرو رفت، خرس مجبور بود هر روز در میدان شهر برقصد و پیکو او را برانگیخت که در برابر صاحب بدجنس‌اش بایستد.

    پیکو مطمئن شد که واقعا جادوگر است و خواست که قدرت جادویی‌اش را در آزمایشی سخت بیازماید. این بار او در سر یک پسر بچه فرو رفت تا ببیند می‌تواند آن‌قدر به او توانایی و شجاعت دهد که پادشاه ستم‌گر کشورش را که همه از او می‌ترسیدند به زانو درآورد؟»

    پیکو با قدرت جادویی خود توانست آزادی را برای مردم کشورش به ارمغان بیاورد و از آن پس پیکو دیگر جادوگر نبود و پری شده بود. سرانجام پیکوی پری در اندیشه‌های زشت و وحشتناک جادوگران رسوخ کرد و جادوگران شرور و بدسرشت را از بین برد.

    کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» پایانی خوش دارد؛ پایانی که نویدبخش یک زندگی بدون ظلم و ستم است و امید به تغییر و بهبود را در خواننده زنده نگاه می‌دارد. کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» برای بلندخوانی مناسب است.

    نویسنده و تصویرگر کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» حق انتشار این کتاب را به زبان فارسی و مترجمان آن حق ترجمه خود را به موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و برنامه‌ی «با من بخوان» اهدا کرده‌اند.

    درباره‌ نویسنده کتاب «پیکو، جادوگر کوچک»

    تون تله‌گن (Toon Tellegen) پزشک، شاعر و نویسنده‌ی نام‌آشنای کتاب‌های کودکان در سال ۱۹۴۱ در هلند زاده شد. او پس از دانش‌آموختگی از دانشکده پزشکی دانشگاه اوترخت، به عنوان پزشک عمومی در آمستردام مشغول به کار شد. پس از سال‌ها قلم‌زدن برای بزرگ‌سالان، به داستان‌نویسی برای کودکان روی آورد و نخستین کتاب او با عنوان «روزی که گذشت: چهل و یک داستان درباره سنجاب‌ها و دیگر جانوران» در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. بیشتر داستان‌های کودکان و نوجوانان او درباره وضعیت‌های پیچیده و موضوع‌های فلسفی است، به همین سبب بزرگ‌سالان نیز از خواندن آن‌ها لذت می‌برند. به عنوان نویسنده‌ای که آثار او نقشی ماندگار در ادبیات کودکان جهان دارد، در سال ۲۰۰۶ نام او در فهرست نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن قرار گرفت. کتاب‌های او تاکنون به ۱۹ زبان زنده جهان ترجمه و منتشر شده است.

    درباره‌ تصویرگر کتاب «پیکو، جادوگر کوچک»

    ماریت تورن‌کویست (Marit Törnqvist)، در سال ۱۹۶۴ در سوئد زاده شد و در پنج‌سالگی با مادر هلندی و پدر سوئدی‌اش به هلند مهاجرت کرد. او در دانشگاه آمستردام تصویرگری آموخت و خیلی زود به عنوان یک تصویرگر توانا و بااستعداد در هلند، سوئد و دیگر کشورها شناخته شد. شماری از کتاب‌های آسترید لیندگرن از سوی این هنرمند تصویرگری شده است. پیش از این، دو کتاب او به نام‌های «پرنده قرمز» نوشته آسترید لیندگرن و «فراتر از یک رویا» نوشته جف آرتس در ایران، در مجموعه کتاب‌های «با من بخوان» منتشر شده است.

    با مطالعه کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» جدا از ارزش مطالعه آن با یک نویسنده و تصویرگر مهم جهانی اهل کشور هلند نیز آشنا می‌شویم.

    در معرفی نویسنده می‌خوانیم تون تله گن نویسنده معروف هلندی است. پزشک است و پس از سال‌ها نوشتن برای بزرگسالان به داستاننویسی برای کودکان روی آورده است. بیشتر داستان‌های او در باره موضوع‌های پیچیده فلسفی است. در سال ۲۰۰۶ نام او در فهرست نهایی جایزه اندرسن قرار گرفت. کتاب‌هایش به ۱۹ زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است .

    کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» داستان جادویی و پرهیجانی است که ضمن لذت بردن از آن می‌شود درباره آن فکر کرد .

    پیکو جادوگر بسیار کوچکی است که اصلا دیده نمی‌شود و کسی به او توجه ندارد. او دوست دارد بفهمد آیا واقعا جادوگر است؟ برای فهمیدن آن با دسته جارویی بر فراز آسمان پرواز می‌ کند و در مسیر خود با انواع مشکلات آدم‌ها آشنا می‌شود. مثلا می‌بیند که آدم‌ها چگونه با توپ به سوی هم شلیک می‌کنند یا با بی‌خیالی به سیب‌های مسموم گاز می‌زنند و.....

    پیکو برای فهمیدن جادوگر بودن خود سگ و خرسی را به نافرمانی از صاحبان خود وادار می‌کند و موفق می‌شود. در ادامه گشت و گذار خود پسر کوچکی را می‌بیند که مادرش را گم کرده است و به دنبال او می‌گردد. او را جادو می‌کند و به او فرمان می‌دهد که پادشاه ظالم آن شهر را از تخت شاهی بیاندازد. زندانی‌ها را آزاد کند و....تا بالاخره مطمئن می‌شود که جادوگر واقعی است .

    مهم‌ترین نکته در این داستان اهمیت دادن و توجه به کوچک‌ترهاست جادوگر کوچک است و ایوان هم پسر کوچکی است که کارهای بزرگ می‌کند .

    داستان در ایجاد اعتماد به نفس کودکان می‌تواند موثر باشد. ضمن این که کودکان داستان‌های جادویی را دوست دارند و از خواندن آن‌ها لذت می‌برند .

    کتاب البته نکات مثبت دیگری هم دارد برای نمونه موضوع‌های مهمی را به شکل ساده مطرح می‌کند که می‌شود درباره آن‌ها فکر و گفت و گو کرد.

