بلاگ کتابک

بازدید : 390
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 8:25

بیا بیا تماشا، شناخت رنگ ها

کتاب «بیا بیا تماشا، شناخت رنگ ها» از مجموعه ۸ جلدی شناخت مفاهیم است که با استفاده از وسایل و چیزهایی که در اطراف کودک است او را با رنگ‌های مختلف و نام آن‌ها آشنا می‌کند.

شیوه ارایه اطلاعات کتاب ترکیبی از مستقیم و غیرمستقیم همراه با شعرهای ساده کودکانه است. در برخی از صفحه‌های کتاب در باره موضوع متن کتاب سوالی مطرح می‌شود که کنجکاوی مخاطب را برمی‌انگیزد. مربی می‌تواند ازاین پرسش‌ها برای یادگیری بهتر کودک استفاده کند. هم چنین در پایان کتاب بیشتر تصاویر کتاب آمده است که مخاطب باید رنگ‌ آن‌ها را بگوید و این می‌تواند کودک را به فراگیری رنگ‌ها و شناخت مفهوم آن‌ها ترغیب کند.

زبان کتاب ساده و روان و شعر گونه است و مناسب سن مخاطب است. تصاویر کتاب نقاشی‌ها و عکس‌های رنگی هستند که به جذب مخاطب کمک می‌کند.

کتاب‌های دیگر مجموعه بیا بیا تماشا شامل کتاب‌های شناخت شکل‌ها، شناخت متضادها، شناخت اندازه‌ها، شناخت و شمارش اعداد از ۱ تا ۱۰، شناخت وسایل نقلیه، شناخت آب و هوا و پدیده‌های طبیعی و شناخت حیوانات هستند.

رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود
بازدید : 336
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 8:14

چمدان شگفت‌انگیز هاپو

کتاب «چمدان شگفت‌انگیزهاپو» یک کتاب تصویری است با تصویرهای زیبا و لطیف و داستانی دل‌گرم کننده در ستایش و اهمیت دوستی.

داستان کتاب «چمدان شگفت‌انگیز هاپو» درباره‌ یک سگ کوچولو یا همان هاپو است. او چیزهای استثنایی و هرچه را که نیاز دارد در چمدان آبی بزرگش می‌گذارد: از یک تکه سنگ گرد تا یک دکمه‌ی قرمز. شب‌هنگام هاپو خودش را گلوله می‌کند و روی چمدان آبی بزرگش، که درست به اندازه خودش جا دارد، می‌خوابد. اما صبح که بیدار می‌شود می‌بیند که موشی روی چمدان آبی بزرگ خوابیده است. هاپو خیلی عصبانی می‌شود و به موشی می‌گوید نمی‌تواند آن جا بخوابد چون همه‌ی چیزهای استثنایی‌ا‌‌ش داخل چمدان است.موشی از هاپو می‌خواهد داخل چمدان آبی بزرگ را ببیند و به او پیشنهاد می‌دهد تا با هم بازی کنند. بعد از بازی موشی می‌رود و هاپو تنها می‌شود. هاپو برای این‌که حالش بهتر شود سراغ چمدان آبی بزرگش می‌رود اما چیزی استثنایی پیدا نمی‌کند. پس سراغ موشی می‌رود و از او می‌خواهد با هم به دنبال یک چیز استثنایی بگردند. هرکدام از یک طرف راه می‌افتند و می‌گردند و می‌گردند تا این‌که به هم می‌خورند. هاپو موشی را بلند می‌کند و می‌فهمد که موشی همان چیز استثنایی است که به دنبالش بوده است. شب که شد با هم بالاآمدن ماه را تماشا کردند و بعد کنار هم روی چمدان آبی بزرگ هاپو خوابیدند.

تریسی کوردروی راجع به کتاب «چمدان شگفت‌انگیز هاپو» می‌گوید: سگ فکر می‌کند برای همه چیز برنامه‌ریزی کرده است و در زندگی‌اش، به غیر از محتویات چمدانش، به چیز دیگری نیاز ندارد. موش با جسارت روی چمدان آبی بزرگ می‌خوابد. سگ به خاطر چیزهای استثنایی که درون چمدانش است از این کار عصبانی می‌شود. به‌مرور موش به سگ می‌آموزد ممکن است چیز دیگری هم وجود داشته باشد که در چمدان آبی بزرگ نباشد. آن چیز لذتِ داشتن یک دوست است. یک دوست برای بازی کردن، با هم بودن و حتی تقسیم کردن یک سیب خوش‌مزه. در آخر سگ به این نتیجه می‌رسد که روی چمدان آبی بزرگ برای هر دو آن‌ها جا هست، درحالی که در ابتدای داستان تصور می‌کرد این چمدان فقط مناسب خودش است.

درباره نویسنده‌ کتاب «چمدان شگفت‌انگیز هاپو»:

تریسی کوردروی در سال ۱۹۶۵ در جنوب انگلستان به دنیا آمد. ابتدا به عنوان معلم دبستان کارش را آغاز کرد. بعد از به دنیا آمدن اولین دخترش خانه‌نشین شد تا از او نگه‌داری کند. بعد از چند سال دوباره مشغول به کار شد و به بچه‌هایی که به خاطر بیماری‌های طولانی‌مدت از تحصیل بازمانده بودند، ادبیات درس می‌داد. در طول این مدت به نوشتن برای کودکان علاقه‌مند شد. کوردروی از سال ۲۰۱۰ تاکنون حدود ۴۵ جلد کتاب کودک نوشته است.

رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود
بازدید : 324
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 8:03

بن بست

کتاب «بن بست» داستان پسر نوجوانی است به نام دین واشنگتن که بسیار پرخاشگر است. دین بی‌دلیل با هم‌کلاسی‌هایش دعوا و زد و خورد می‌کند. البته از نظر خودش دلایل موجهی برای این رفتارش دارد و از اینکه هم دوره‌ای‌ها از او می‌ترسند احساس غرور می‌کند.

با آن که نمرات خوبی در درس‌ها می‌گیرد، با مدرسه مشکل دارد و با هر تذکر انضباطی به اخراج از مدرسه نزدیک‌تر می‌شود، مدیر مدرسه برای جلوگیری از اخراج او یک شرط می‌گذارد. دین باید با پسری به نام بیلی دی که سندرم‌داون دارد معاشرت کند و در مسیر مدرسه در مقابل ولگردهایی که او را آزار می‌دهند، از او محافظت کند. بیلی که مورد سوء رفتار پدر بوده، در برابر خشونت دچار حمله‌های عصبی می‌شود. حال چگونه این دو متضاد می‌توانند با هم دوست و هم‌مسیر شوند؟ پس از مدتی نفر سومی هم به گروه آن‌ها اضافه می‌شود و او دختری است که با دو پدر در جایی گاراژ مانند زندگی می‌کند. با تمام این اختلاف‌ها، دوستی این سه نفر به رابطه عمیق و صمیمی تبدیل می‌شود و به مرور با شناخت بیلی درمی‌یابند که او بسیار باهوش و شجاع است.

وجه اشتراک بیلی و دین این است که پدران‌شان آن‌ها را نمی‌خواسته‌اند و ترک‌شان کرده‌اند. دین هیچ وقت پدرش را ندیده است و نمی‌شناسد. به گفته مادر، پدرش او را نمی‌خواسته و به همین خاطر ترک‌شان کرده است. پدر بیلی هم آن‌ها را ترک کرده است زیرا نمی‌توانسته بیلی را همان‌گونه که بود بپذیرد. پدر، بیلی را تحت فشار قرار می‌داد و وادار می‌کرد تا معماهای دشوار را حل کند. زیرا معتقد بود که با این کار می‌تواند سندرم داون‌اش را درمان کند و طبیعتا وقتی موفق نمی‌شود، آن‌ها را ترک می‌کند. اما وجه اختلاف آن‌ها این است که بیلی پدرش را بخشیده و او را می‌طلبد. اما دین با خودش در کشمکش است و نمی‌تواند به راحتی پدری را که او را نخواسته است ببخشد.

ارین جیدلنگ نویسنده کتاب «بن بست» که خود فرزندی با سندرم داون دارد از یک کودک با سندرم‌داون شخصیتِ دوست‌داشتی و قابل پذیرش به مخاطب معرفی می‌کند. کتاب «بن بست» همینطور به پذیرش دگر‌باش‌ها اشاره دارد.

کیوان عبیدی آشتیانی مترجم کتاب «بن‌بست» در مطلبی که در ایبنا منتشر شده است درباره کتاب «بن بست» می‌گوید: «روایت یک دوستی ویژه میان دو پسر است که یکی از آنها سندروم دان دارد و آن دیگری گرفتار خشمی درونی است. بیلی دی سندروم داون دارد و آرزویش پیداکردن پدرش است. دین واشنگتن همیشه خشمگین است اما هیچ علاقه‌ای به پیداکردن پدرش ندارد. در این کتاب، دین واشنگتن که به خاطر بروز خشم درونی‌اش همواره در معرض خطر اخراج از مدرسه است درگیر دوستی ناخواسته با بیلی دی می‌شود تا شاید بتواند از طریق کمک به بیلی دی پرونده مدرسه‌اش را تمیز کند. نویسنده از زبان دین واشنگتن داستانی پر از معما همراه با تعلیق و دیالوگ‌هایی جذاب و منحصر به‌فرد روایت می‌کند. بن بست داستانی پرکشش از چالش‌های دو نوجوان است، دو نوجوانی که تصویری از پدری گمشده دارند و مخاطب تا پایان داستان نمی‌داند کدام تصویر به حقیقت نزدیک است.»

درباره نویسنده کتاب «بن بست»

ارین جیدلنگ نویسنده کتاب «بن بست» روزنامه‌نگار است و مشاهده‌گری حرفه‌ای. او خبر می‌خواند و خبر می‌نویسد و بعضی از خبرها را با زبانی زیبا به داستان‌هایی زیبا و تاثیرگذار تبدیل می‌کند. جید لنگ به خاطر روحیه کودکانه‌ای که دارد از قدرت بی‌نظیری در روایت داستان‌های کودک و نوجوان برخوردار است.

کتاب «بن‌بست» همه‌ آن‌ چیزی‌ست که یک رمان نوجوان باید داشته باشد؛ خلاء‌ها و خط قرمز‌هایی که کمتر نویسنده‌ای سراغ‌شان می‌رود و «ارین جید لنگ» جسورانه داستانی خلق می‌کند که سراسر شگفتی‌ست و خواندنش لذتِ محض.