    موضوع‌هایی مانند آیا واقعا جادوگر وجود دارد و می‌شود با جادوگری مشکلات را حل کرد؟

    یا درباره این جمله پر مفهوم:«فکرها خودشون بسیار کوچک‌اند هزار بار کوچک‌تر از کوچک‌ترین ذره غبار، چطور در یک سر جا می گیرند؟»

    تصاویر کتاب هم بسیار زیبا و همراه با متن است و نشان از تصویرگر معروف و مهم جهانی دارد. در معرفی تصویرگر می‌خوانیم: خانم ماریت تورن کویست اهل کشور هلند است و تصویرهای این کتاب در سال ۲۰۰۶ جایزه «قلم طلایی» که بزرگ‌ترین جایزه تصویرگری کشور هلند است را از آن خود کرده و چند دوره نیز نامزد جایزه جهانی اندرسن و آسترید لیندگرن بوده است.

    شگردهایی برای خواندن یک داستان خوب، بررسی کتاب پیکو جادوگر کوچک، بخش نخست شگردهایی برای خواندن یک داستان خوب، بررسی کتاب پیکو جادوگر کوچک، بخش دوم

    گزیده‌هایی از کتاب

    پیکو در آن‌جا اندیشه‌های غم‌انگیزی دید مانند کتک‌خوردن، گرسنه‌خوابیدن، این‌که دیگر نتواند به خانه بازگردد و از سرما یخ بزند. پیکو به این فکرها گفت: «غمگین نباشید!» و پسرک که نام‌اش ایوان بود، از اندیشیدن به این ناراحتی‌ها دست کشید و دیگر غمگین نبود.

    ثبت نام دانشگاه علمی کاربردی رودهن
    بازدید : 109
    شنبه 28 دی 1398 زمان : 11:52

    کتاب «هفت اسب هفت رنگ» را می‌توان در زمره‌ی آثار فاخر به‌شمار آورد. کتابی با یک متن خیال‌انگیز و تصویرهایی زیبا و اثرگذار که یادآور کتاب‌های ادبیات کهن ایرانی است. داستان در خیال دخترکی روی می‌دهد که پاهایش از حرکت کردن ناتوان است.

    دخترک از پنجره‌ی خیالش از دشتی گذر می‌کند، دشتی با هفت اسب. هر یک از اسب‌ها به رنگی‌اند و فقط اسب یک‌ام بی‌رنگ است، پس هر کدام از اسب‌ها رنگی به او می‌دهند. در ادامه‌ی داستان، هریک از اسب‌ها جایی دارند و فقط اسب هفت‌ام جایی برای بودن ندارد، پس هرکدام از اسب‌ها پاره‌ای از جای خود را به او می‌دهند تا او هم دارای جا بشود و بدین‌گونه است که او صاحب همه‌جا می‌شود. و اما همه‌ی اسب‌ها فکر و خیالی در سر دارند و فقط اسب یکم‌ام است که چیزی برای خیال‌کردن ندارد، پس هرکدام از اسب‌ها گوشه‌ای از فکر و خیال‌شان را به او می‌دهند و بدین ترتیب سرِ اسب یک‌ام پر از فکرهای قشنگ می‌شود. زمان می‌گذرد و وقت بازگشت اسب‌ها می‌رسد. اسبی که از یک رنگ بیش‌تر دارد و اسبی که از یک جا بیش‌تر دارد و اسبی که از یک فکر بیش‌تر دارد هر کدام از رنگ‌های‌اش، جاهای‌اش و فکرها‌ی‌اش به دخترک می‌دهد و دخترک سرشار از شادی می‌شود. اسب‌هایی که از دیگران رنگ و جا و فکر گرفته‌اند به دختری که در خیال خود به آنها جان داده است رنگ و جا و فکر می‌بخشند. دخترک آنها را برای ساختن قصه‌ی هفت شب، هفت ماه دعوت می‌کند و این گونه است که اسب‌ها جاودانه می‌شوند... .

    نویسنده در کتاب «هفت اسب هفت رنگ» راز ماندگاری و جاودانگی را در بخشندگی می‌بیند و مسئولیت اجتماعی مخاطب را به او یادآور می‌شود. در این داستان هم‌چنین رنگ و خیال ارتباطی دوسویه و نمادین دارند. کتاب «هفت اسب هفت رنگ» برای بلندخوانی مناسب است و می‌توان بلندخوانی کتاب را با گفت‌وگویی در باره‌ی رویاها، فکرها و خیال‌های کودکان همراه کرد و برای تقویت حس، دوستی، همکاری و بخشندگی گفت‌وگو را هدفمند پیش برد. کتاب «هفت اسب هفت رنگ» همچنین برای تشویق کودکان به نوشتن مناسب است.

    کتاب «هفت اسب هفت رنگ» به همراه دو کتاب دیگر به نام‌های «دیو سیاه و موش سفید» و «هویج پالتوپوش» از مجموعه کتاب‌های پروژه‌ی بین‌فرهنگی تولید کتاب‌های تصویری باکیفیت برای برنامه با من بخوان است. این پروژه از سال ۱۳۹۴ آغاز به کار کرده و طی سه سال کارِ پیوسته تاکنون سه کتاب از این مجموعه منتشر شده است. در این پروژه تصویرگران ایرانی با نظارت ماریت تورن کویست، تصویرگر برجسته‌ی هلندی ـ سوئدی، کار تصویرگری کتاب را انجام داده‌اند. از این تصویرگر توانا کتاب‌های «پرنده قرمز» نوشته آسترید لیندگرن و «فراتر از یک رویا» نوشته جف آرتز در ایران منتشر شده است. پروژه‌ی یاد شده برای برنامه با من بخوان و با هدف تولید و نشر کتاب‌های تصویری باکیفیت شکل گرفته است.

    کتاب «هفت اسب هفت رنگ» را انتشارات «کوریدو»، یکی از ناشران کتاب‌های کودک هلند با نام «دخترک و هفت اسب‌اش» به زبان هلندی منتشر کرده است و مورد توجه منتقدان هلندی و بلژیکی قرار گرفته است.