«بن‌بست» داستان نوجوان شروری‌ست به نام «دین» که سرگذشتی متفاوت از سرگذشت نوجوان‌هایی دارد که پیش از این با آن‌ها آشنا شده‌ایم یا از آن‌ها حرف زده‌ایم. «دین» از آغاز آفرینشش زندگی متفاوتی دارد. او حاصل خطا یا اشتباه دو نفر است، خطایی که هرگز جبران نشده است. همین کشف کافی‌ست تا برای سه روز ـ و البته تا پایان داستان و حتی بعد از آن ـ درگیر آدم‌هایی باشم که سرنوشتی مشابه «دین» دارند. آن‌هایی که ناخواسته به دنیا می‌آیند و ناخواسته زندگی می‌کنند و همیشه ناپذیرفتنی می‌مانند. آن‌هایی که دچار این سرنوشت‌اند چه حال و روزگاری دارند؟ حالِ «دین» شانزده ساله را دارند که همیشه‌ خدا دست‌هایش مشت شده است و با بهانه یا بی‌بهانه آماده‌ کوبیده شدن در صورت و دماغ و فک دیگران و انتقام گرفتن؟

«دین» پسر شانزده ساله‌ای‌ست که از فرط قانون‌شکنی و ایجاد نفرت و دشمنی در میان همکلاسی‌ها و اولیای مدرسه، به پایان خطِ «تحمل شدن» رسیده و آخرین اخطار را از سوی مدرسه دریافت کرده است: اگر یک بار دیگر دست از پا خطا کند از مدرسه اخراج می‌شود و پرت می‌شود به همان جایی که شایسته‌اش می‌دانند، مدرسه‌ لات‌ها و بی‌سر و پاها. اما «دین» این را نمی‌خواهد. او با مشت‌هایی که حواله‌ دیگران می‌کند و نفرتی که در دلش بزرگ و پررنگ‌تر می‌شود در پی یافتن پاسخی برای «چرا»های زندگی‌ش است؛ همین. او نمی‌خواهد نفرت‌انگیز باشد، اما نمی‌تواند نفرت‌انگیز نباشد. او چالش‌های مختلفی در زندگی‌اش دارد. چالش‌هایی که خارج از تصور و درک آدم‌هاست. از کنار آمدن با مادر بسیار جوان و زیبایش که تنها شانزده سال با او اختلاف سنی دارد گرفته تا کشف آن اتفاقی که حاصل‌اش بوده: تجاوز یا عشق؟

سوال‌های «دینِ» شانزده ساله درباره‌ هویت خود و خانواده‌ دو نفره‌شان است که در او خشم بی‌پایانی را به وجود آورده است. خشمی که نه خودش می‌تواند برای آن کاری کند، نه دیگرانی که با او در تعامل‌اند. در پی یک اتفاق است که او با «بیلی دی» یکی از شخصیت‌های منحصربه‌فرد روزگار آشنا می‌شود. پسرکی که دچار سندرم داون است و چیزی که زندگی دین و بیلی را به هم گره می‌زند دغدغه‌ی مشترکی است که هر دو دارند: پیدا کردن پدرشان.

«ارین جید لنگ» نویسنده‌ «بن‌بست» تنها با خلق شخصیت «دین» و «بیلی‌ دی» (یک سندرم داونی) نیست که قدرت نویسندگی، هوش و انسان‌شناسی‌اش را به رخ می‌کشد. قدم به قدم با «دین» و «بیلی» همراه و با جهان ذهنی و درونی هر کدام از آن‌ها آشنا می‌شوی و درست همان‌جایی که فکر می‌کنی این نهایتِ خلاقیت و نوآوری و جسارت در داستان‌نویسی برای مخاطب نوجوان است، سر و کله‌ شخصیت دیگری با سرنوشتی متفاوت‌تر پیدا می‌شود: «سیلی» دختر نوجوانی که در خانواده‌ای با دو پدر زندگی می‌کند.

در رمان «بن‌بست» بود که بار دیگر و البته با ذهنی آماده‌تر با زندگی نوجوانی آشنا می‌شدم که در خانواده‌ای متفاوت بزرگ شده بود و زندگی می‌کرد، دو پدر و البته به گفته‌ی خود «سیلی»: سه پدر و یک مادر که از پدر و مادر اصلی‌اش خبری نبود و به فرزندخواندگی این دو پدر انتخاب شده بود.

برای منی که سال‌هاست داستان‌های کودک و نوجوان را نه از روی وظیفه یا شغل، بلکه از روی عشق و علاقه دنبال می‌کنم و در خلال این داستان‌ها با زندگی‌ها و شخصیت‌های مختلفی آشنا شده‌ام به جرات می‌توانم بنویسم که هنوز در ذهنم مشابهی برای داستان «بن‌بست» پیدا نکرده‌ام. «ارین جید لنگ» در هر فصل و صفحه با دیالوگ‌ها، گره‌ها، اتفاق‌ها و شخصیت‌هایش جز شگفتی و غافلگیری نیافریده است. درست همان‌جایی که می‌خواهی در هوشمندی و ذکاوت به خودت نمره قبولی بدهی و اتفاق بعدی داستان را پیش‌بینی کنی، نویسنده ورق تازه‌ای رو می‌کند و ماجرای دیگری برای شخصیت‌ها رقم می‌زند.

خواندن «بن‌بست» تمام شده و صدایی درونم زمزمه می‌کند: «این است یک رمان نوجوان واقعی. این است...»

بعد از نویسنده‌ها که ما را با جهانی دیگر آشنا، و قدرت درک و هم‌دلی و انسان‌دوستی‌مان را تقویت می‌کنند باید ممنون مترجم‌های خوبی مثل خانم «کیوان عبیدی آشتیانی» باشیم که همیشه با انتخاب‌های درخشان‌شان پلی شده‌اند برای کشف جهان‌های تازه به زبان‌های دیگر. بعد از این همه سال خانم عبیدی آشتیانی به معیاری تبدیل شده‌ که اگر نام‌شان را روی جلد کتابی دیدید برای خواندنش نباید ذره‌ای تردید کنید. حالا منتظر چه هستید؟ امیدوارم به اندازه‌ من ـ و حتی خیلی بیشتر ـ از «بن‌بست» و کشف شخصیت‌های کم‌نظیرش لذت ببرید.

رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود
بازدید : 371
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 7:51

رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود

کتاب «رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود» درباره‎ خانوادهای به نام سامرز است که به خانه‌ جدید اسباب‎کشی کرده‌اند. خانه و باغچه‌ خانواده‌ سامرز پر از نور و آفتاب و رنگ و گل‌های مختلف است.

در خانه‌ کناری، آقای وینترگارتن زندگی می‌کند. آن خانه تاریک و سرد و بی‌روح است. درباره آقای وینترگارتن شایعه‌های بسیاری بین مردم محله وجود دارد. آن‌ها می‌گویند او سگی به درندگی گرگ‌ها دارد و یک تمساح آب شور تا هر کس را که خواست وارد خانه‌اش شود بترساند. رزاین شایعه‌ها را باور ندارد؛ اما یک روز وقتی هنگام بازی با بچه‌ها توپش به حیاط خانه‌ آقای وینترگارتن می‌افتد رز می‌ترسد برای گرفتن توپش به در خانه آقای وینترگارتن برود. مادر مقداری کیک داغ و چند شاخه گل آماده می‌کند و به همراه رز، برای پس گرفتن توپ، به دیدن آقای وینترگارتن می‌روند.

داستان کتاب «رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود» برای پیش کشیدن مسائل اخلاقی مانند اهمیت مهربان‌بودن و تاثیر پیش‌داوری درباره زندگی دیگران مناسب است. تصویرهای نمادین کتاب که با رعایت کوچک‌ترین جزئیات کشیده شده‌اند، نقش مهمی در پیش‌بردن داستان و انتقال پیام آن دارد؛ مانند پرنده‌های کاغذ دیواری اتاق رز یا انواع گل و گیاهانی که در باغچه می‌کارند. این‌ها نشان می‌دهد خانواده سامرز به طبیعت احترام می‌گذارند.

یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‎های این کتاب مادر رز است. هنگامی‌که رز برای پس گرفتن توپش از آقای وینترگارتن تردید دارد، مادرش او را تشویق می‎کند تا به دور از هرگونه ترس و قضاوتی به دیدن آقای وینترگارتن برود و برایش کیک و گل ببرد.

کتاب تصویری «رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود» برای بلندخوانی مناسب است.

درباره‌ نویسنده‌ و تصویرگر کتاب «رز به دیدن آقای وینترگارتن می‌رود»:

رابرت دونالد گراهام که با نام باب گراهام شناخته می‌شود نویسنده و تصویرگر کتاب‌های تصویری است. او بیشتر برای کودکان گروه سنی پایین‌تر می‌نویسد.

گراهام در سیدنی استرالیا متولد شد. در رشته‌ طراحی و نقاشی درس خواند و پس از فارغ‌التحصیل شدن، کارش را با طراحی و تصویرسازی آغاز کرد.

او در سال ۲۰۱۲ به پاس خدمت‌هایش در زمینه تصویرگری برای کودکان، از سوی استرالیا، برای دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن نامزد شد.

محبوب‌ترین کتاب باب گراهام «چگونه می‌توان بال شکسته‌ای را درمان کرد؟» است که یک کتاب تصویری است. کتاب داستان پسرکی را روایت می‌کند که یک پرنده‌ آسیب‌دیده را نجات می‌دهد. این کتاب به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.

گزیده‌هایی از کتاب

وقتی رز رفت، آقای وینترگارتن آرام صندلی‌اش را عقب زد و کاری را کرد که سال‌ها نکرده بود... آقای وینترگارتن پرده‌های سالنش را کنار زد. روی پله‌های ساختمان و در زیر نور آفتاب نشست و با خودش فکر کرد.

کاربردها و فعالیت ها

به اسم رز سامرز Rose Summers توجه کنید. Rose نام گل است وSummer به معنی تابستان است. بچه‌ها چه تصوری از شخصیت او دارند؟ ارتباط نام او با رفتار و شخصیتش چیست؟ در مورد آقای وینترگارتن (winter به معنی زمستان است) چه طور؟ از آن‌ها بپرسید چگونه می‌توان مانند رز رفتار کرد؟

با کودکان درباره روش استفاده‌ گراهام (تصویرگر کتاب) از رنگ‌ها صحبت کنید. رنگ‌های قرمز و زرد و سبز درخشان برای تصویر کردن خانواده‌ سامرز و خاکستری و قهوه‌ای برای آقای وینترگارتن.

درباره مکان‌های وقوع اتفاق‌های داستان را بحث کنید. (اتاق‌های خالی و سرد و باغ بی‌‌روح و اندوهگین خانه‌ آقای وینترگارتن در مقایسه با اتاق‌های تزیین‌شده و زیبا و باغچه‌ پر از گل و رنگارنگ خانه‌ خانواده سامرز).

از کودکان بخواهید از داستان فراتر بروند و دلیل‌های دیگری برای رفتار سرد و خشن آقای وینترگارتن پیدا کنند.