    درباره‌ نویسنده کتاب «هفت اسب هفت رنگ»

    محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان زاده‌ی تهران ۱۳۴۰، از بیست‌ودو‌سالگی به‌طور حرفه‌ای نوشتن را برای گروه سنی کودک و نوجوان و بزرگ‌سالان آغاز کرد. در کارنامه‌ی خود ده‌ها کتاب برای کودکان و نوجوانان دارد. برخی از آثار او در کشورهایی مانند تایلند، کره جنوبی، ترکیه و آمریکا ترجمه و منتشر شده است. از آن میان می‌توان کتاب امپراتور سیب‌زمینی چهارم در تایلند و ترکیه، آواره بی‌خورشید در کره جنوبی و کتاب افسانه درخت خرما و بزی در ترکیه و هم‌چنین در مجموعه‌ای به نام بهترین کتاب‌های کودکان دنیا در نیویورک نام برد. محمدی در سال ۲۰۰۶ نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن از ایران شد.

    درباره‌ تصویرگر کتاب «هفت اسب هفت رنگ»

    نوشین صفاخو سال ۱۳۵۹ در تهران زاده شد. دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی گرافیک از دانشگاه هنر است. از سال ۱۳۸۵ تصویرگری برای کتاب‌ها و نشریات کودکان را آغاز کرد و تاکنون بیش از بیست کتاب در ایران، فرانسه و ایتالیا منتشر کرده است. نوشین در بسیاری از مسابقات بین‌المللی تصویرگری تشویق، تقدیر و برگزیده شده است. تصویرهای او بر روی داستان‌های شاهنامه در سال ۲۰۱۳، جایزه‌ی طلایی کنکور نامی کره جنوبی را از آن خود کرد. تصویرگری کتاب «بنفشه‌های عمونوروز» از جمله آثار موفق این تصویرگر است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر کرده است. به گفته‌ی خودش، او عاشق تصویرگری و قصه‌گویی است.

    بیشتر بخوانیم:

    کتاب «هفت اسب، هفت رنگ» در هلند منتشر شد

    تحلیل و نقد کتاب هفت اسب هفت رنگ

    دیو سیاه و موش سفید
    بازدید : 91
    شنبه 28 دی 1398 زمان : 11:39

    کتاب «هویج پالتوپوش» روایت در هم پیچیدن مرزهای واقعیت و فرو رفتن در جهان رویاها است. جهانی بی‌مرز که پدیده‌ها چه طبیعی، چه جانوری رنگی دیگر به خود می‌گیرند و می‌توانند دنیایی تازه بیافرینند که قوانین و قواعد خود را دارد. این روایت را خورشید و خرگوش می‌سازند. خورشید در آسمان، خرگوش در زمین. یکی بیدار است، یکی در خواب.

    یکی می‌گوید، یکی می‌بافد. در هر پیچ از روایت، زبان به خود برمی‌گردد تا مرزهای واقعیت و رویا را با پرسش‌های خود جدا کند، اما آن هم نمی‌تواند. گام به گام خورشید و خرگوش در این بازی زبانی پیش می‌روند تا نقطه‌ای که خرگوش و خورشید یکی می‌شوند.

    کتاب «هویج پالتوپوش» به همراه دو کتاب دیگر به نام‌های «دیو سیاه و موش سفید» و «هفت اسب هفت رنگ» از مجموعه کتاب‌های پروژه‌ی بین‌فرهنگی تولید کتاب‌های تصویری باکیفیت برای برنامه با من بخوان است. این پروژه از سال ۱۳۹۴ آغاز شده و طی سه سال کارِ پیوسته تاکنون سه کتاب از این مجموعه منتشر شده است. در این پروژه تصویرگران ایرانی با نظارت ماریت تورن کویست، تصویرگر برجسته‌ی هلندی ـ سوئدی، کار تصویرگری کتاب‌ها را انجام داده‌اند. از این تصویرگر توانا کتاب‌های «پرنده قرمز» نوشته آسترید لیندگرن و «فراتر از یک رویا» نوشته جف آرتز در ایران منتشر شده است. این پروژه برای برنامه «با من بخوان» و با هدف تولید و نشر کتاب‌های تصویری باکیفیت شکل گرفته است.

    درباره‌ نویسنده کتاب «هویج پالتوپوش»

    محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان از بیست‌ودو‌سالگی به‌طور حرفه‌ای نوشتن برای گروه سنی کودک و نوجوان و بزرگ‌سالان را آغاز کرد و در کارنامه‌ی خود ده‌ها کتاب برای کودکان و نوجوانان دارد. برخی از آثار او در کشورهایی مانند تایلند، کره جنوبی، ترکیه و آمریکا ترجمه و منتشر شده است. از آن میان می‌توان کتاب امپراتور سیب‌زمینی چهارم در تایلند و ترکیه، آواره بی‌خورشید در کره جنوبی و کتاب افسانه درخت خرما و بزی در ترکیه و هم‌چنین در مجموعه‌ای به نام بهترین کتاب‌های کودکان دنیا در نیویورک نام برد. محمدی در سال ۲۰۰۶ نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن از ایران بود.

    درباره تصویرگر کتاب «هویج پالتوپوش»

    مهسا منصوری متولد سال ۱۳۶۰، دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا و کارشناسی ارشد رشته‌ی تصویرگری است. از همان سال اول تحصیل در دانشگاه فعالیت هنری‌اش را آغاز کرد که تصویرگری مجموعه‌ی چهارجلدی ترانه بازی‌های ایران حاصل کار او در آن دوران است. کتاب‌های جادوگر بیکار، ماهی سیاه کوچولو و «آدم برفی و گل سرخ» از جمله کتاب‌هایی است که مهسا تصویرگری کرده است. خودش می‌گوید بسیار تلاش می‌کند تا سهمی در بالابردن کیفیت کتاب‌های کودکان داشته باشد چون باور دارد که کودکان حق دارند کتاب‌های باکیفیت بخوانند و تصویرهای خوب ببینند.

    شگردهایی برای خواندن کتاب هویج پالتوپوش

    بخش نخست

    بخش دوم

    گزیده‌هایی از کتاب

    خورشید عکس خودش را کف زمین انداخت. هویج پالتوپوش روی آن دراز کشید و کم‌کم تن خیس‌اش گرم شد.

    هفت اسب هفت رنگ
    بازدید : 101
    سه شنبه 24 دی 1398 زمان : 9:52

    کتاب «مطلقا تقریبا» داستان پسری ۱۰ ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوش‌تیپ‌ترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت‌ است و از ریاضی سر در نمی‌آورد. با اخراج شدن از مدرسه‌ خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می‌دهد و پدر کمال‌گرایش را حسابی ناامید می‌کند.

    اما پرستار جدیدش که دانشجوی هنرست و معلم ریاضی‌اش در مدرسه جدید به او کمک می‌کنند که توانایی‌هایش را بشناسد و خود را همانطور که است، بپذیرد و اعتماد به نفس پیدا کند. مشهور شدن دوستش هم به او کمک می‌کند بفهمد که مشهور شدن هم دردسرهای خودش را دارد.

    کتاب «مطلقا تقریبا» می‌تواند به کودکانی که در یادگیری مشکل دارند و در بین همسالانشان محبوب نیستند کمک کند.

    درباره نویسنده کتاب «مطلقا تقریبا»

    لیزا گراف نویسنده امریکایی است که تاکنون چندین کتاب برای کودکان نوشته است. او برای نوجوانان هم می‌نویسد ولی آن‌ها را با نام مستعار منتشر می‌کند. نویسنده کتاب «مطلقا تقریبا» دوره‌ی نویسندگی خلاق برای کودکان را گذرانده است و هم اکنون ادبیات کودکان تدریس می‌کند. چیزی درباره جرجی، کلاف پرگره و چتر تابستان از جمله کتاب‌های اوست که به فارسی ترجمه شده است.

    درباره مترجم کتاب «مطلقا تقریبا»

    فریده خرمی (متولد ۱۳۳۸ در گرمسار) نویسنده و مترجم حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان است. کارشناس مترجمی زبان انگلیسی است. بچه رام کننده اژدها، مجموعه مار و مارمولک، مجموعه ماجراهای مدرسه، بازی غازی، تک و تنها توی دنیای به این بزرگی، بچه خنگ از کتاب‌هایی است که او برای کودکان ترجمه کرده است.

    تست نرم افزار چیست؟
    بازدید : 109
    سه شنبه 24 دی 1398 زمان : 9:16

    کتاب «پسر زن جادوگر» با افتادن دو برادر دوقلو در رودخانه آغاز می‌شود. پدر تنها موفق می‌شود یکی از آن‌ها را نجات دهد. مادر، که جادوگر است، با کمک نیروی جادویی خود برای نجات جان یکی از پسرانش، جان دیگری را به او پیوند می‌زند. زن جادوگر که همیشه جادو را برای دیگران استفاده می‌کند، به‌خوبی می‌داند جادو را فقط باید در راه نیکی و برای دیگران و نه برای خود استفاده کند.

    با این حال در موقعیتی دشوار وقتی از زنده ماندن یکی از فرزندانش ناامید می‌شود برای زنده ماندنِ دیگری به قدرت جادویی خود متوسل می‌شود. و از آن به بعد است که دردسرهای زن جادوگر شروع می‌شود.

    نِد، پسری که نجات یافته است، زنده می‌ماند ولی دیگر آن پسر قبلی نیست، ساکت و آرام به نقطه‌ای خیره می‌شود و حرف نمی‌زند و به همین سبب روستاییان معتقدند او اشتباهی است.

    در همین حال، در جنگلی کنار روستای نِد دختری به نام آنیا زندگی می‌کند. آنیا که دختر زرنگی است بعد از مرگِ زودهنگام مادر به همراه پدرش در جنگل زندگی می‌کند. مادر در لحظه‌ی مرگ به او می‌گوید: «پسرِ اشتباهی زندگی تو را نجات خواهد داد و تو زندگی او را.» و این گفته‌ی مادر دائم در گوش او نجوا می‌کند...

    کلی رگان بارنهیل در کتاب «پسر زن جادوگر» ماهرانه فانتزی زیبا و پرهیجانی را خلق و داستانی درباره‌ی عشق و نفرت، دوستی و مهربانی، خانواده و مبارزه‌ی خیر و شر روایت می‌کند. کتاب «پسر زن جادوگر» داستانی جذاب و پرکشش و فانتزی محسورکننده‌ای است که به قول روزنامه‌ی واشنگتن پست: «جان می‌دهد برای لم‌دادن روی یک صندلی گرم و نرم، لمباندن یک مشت آب‌نبات و چند ساعت بدون وقفه خواندن و خواندن... »

    کتاب «پسر زن جادوگر» کتاب تحسین‌شده‌ای است و تاکنون موفق به دریافت جوایز زیادی شده است. جوایزی چون:

    کتاب برگزیده‌ی بخش کودک و نوجوان اتحادیه‌ی کتابخانه‌های آمریکا در سال ۲۰۰۵. کتاب برگزیده‌ی واشنگتن پست در سال ۲۰۱۴. یکی از ده کتاب برتر فهرست برگزیده‌ی انجمن کتابفروشان مستقل آمریکا در ۲۰۱۴.

    درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب «پسر زن جادوگر»

    کِلی بارنهیل متولد ۱۹۷۳، در ایالت مینه‌سوتا است. برای کودکان رمان فانتزی می‌نویسد و برای بزرگسالان داستان کوتاه. شعر هم می‌گوید. در زمینه‌ی نویسندگی از هیأت ایالتی هنر مینه‌سوتا، بنیاد ژروم، بنیاد مک‌نایت، اینترمیدیاآرتز جوایزی کسب کرده است. رمان دومش، وایولت قلب‌آهنین، از راه‌یافتگان به لیست‌ نهایی جایزه‌ی آندره نورتن و جایزه‌ی کتاب مینه‌سوتا بوده و جایزه‌ی طلای کتاب برگزیده‌ی والدین را دریافت کرده است. روایت نزدیک‌تر به حقیقت و جک و دختری که ماه را نوشید از آثار دیگر اوست.