خواننده کتاب چگونه متوجه می‌شود آقای وینترگارتن پس از برخورد با رز و مادرش زندگی شادتری دارد؟

از کودکان بخواهید تغییری را که آقای وینترگارتن در خانه و باغش می‌دهد، بیان کنند یا بنویسند.

از کودک بخواهید برای کسی که دوستش دارد نامه‌ای بنویسد و به دستش برساند. از او بخواهید دلیل دوست‌داشتن آن شخص را حتما بنویسد.

دو جدول با دو ستون بکشید.

جدول نخست: یک ستون مربوط به رز و یکی مربوط به آقای وینترگارتن است. زیر جدول کلمه‌های توصیف کننده این دو نفر را به صورت درهم بنویسید. از کودک بخواهید هر یک از این کلمه‌ها را در ستون‌های جدول بازنویسی کند.

کوتاه – بداخلاق – صمیمی – گوشه‌گیر – بلند – مهربان – پیر – جوان – شجاع – متفکر – تنها – کمک‌کننده - ...

جدول دوم: یک ستون مربوط به رنگ‌های گرم و یکی مربوط به رنگ‌های سرد. زیر جدول نام رنگ‌ها را بنویسید. از کودک بخواهید تا با توجه به تصویرهای کتاب هر رنگ را در ستون درست بنویسد. سپس وسط یک کاغذ سفید یک خط بکشید و از او بخواهید یک طرف با رنگ‌های سرد و یک طرف با رنگ‌های گرم نقاشی بکشد:

زرد – آبی – سبز – قرمز – نارنجی – بنفش

خرسی به نام یکشنبه
بازدید : 316
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 7:32

خرسی به نام یکشنبه

کتاب «خرسی به نام یکشنبه» در قالب داستانی بلند برای کودکان و نوجوانان نگاشته شده است. داستان «خرسی به نام یکشنبه» روایت شروع ارتباط پسر بچه‌ای با یک خرس عروسکی است که از زبان نگارنده داستان تعریف می‌شود.

یک پسر کوچولو به نام اَکسل وقتی یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود یک خرس عروسکی کوچولوی نو را می‌بیند که کنارش دراز کشیده است. پسرک برای خرس نام یکشنبه را انتخاب می‌کند. او به قدری خرسش را دوست دارد که اگر شب‌ها آن را با دست‌ها، بینی و گوشش لمس و حس نکند نمی‌تواند با آرامش بخوابد. پسرک روزها هم خرس را همه جا با خود می‌برد حتی هنگامی که به دستشویی می‌رود خرس هم روی یک لگن کوچک کنار او می‌نشیند. تا اینکه یک روز صبح پسرک با سوالی در ذهن‌اش روبه‌رو می‌شود که «آیا همان قدر که من یکشنبه را دوست دارم او هم مرا دوست دارد؟ او که هیچ وقت حرف نمی‌زند و هیچ عکس‌العملی در مقابل من ندارد. او فقط به روبه‌رو نگاه می‌کند. نکند که اصلا زنده نیست؟ در این‌صورت چطور می‌تواند مرا دوست داشته باشد؟»

پسرک برای یافتن نشانه‌های زنده بودن در «یکشنبه» به شدت با او بدرفتاری می‌کند تا جایی‌که او را با شیر و عسل صبحانه کثیف می‌کند. مادرش پس از مؤاخذه او به خاطر بدرفتاریش با «یکشنبه» بیچاره، خرس کوچولو را در ماشین لباسشویی می‌شوید و سپس آن را از بند رخت آویزان می‌کند.

آن شب پسرک به دلیل خیس بودن «یکشنبه» تنها به تختش می‌رود و اعتراف می‌کند که آن شب غم‌انگیزترین شب زندگیش است. پسرک آن شب دو خواب می‌بیند. یک خواب کوتاه که در آن او بزرگ شده است و پدر و مادرش دو کودک کوچک در آغوش او هستند. خواب دیگر او که بلند است اکسل یک اسباب‌بازی در فروشگاه اسباب‌بازی است که فروشنده و مشتری‌هایش همگی خرس هستند. در این خواب بلند او ماجراهایی را به عنوان یک آدم اسباب‌بازی که اتفاقا اسباب‌بازی مورد علاقه خرس‌ها هم هست تجربه می‌کند. این خواب پاسخ پرسش‌های اکسل در مورد احساس «یکشنبه» به او را برایش روشن می‌کند. به این ترتیب داستان با عشق بی‌قید و شرط اکسل به «یکشنبه» پایان می‌یابد.

کتاب «خرسی به نام یکشنبه» داستانی بسیار ظریف و زیبا از تجربه‌های ناب و پاک کودکانه‌ای است که بسیاری از ما از سر گذرانده‌ایم. داستان تصورات، تخیلات و آرزوهای همه کودکان. داستان «خرسی به نام یکشنبه» دنیای کودکان و عشق آن‌ها و تعریف آن‌ها از علاقه و دوست داشتن را از نگاه یک کودک و همان کودک به عنوان یک اسباب‌بازی بیان می کند. آنچه در این داستان معرفی می‌شود عشقی کودکانه است که بدون قید و شرط و چشم داشت نثار می‌شود. هرچند به درک عمیق و درست کودکان از دوست‌داشتن اشاره‌ای دقیق می‌شود. اکسل یکشنبه را هر طور که باشد دوست دارد. البته او هم در کنار یکشنبه احساس آرامش و امنیت دارد و همواره دوستی همراه در کنار خود دارد.