    کِلی بارنهیل با همسر و سه فرزندش ساکن خیابانی در مینیاپلیس است و یک دشت با نهری روان درست پشت خانه‌شان است. هر روز سر ساعت شش صبح، گرگی صحرایی از آن حوالی عبور می‌کند و در غروب عصرهای کش‌دار تابستانی، حواصیلی از فراز حیاط خانه‌شان می‌گذرد. کِلی دونده‌ای چابک و راه‌نوردی مقاوم است و در اردو زدن مهارت دارد. کیک‌های خوشمزه‌ای هم می‌پزد!

    از این نویسنده عللاوه بر کتاب «پسر زن جادوگر»، کتاب «دختری که ماه را نوشید» هم به فارسی ترجمه شده است.

    گزیده‌هایی از کتاب

    مکثی کرد، انگشت زخمی‌اش را به لب برد و خون را مکید. برای یک ‌لحظه، انگار که تصمیمی گرفته باشد، چشم‌هایش را بست و باز کرد … الوارهای سقف به جیرجیر افتادند، تیرچه‌ها لرزیدند و دودی بدبو از جرز تخته‌های کف بیرون زد. خانه از جادو بو گرفت: بوی گوگرد، بعد خاکستر، بعد بویی شیرین و ناگهانی. می‌دانست جادو بیدار شده، به‌گوش است و گرسنه. جادو می‌خواست بیرون بیاید.

    پدر گفت: «هر داستانی حقیقت ندارد. گاهی آن چیزهایی که پلید حسابشان کرده‌ایم، نجاتمان می‌دهند و چیزهایی که خیر حسابشان کرده‌ایم، بدبختی و رنج برایمان رقم می‌زنند. چشم‌هایمان را به آسمان می‌دوزیم، حال آن که روی زمین زندگی می‌کنیم. بیا! بگذار نشانت بدهم.»

    بندپایان از سر تا دم
    بازدید : 133
    شنبه 14 دی 1398 زمان : 10:56

    کتاب «شانس ضرب در هفت»، داستان از دست دادن و مرگ عزیزان و کنار آمدن با این رنج و از نو شروع کردن است. بیدی شانس دختر دوازده ساله‌ی نابغه‌ای است که خانواده‌ی شانس او را از کودکی به فرزندخواندگی پذیرفته‌اند. او به دلیل متفاوت و نابغه بودن نمی‌تواند با همسن و سال‌هایش ارتباط بگیرد و دوستی ندارد.

    روزی که بیدی در مدرسه جدید در امتحان ادبیات نمره کامل را می‌گیرد به تقلب متهم می‌شود و او را وادار می‌کنند که مشاوره بگیرد و او را پیش یک مشاور بی‌دست و پا می‌فرستند. در آنجا با خواهر و برادری ویتنامی – مکزیکی به نام‌های مای و کوآنگ های آشنا می‌شود که از او بزرگ‌تر هستند. چند وقت پس از آشنایی با آن‌هاست که فاجعه اتفاق می‌افتد و پدر و مادرش را در تصادف از دست می‌دهد. مادر مای که آرایشگاه دارد او را به طور موقت نزد خود می‌برد تا خانواده ای برای او پیدا کنند. این افراد که به طور تصادفی کنار هم قرار گرفته‌اند همانند یک خانواده به هم کمک می‌کنند و مشکلات همدیگر را حل می‌کنند.

    کتاب «شانس ضرب در هفت» دو راوی دارد؛ راوی اول شخص و سوم شخص که از زاویه دید شخصیت‌های مختلف روایت داستان را بر عهده دارند. تصویر روی جلد و نوشته‌ی روی آن هم قابل تامل و برای آغاز یک گفت و گو مناسب است.

    درباره نویسنده کتاب شانس ضرب در هفت

    هالی گلدبرگ اسلن کارگردان، فیلمنامه‌نویس و نویسنده‌ی امریکایی است. او عاشق باغبانی است و دوست دارد اشیا را هفت تا هفت بچیند و ازشان عکس بگیرد. سایت آمازون کتاب «شانس ضرب در هفت» را به عنوان بهترین کتاب سال ۲۰۱۳ اعلام کرد و در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت.

    اعلاشویی فرش به چه معناست؟
    بازدید : 101
    شنبه 14 دی 1398 زمان : 10:36

    کتاب «کتک خور سلطنتی» داستان جمی، کودک یتیمی است که در دربار سلطنتی به عنوان کتک‌خور شاهزاده‌ انجام وظیفه می‌کند. وظیفه او این است که هر وقت شاهزاده‌ی لوس و ننر کار نادرستی انجام داد یا درسش را بلد نبود تنبیه شود تا شاهزاده عبرت بگیرد!

    جمی آرزو دارد که دوباره به آب‌راه‌های فاضلاب برگردد و همانند پدرش با گرفتن موش زندگی‌اش را تامین کند.

    روزی شاهزاده ننر تصمیم می‌گیرد از قصر فرار کند و کتک‌خور را هم وادار می‌کند با او همراه شود و به این ترتیب آن‌ها درگیر اتفاقاتی می‌شوند که برای هر دو درس‌هایی دارد.

    جمی و شاهزاده پس از فرار گرفتار دو راهزن معروف می‌شوند. جمی خود را جای شاهزاده جا می‌زند تا با یک تیز دو نشان بزند: شاهزاده از دست راهزن‌ها رها شود و خودش از دست شاهزاده. ولی شاهزاده نقشه‌ او را به هم می‌زند و جمی ناچار به همراه شاهزاده از دست راهزن‌ها فرار می‌کند. راهزن‌ها که حاضر نیستند شاهزاده را از دست بدهند، آن‌ها را تعقیب می‌کنند و در آب‌راه فاضلاب گیر می‌اندازند. اما به کمک دوستان قدیمی جمی و پدرش و ذکاوتی که شاهزاده به خرج می‌دهد از دست راهزن‌ها خلاص می‌شوند. سرانجام هر دو به قصر برمی‌گردند اما به عنوان دو دوست.

    درباره نویسنده کتاب کتک خور سلطنتی

    سید فلاش‌من، نویسنده‌ی برجسته‌ی آمریکایی، به سبب آثار طنزش برای کودکان و نمایشنامه‌ها و رمان‌ها و کتاب‌های شعبده‌بازی‌اش برای بزرگسالان معروف است.

    کتاب کتک‌خور سلطنتی به خاطر «ماجراجویی، تعلیق و طنز موجود در داستان و خلق شخصیت‌های زنده» مدال جایزه نیوبری را از آن او کرده است.

    فلاش‌من در باره این داستان گفته است: «این داستان زاده تخیل است، اما شگفت‌انگیزترین بخش آن حقیقت دارد. در روزگاران گذشته در برخی از دربارهای سلطنتی، پسرهای کتک‌خوری نگهداری می‌شدند تا به جای شاهزاده بدرفتار، تنبیه شوند و رنج بکشند. تاریخ پر است از این بی‌عدالتی‌ها و دیوانگی‌ها.»

    کتاب کتک خور سلطنتی قبلا با نام پسرک شلاق خور با ترجمه نسرین وکیلی و تصویرگری پیتر سیس منتشر شده است. کتاب‌های روحی در جزیره و مسافری با پاپوش‌های جهنمی آثار دیگری از سید فلاش‌من است که به فارسی منتشر شده است.

    با آسمان سرزمین من آشتی کنید
    بازدید : 167
    چهارشنبه 11 دی 1398 زمان : 11:53

    کتاب «من اَچونه‌ام! در رو باز کنید» مجموعه‌ای است از هجده داستان کوتاه که عنوان کتاب برگرفته از نام یکی از این داستان‌ها است. قهرمان‌های این داستان‌ها کودکانی‌اند با رفتارهایی عجیب و نام‌هایی عجیب‌تر. نام‌هایی چون: هنچیل، هاچول، گینگول، اَچونه، هوچی‌پوچی و ... .

    موضوع همه‌ی داستان‌های کتاب «من اَچونه‌ام! در رو باز کنید» بر محور رابطه‌ی فرزند و والدین، بیشتر مادر، و بگومگوهای آنان استوار است. نویسنده با استفاده از قوه‌ی تخیل خود و با زبان طنز موقعیت‌های بامزه و خنده‌داری ایجاد می‌کند؛ موقعیت‌هایی که تصویری غلوآمیز از روابط واقعی کودک و والد را ارائه می‌کند. رفتار قهرمان‌های کتاب «من اَچونه‌ام! در رو باز کنید» در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد ولی در واقع شباهت زیادی با رفتار واقعی بیشتر کودکان امروزی و بگومگوهای آنان با پدر و مادرشان دارد. بازی زبانی با واژه‌ها، تکرار عبارت‌ها و جمله‌ها نیز از تکنیک‌های نویسنده برای پیشبرد قصه‌ است و در بیشتر داستان‌ها به کار گرفته شده است.

    نویسنده در داستان‌های «ادای من رو در نیار میمون» و «خورشت پسته‌ی طوطی بوکسور» تقلید کودکان از بزرگترها را دست‌مایه‌ قرار داده است و قدرت خلاقانه‌ی کودکان در تسلیم کردن بزرگترها در بحث و گفت‌‌وگو را نشان می‌دهد.

    داستان‌های «چرا فیلسوف نشدی» و «گنجشک دقیق و شماره تلفن‌های عوضی» نیز به شخصیت کودکی می‌پردازد که با طرح پرسش‌های پیاپی مادرش را کلافه می‌کند.

    در داستان «پیروک‌های هانس و پیتزای پپرونی» نوع دیگری از رابطه‌ی مادر و فرزند به تصویر کشیده می‌شود. رابطه‌ای دوستانه و قرار و مداری که این دو برای دست به سر کردن مهمان با هم می‌گذارند.

    داستان‌های «پرتقال‌خور نازنازی کوچولو»، «دیکته‌های سخت گوگول خان» و «شوخی‌های خرکی هم ... ؟» حکایت محبت و توجه بیش از حد والدین به فرزندان است، محبتی آسیب‌زننده که نهایتا به کنترل دائمی کودک و وابستگی او می‌انجامد.

    داستان‌های «من اَچونه‌ام در رو باز کنید» و «نخود سیاه و طالبی مشتی» از سماجت کودکان در انجام کارها و کلافگی پدر و مادرها می‌گوید و این‌که والدین با وجود همه‌ی کوشش خود برای رفع مزاحمت آنان، سرانجام بازنده‌ی این رابطه خواهند بود.

    با توجه به تقدیم‌نامچه‌ی نویسنده و تم اصلی داستان‌ها، به نظر می‌رسد نوشتن این داستان‌ها ادای دین نویسنده است به مادرش.

    درباره‌ی نویسنده‌ کتاب «من اَچونه‌ام! در رو باز کنید»

    سیدنوید سیدعلی‌اکبر در سال ۱۳۶۲ متولد شد. او دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مرمت آثار تاریخی است. داستان‌نویسی را از هفت‏‌سالگی با چاپ داستان‌های کوتاه در مجله‌ی عروسک سخنگو آغاز کرد و در چهارده‌‏سالگی به عضویت تحریریه‌ی این مجله درآمد.

    داستان‌های او تاکنون جوایز متعددی را به‌ دست آورده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

    جایزه‌ی مشترک شورای کتاب کودک و یونیسف در زمینه‌ی کودکان با نیازهای ویژه برای داستان‌کوتاه بیداری خرگوش‌های سفید.