از نکات جالب و عمیق این داستان توجه به ذهن پرسشگر کودکان است، این‌که آن‌ها با وجود تجربه و سن کم چگونه به عمق و معنای روابط‌شان اهمیت می‌دهند. هوشمندی نویسنده در استفاده از یک رویا برای پاسخ دادن به پرسش‌هایی که ممکن است برای کودکان بسیاری مطرح باشد ستودنی است. از دیگر موارد جذاب داستان کتاب «خرسی به نام یکشنبه» روایت داستان از زبان نویسنده آن اَکسل هَکه است که آن را بسیار دلنشین و باورپذیر می‌کند. در این داستان اکسل در دو موقعیت خود را به جای دیگران می‌بیند؛ یک بار به عنوان مراقب پدر و مادرش و بار دیگر به عنوان اسباب‌بازی خرس‌ها. شاید هدف نویسنده گوشزد کردن و یادآوری این نکته به خواننده باشد که قرار دادن خودش به جای دیگران را تمرین کند تا بتواند انتظاراتش را از آن‌ها آن‌طور که باید تعریف کند. در این‌صورت افراد حتی می‌توانند رفتار خود با دیگران را نیز قضاوت کنند.

تصاویر کتاب «خرسی به نام یکشنبه» با وجود کم بودن، جزییات زیبا و لذت‌بخشی از داستان را در ذهن خواننده حک می‌کنند و خواننده را به نگاه دقیق برای یافتن داستان در دل خود وامی‌دارند.

درباره نویسنده کتاب «خرسی به نام یکشنبه»

اَکسل هَکه نویسنده آلمانی در دانشکده روزنامه نگاری آلمان در شهر مونیخ در رشته علوم سیاسی تحصیل کرده است. هکه سال‌ها به عنوان خبرنگار ورزشی، و سپس به عنوان یک مفسر سیاسی، خبرنگار بازی‌های المپیک و سردبیر از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۰ فعالیت کرده است. او بعد از سال ۲۰۰۰ به عنوان مقاله‌نویس و نویسنده مستقل کار کرده است. اکسل هکه در سال ۱۹۹۱ اولین کتاب خود با نام «شب‌ها با بوش» که مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه و گزارش‌ها و تفاسیر بود را منتشر کرد که برای اولین بار در داستانش یکی از شخصیت‌های مشهور هکه‌ها (خانواده هکه) یعنی یخچال بوش، صحبت می‌کرد. او از آن زمان کتاب‌های زیادی را منتشر کرده است که نقاش اهل برلین میشائیل زووا (مایکل ساوا) تصویرگر بسیاری از آن‌ها بوده است. از دیگر کتاب‌های بسیار مشهور اَکسل هَکه «شاه دسامبر کوچولو» است. کتاب‌های هکه از جمله پرفروش‌ترین کتاب‌های آلمان هستند و به هفده زبان ترجمه شده‌اند. کتاب «شاه دسامبر کوچولو» در کشور ژاپن نیز به عنوان پرفروش‌ترین کتاب شناخته شده است. همچنین کتاب «شاه دسامبر کوچولو» قبلا در ایران توسط حسین ابراهیمی (الوند) ترجمه شده است. بسیاری از کتاب‌های هکه به صورت کتاب صوتی درآمده‌اند. او توانسته است جوایزی را برای کتاب‌هایش کسب کند از جمله جایزه جوزف رات، جایزه تئودور وولف، جایزه ارنست هوفرچتر و جایزه بین المللی Corine (کتاب صوتی گروهی) در سال ۲۰۱۱ برای کتاب «بهترین زندگی عشق من».

درباره تصویرگر کتاب «خرسی به نام یکشنبه»

میشائیل زووا (مایکل ساوا) هنرمند آلمانی است که عمدتا به خاطر نقاشی‌هایش که غالباً خیره‌کننده، سورئال، عجیب و غیرقابل پیش‌بینی هستند شناخته شده است. در نقاشی‌های او اغلب حیواناتی وجود دارند که به زبان انگلیسی و یا آلمانی نام‌گذاری شده‌اند. ‌ زووا به مدت هفت سال در دانشکده هنرهای زیبای برلین تحصیل کرده است. قبل از تمرکز بر حرفه‌اش به عنوان یک نقاش و تصویرگر مدتی کوتاه به عنوان معلم هنر مشغول به کار بوده است. او علاوه بر انتشار یک مجموعه از پنجاه نقاشی‌اش در سال ۱۹۹۶ تصویرگری چندین کتاب از جمله «شاه دسامبر کوچولو» اثر دیگر اَکسل هَکه را نیز انجام داده است.

درباره مترجم کتاب «خرسی به نام یکشنبه»

حسین ابراهیمی(الوند) (۱۳۸۶-۱۳۳۰) دانش آموخته رشته زبان و ادبیات انگلیسی و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و از مترجمین به نام و پرکار کتاب‌های کودک و نوجوان بوده است. او از جمله نخستین افرادی است که نسبت به پرداخت حق تألیف پدیدآورندگان کتاب‌های ترجمه شده بسیار اهمیت می‌داد. ابراهیمی الوند جوایز بسیاری را به عنوان مترجم دریافت کرده بود. او علاوه بر ترجمه آثاری از اَکسل هَکه آثار بسیاری را از نویسندگان بزرگی چون سوزان فِلچر، داگلاس وود، لوییس سکر، جیمز هوستون، فردریک فلد و ... به فارسی ترجمه کرده است. از ویژگی‌های الوند علاوه بر ارتباط با ناشران، تعامل و ارتباط او با پدیدآورندگان آثار ترجمه شده‌اش بوده است. وی توانست برای ترجمه کتاب های «زمستان جنگ» و «آخرین گودال» دیپلم افتخار موسسه بین المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) در سال‌های ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ را کسب کند. از دیگر جوایز و افتخارات او می‌توان به دریافت پلاک طلای شورای کتاب کودک برای کلیه آثار، لوح زرین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تندیس ماه زرین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و ... اشاره کرد. کتاب‌هایی چون موش کوچولو نوشته لوییس سکر، سفال شکسته اثر لیندا سو پارک، سه گانه چرخ گردون اثر جمیله گوین از جمله نمونه‌هایی از بیش از ۱۰۰ اثر ترجمه شده از این مترجم متعهد و پرافتخار هستند.