    نشان لاک‌پشت پرنده‌ی نقره‌ای برای کتاب بابای من با سس خوشمزه است.

    برگزیده‌ی جایزه‌ی ادبی اصفهان، شورای کتاب کودک و یونیسف برای کتاب بچه غول باید توی مدرسه بماند.

    از کتاب‌های دیگر او می‌توان به سارا و مربای سیب و رودخانه، آموزش‏های داستان‏‌نویسی مامان‏‌پیچ برای هیچ و پریزادان‌ درخت سیب اشاره کرد.

    درباره تصویرگر کتاب «من اَچونه‌ام! در رو باز کنید»

    رودابه خائف متولد ۱۳۶۴ و کارشناس نقاشی از دانشگاه هنر و معماری تهران است. از سال ۱۳۸۰ تصویرگری کتاب کودکان را آغاز کرده است که از جمله‌ی این کتاب‌ها می‌توان به مجموعه‌ی مثل‌ها و قصه‌هایشان، دایرة‌المعارف قهرمان‌های ایرانی، دارم شروع می‌شوم، دلقک و فرمانروا، بازی‌های محلی ایران برای کودکان و نوجوانان، روبی، خانه‌ی پیر و درخت خوشبختی اشاره کرد.

    بیشتر بدانیم:

    صداهای مدرن در ادبیات کودکان ایران - جهان داستانی نوید سید علی اکبر

    گزیده‌هایی از کتاب

    ببم چهار زانو نشست.

    بامبو غذای چلوخورشت کوبونده رو گذاشت جلوی ببم، گفت: «بیا ببم‌جان! اینم ناهاری که دوست داری! حالا می‌خوریم».

    ببم دوباره چهارزانویش رو باز کرد، چهار دست و پا شد مثل گوسفند که می‌چرید و کله‌اش رو کرد توی بشقاب.

    بامبو گفت: «آخه آدم این‌جوری غذا می‌خوره ببم‌جان؟! مگه گاوی؟ مگه الاغی؟ اسبی؟»

    ببم گفت: «نه نیستم!»

    بامبو گفت: «پس پاشو مثل آدم غذا بخور.»

    ببم پا شد، ایستاد کنار بشقابش و گفت: «آخه ‌این‌طوری ‌که کله‌ام نمی‌رسه به بشقاب»

    مامان در اتاق را قفل کرد و پرده‌ها را کشید. و گفت: «داره خنک می‌شه هوا، نیست؟!» لب‌هایش خنده‌ی کوچکی کرد. با آن لب‌های گوشتالویش شبیه جادوگرهایی بود که قبل از خوردن بچه‌ها از رویای لیسیدن استخوان‌ها خنده‌شان می‌گیرد. تق تق تق «اَچونه‌ام» مامان داد زد: «دوباره چیه؟ برو بخواب دیگه بچه» اَچونه گفت: «منم! اَچونه! در رو باز کنید!»

    چه کار می کنی با یک فکر نو؟
    بازدید : 99
    يکشنبه 8 دی 1398 زمان : 8:34

    کتاب «درخت دروغ» داستان فانتزی بلند و رمز‌آلودی است که با آن که یک دوره تاریخی از انگلستان را در بر می‌گیرد (قرن نوزدهم و زمانی که داروین نظریه معروفش را مطرح می‌کند) اما موضوعاتی را مطرح می‌کند که جهان‌شمول و زمان‌شمولند و خواننده‌ امروزی را شریک می‌کند.

    کتاب «درخت دروغ» به پرسش‌ همیشگی بشر درباره‌ چگونگی خلقت می‌پردازد و بدون جبهه‌گیری و قضاوت دو دیدگاه مذهبی و علمی در این‌باره را مطرح می‌کند. انتخاب نام فیث به معنای ایمان برای شخصیت اصلی داستان هم کنایه‌ای از کنارِ هم قرار گرفتن دروغ و ایمان و مزر باریک بین آن است.

    از دیگر موضوعاتی که کتاب «درخت دروغ» مطرح می‌کند، تبعیض‌ جنسیتی است که همیشه و در هر اجتماع وجود داشته و دارد و تنها شکل آن تغییر می‌کند. داستان در قرن نوزدهم زمانی که به طور علنی، زن‌ها ضعیف‌تر و کم‌خردتر از مردان قلمداد می‌شدند رخ می‌دهد. در آن دوران به این اعتقاد بودند که همانگونه که قُطر جمجمه‌ زنان کمتر از مردان است، کم‌هوش‌تر هم هستند. زن‌ها در سایه قرار می‌گرفتند و از شیوه‌های خودشان برای پیشبرد اهداف‌شان استفاده می‌کردند، بعضی از زیبایی ظاهری‌شان، و بعضی به نام و در کنار یک مرد به فعالیت می‌پرداختند و افتخارات‌شان هرگز به نام خودشان ثبت نمی‌شد.

    کتاب «درخت دروغ» همچنین به موضوع دروغ و شایعات و نقش آن‌ها در به دست گرفتن اذهانِ عوام پرداخته است.

    فیث شخصیت اصلی داستان دختری چهارده ساله‌ است که مرز نامطمئنِ دوره‌ گذر از بلوغ و جوانی را طی می‌‌کند. او در خانواده و جامعه به خاطر جنسیتش محدود است و ناچار است شخصیت دوگانه‌ای از خود بروز بدهد، شخصیتی ساکت در ظاهر و ماجراجو و جستجوگر در نهان. فیث مانند ماری که در قفس از او نگهداری می‌کند، در چَمبر سوالات ذهنش تنهاست و برای یافتن حقیقت کمکی ندارد، ناچار در تنهاییِ آزاردهنده، دست به تلاش می‌زند و در رویارو شدن با دروغ‌ها و انتشار آن‌ها در بینِ مردمِ مشتاق و پذیرای شنیدنِ دروغ، که به راحتی قضاوت و عقل خود را به شایعات می‌سپارند، به حقایق جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند و اتفاقات پیرامونش مانند علت مرگ مجهول پدر، نزدیکانی که از اعتماد آن‌ها سوء استفاده کرده‌اند و دنیایی که در پی سود شخصی انسان‌ها رقم می‌خورد، پی می‌برد. پدر فیث دانشمند و دیرین‌شناس است و در پی دروغی که ساخته و انتشار داده است کشته می‌شود. او با این شایعه اعتبار شغلی خود را زیر سوال می‌برد تا به حقیقت بزرگتری در زندگی دست یابد که همان منشاء خلقت است. نویسنده‌ کتاب «درخت دروغ» با زیرکی پاسخ این پرسش را به عهده‌ مخاطب می‌گذارد و در جست و جو برای یافتن پاسخ این سوال، پرسش‌های بیش‌تری را درباره‌ مفهومِ انسانیت مطرح می‌کند.

    شخصیت‌پردازی قوی و صحنه‌های تعلیق‌برانگیز کتاب «درخت دروغ» سبب شده است که خواننده نه قدرت حدس زدن پایان داستان را پیدا کند و نه بتواند کتاب را زمین بگذارد. با اینکه کتاب «درخت دروغ» طولانی و پر از جزئیات است اما تعلیق آن مانع از خستگی مخاطب می‌شود و لحظه‌هایی را به وجود می‌آورد که در خاطر خواننده باقی می‌ماند برای نمونه یکی از لحظه‌های زیبای داستان هنگامی است که مادر فیث به او می‌‌آموزد که چگونه از مستخدمان بخواهد کاری را انجام دهند که در عین دستور دادن مودبانه هم باشد و فیث در همان زمان در می‌یابد این همان لحنی است که همیشه برای مطالبه کاری از او استفاده شده است. و در نهایت فیث قابلیت‌های یک زن باهوش را در می‌یابد و به یک آینده ساختار‌شکنانه در زمان خودش فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد دانشمند شود.

    درباره نویسنده کتاب «درخت دروغ»

    فرانسیس هاردینگ نویسنده کتاب «درخت دروغ» از نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان انگلستان است که تاکنون ۸ عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. کتاب «درخت دروغ» هفتمین کتاب اوست که جایزه کاستا ۲۰۱۵ و جایزه بوستون گلوب/ جایزه ادبیات داستانی هورن بوک ۲۰۱۶ را برای او به ارمغان آورده است. کتاب «درخت دروغ» همچنین به فهرست نهایی جایزه‌ ناشران مستقل ۲۰۱۵ و فهرست نهایی مدال کارنگی ۲۰۱۶ راه یافته است.

    اصول شستشوی فرش ابریشم
    بازدید : 114
    يکشنبه 8 دی 1398 زمان : 8:24

    کتاب «دریاچه آخر دنیا» داستان معدود بازماندگان انسان روی کره‌ی زمین در سال ۲۰۲۵، چندین سال پس از یک فاجعه‌ی محیط‌زیستی را بیان می‌کند.

    قهرمان کتاب «دریاچه آخر دنیا» نوجوانی است به نام هکتور که تمام عمر خود را در راهروهای زیر زمین گذرانده است، اون جوان‌ترین فرد جامعه‌ی کوچک خود و گزینه‌ی رهبری گروه در آینده است.

    او به کمک سگ خود راهی به بیرون پیدا می‌کند و برای اولین بار آسمان و خورشید و درختان و جانوران روی کره‌ زمین را می‌بیند.

    آشنایی او با دختر نوجوانی به نام دیانا با بال‌های پرنده‌اش آغاز داستانی پرماجراست. دیانا به همراه پدر و مادرش در کنار دریاچه‌ای با داستان‌های عجیب و غریب زندگی می‌کنند و به نظر می‌رسد تنها بازماندگان انسان روی کره‌ زمین پس از یک فاجعه‌ محیط‌زیستی در چندین سال قبل باشند. هکتور از زیرزمین فرار می‌کند و مدتی را با خانواده‌ دیانا زندگی می‌کند. اما برای گرفتن دارو برای نجات جان مادر دیانا مجبور به بازگشت به زیرزمین و مواجهه با رهبر گروه‌شان می‌شود. بخش‌هایی از داستان از زبان هکتور و بخش‌هایی از آن از زبان دیانا مطرح می‌شود.

    کتاب «دریاچه آخر دنیا» کتاب تقدیر شده در جایزه‌ سالانه‌ کتاب کودک استرالیا در سال ۱۹۸۹ است.

    کتاب «دریاچه آخر دنیا» برای بلندخوانی با نوجوانان و جلسات خواندن و گفتگوی گروهی درباره‌ی کتاب مناسب است. سوالاتی مانند موارد زیر را می‌توانید مطرح کنید و گفتگو را شکل دهید:

    نظرتان درباره‌ی دو شیوه‌ی زندگی در یک جامعه محدود، اما امن و زندگی در جایی خطرناک اما آزاد چیست؟ اگر شما جای هکتور یا دیانا بودید کدام نوع زندگی را انتخاب می‌کردید و چرا؟ به نظر شما اگر فاجعه‌ای محیط زیستی مانند آن‌چه در کتاب رخ داده بود، در واقعیت اتفاق بیفتد، راه حل چیست؟ بازماندگان چه باید بکنند؟

    درباره نویسنده کتاب «دریاچه آخر دنیا»

    «کارولین مک دونالد» اغلب بر نوشتن رمان‌های علمی تخیلی و فانتزی برای مخاطبان نوجوان تمرکز داشته است. اغلب شخصیت‌های رمان‌های او، نوجوانانی تنها و دورافتاده از اجتماع هستند. او در نیوزیلند بزرگ شده و در استرالیا زندگی کرده است و ردپای اقلیم و سنت‌های کشوری که کودکی خود را در آن گذرانده است در کتاب‌هایش پیداست.

    اصول شستشوی فرش ابریشم

    تعداد صفحات : 0

    اخبار وبلاگ
    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 9
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 2723
  • بازدید سال : 6979
  • بازدید کلی : 52347
  • کدهای اختصاصی