کاربردها و فعالیت ها

نوع فعالیت: فردی- گروهی

گروه سنی مخاطب: نوجوان

گفت و گو با مخاطبان در باره داستان و شخصیت‌های آن و احساس اَکسل:

از مخاطبان بخواهید عروسک و یا اسباب‌بازی مورد علاقه‌شان را با خود بیاورند و در باره احساسشان به آن‌ و زمانی که با آن اسباب‌بازی تعاملی داشته‌اند و دلایلی که او را بیش از یک اسباب بازی می‌دانسته اند صحبت کنند.

می‌توانید پرسش‌هایی را از متن داستان استخراج کنید و در باره آن‌ها با مخاطبان گفت و گو کنید.

توجه مخاطبان را به تصاویر و جزییات آن‌ها جلب کنید و تشویق‌شان کنید که بتوانند نکات موجود در داستان را در تصاویر بیابند.

می‌توانید جلسه‌ای را برای صحبت پیرامون سبک و تکنیک نقاشی‌های کتاب اختصاص دهید و مخاطبان را با تصویرگر کتاب و آثارش آشنا کنید. حتی مخاطبان می‌توانند خودشان به عنوان کار تحقیقی مشارکتی در این رابطه اطلاعات کسب کنند و در کلاس ارایه دهند.

آقای ماجیکا ناپدید می‌شود
بازدید : 379
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 7:17

آقای ماجیکا ناپدید می‌شود

کتاب «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود» از مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا است. این مجموعه روایتگر اتفاق‌هایی است که در مدرسه‌ سنت بارتی می‌افتد. با این‌که هسته‌ مرکزی کتاب‌ها‌ یکسان است ولی هر کتاب را به ‌تنهایی و مستقل از سایر کتاب‌های این مجموعه نیز می‌توان خواند.

رخدادهای همه‌ داستان‌ها از جمله کتاب «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود» بر محور جنگِ بین خوبی و بدی و نیکی و شرارت روی می‌دهد و در یک رویارویی طولانی و طی ماجراهای زیاد، خیر مطلق در برابر شر مطلق به پیروزی می‌رسد. آقای ماجیکا (آموزگار کلاس سوم که قبل از معلمی جادوگر بوده است)، جودی، توماس و برادر دوقلویش پیت (از شاگردان کلاس سوم) نماینده‌ خیراند و همیش بیگ‌مور (شاگرد بدجنس کلاس سوم) و ویلهلمینا وارلاک (جادوگر بدکار و دشمن آقای ماجیکا) نماینده‌‌ شر. دوستی، همدلی و هوشمندی عامل موفقیت بچه‌های کلاس سوم دبستان سنت بارتی است. آن‌ها با اتحاد، کار گروهی و مسئولیت‌پذیری می‌توانند بر نیروی شر غالب ‌شوند.

در پشت جلد کتاب «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود» می‌خوانیم: «یک نفر برایم پاپوش دوخته. لطفا کمک کنید!» توماس و پیت و جودی پیامی از آقای ماجیکا دریافت می‌کنند و می‌فهمند که هیات رسیدگی به جرائم الکی او را دستگیر کرده است. آن‌ها تصمیم می‌گیرند به او کمک کنند. از بخت بد، همیش بیگ‌مور و ویلهلمینا وارلاک یک گام از آن‌ها جلوترند و می‌خواهند به آن‌ها کلک بزنند.

کتاب «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود» در شش فصل پیش می‌رود. بچه‌های کلاس متوجه شده‌اند که چیزی اشتباه است. این‌که آقای ماجیکا بدون خداحافظی مدرسه را ترک کند به نظر عجیب می‌رسید تا این‌که از او پیامی دریافت می‌کنند که می‌گوید توسط گروه جاسوسی جنجالی دستگیر شده است. آن‌ها مصمم هستند که او را نجات دهند. برای انجام این کار آن‌ها باید همیش بیگ‌مور و ویلهلمینا وارلاک، دشمن قدیمی آقای ماجیکا، را گول بزنند. آن‌ها سرانجام موفق می‌شوند و ویلهلمینا مجازات می‌شود که برای مدتی طولانی روی زمین بماند و به عنوان کمک‌معلم کار کند بدون این‌که اجازه‌‌ی جادوگری داشته باشد.

مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا برای کودکانی که داستان‌های هیجان‌انگیز و ماجراجویانه را دوست دارند جذاب و خواندنی است. «آقای ماجیکا و بازرس مدرسه»، «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» و «آقای ماجیکا و کتاب هفته» جلدهای دیگر این مجموعه است. از مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا یک مجموعه‌ تلویزیونی نیز ساخته و در فاصله‌ سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ پخش شده است. هم‌چنین داستان‌های این مجموعه از رادیو نیز پخش شده‌اند.

درباره نویسنده کتاب «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود»

هامفری کارپنتر نویسنده، برنامه‌ساز رادیویی و بیوگرافی‌نویس انگلیسی است که در سال ۱۹۴۵ در آکسفورد به دنیا آمده و در سال ۲۰۰۵ درگذشته است. در میان آثار گوناگون او آن‌چه به ادبیات کودک مربوط می‌شود، می‌توان به بیوگرافی تالکین و راهنمای ادبیات کودک آکسفورد اشاره کرد که به همراه همسرش تالیف کرد و مرجع معتبری به‌شمار می‌رود. مجموعه‌ آقای ماجیکا نیز از آثار محبوب اوست که تاکنون بارها تجدید چاپ شده است.

درباره تصویرگر کتاب «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود»

فرانک راجرز، زاده‌ ۱۹۶۰، نویسنده و تصویرگر اسکاتلندی کتابهای کودکان است. او در مدرسه‌ی هنر گلاسگو درس خواند و از سال ۱۹۸۷ تصمیم گرفت به عنوان یک نویسنده و تصویرگر تمام‌وقت فعالیت کند. او تاکنون بیش از شصت کتاب نوشته و تصویرگری کرده است. راجرز هم‌چنین به‌عنوان یک تصویرگر با نویسندگان بسیاری از جمله هامفری کارپنتر مشارکت داشته است.

گزیده‌هایی از کتاب

توماس غرغرکنان به برادرش گفت: «چرا من باید بدترین جا بنشینم؟»

پیت گفت: «بدترین جا مال تو نیست، جایی است که من نشسته‌ام. وای نشستن روی این میله چه‌قدر سخت است! ولی خب، ما کارمان را می‌کنیم. حالا، دوچرخه! بزن برویم! ما را ببر پیش آقای ماجیکا!»

آقای ماجیکا و هفته‌ی کتاب
بازدید : 366
دوشنبه 2 دی 1398 زمان : 7:06

آقای ماجیکا و هفته‌ی کتاب

کتاب «آقای ماجیکا و هفته‌ی کتاب» از مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا است. این مجموعه روایتگر اتفاق‌هایی است که در مدرسه‌ سنت بارتی می‌افتد. با این‌که هسته‌ مرکزی کتاب‌ها‌ یکسان است ولی هر کتاب را به‌ تنهایی و مستقل از سایر کتاب‌های این مجموعه نیز می‌توان خواند.

رخدادهای همه داستان‌ها بر محور جنگِ بین خوبی و بدی و نیکی و شرارت روی می‌دهد و در یک رویارویی طولانی و طی ماجراهای زیاد، خیر مطلق در برابر شر مطلق به پیروزی می‌رسد. آقای ماجیکا (آموزگار کلاس سوم که قبل از معلمی جادوگر بوده است)، جودی، توماس و برادر دوقلویش پیت (از شاگردان کلاس سوم) نماینده‌ی خیراند و همیش بیگ‌مور (شاگرد بدجنس کلاس سوم) و ویلهلمینا وارلاک (جادوگر بدکار و دشمن آقای ماجیکا) نماینده‌ شر. دوستی، همدلی و هوشمندی عامل موفقیت بچه‌های کلاس سوم دبستان سنت بارتی است. آن‌ها با اتحاد، کارتیمی و مسئولیت‌پذیری می‌توانند بر نیروی شر غالب ‌شوند.

کتاب «آقای ماجیکا و هفته‌ی کتاب» سه داستان دارد. در داستان اول، به نام سوزاندن چربی، همه‌چیز با صحبت‌های آقای پاتر (مدیر مدرسه) شروع می‌شود. آقای پاتر در نخستین گردهمایی در ترم جدید اعلام می‌کند که از این ترم یک مربی ورزش جدید داریم و این خود آغاز ماجراهایی می‌شود که در نهایت بچه‌های کلاس سوم با کمک آقای ماجیکا موفق به حل مشکل پیش‌آمده می‌شوند. داستان دوم وقتِ داستان است نام دارد. در زمانی که بچه‌ها برای جشن هفته‌کتاب آماده می‌شوند بر اثر اتفاقی جادویی همه‌چیز خراب می‌شود و متن‌ها و تصویرهای کتاب‌های کتابخانه به‌هم می‌ریزد. در داستان سوم، که سلام اروپا نام دارد، بچه‌ها با جادوی آقای ماجیکا به فرانسه سفر می‌کنند و در این سفر مثل همیشه، این همیش مور است که دردسرآفرین می‌شود.

مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا برای کودکانی که داستان‌های هیجان‌انگیز و ماجراجویانه را دوست دارند جذاب و خواندنی است. «آقای ماجیکا و بازرس مدرسه»، «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» و «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود» جلدهای دیگر این مجموعه است. از مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا یک مجموعه‌ تلویزیونی نیز ساخته و در فاصله‌ سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ پخش شده

درباره نویسنده کتاب «آقای ماجیکا و هفته‌ی کتاب»

هامفری کارپنتر نویسنده، برنامه‌ساز رادیویی و بیوگرافی‌نویس انگلیسی است که در سال ۱۹۴۵ در آکسفورد به دنیا آمده و در سال ۲۰۰۵ درگذشته است. در میان آثار گوناگون او آن‌چه به ادبیات کودک مربوط می‌شود، می‌توان به بیوگرافی تالکین و راهنمای ادبیات کودک آکسفورد اشاره کرد که به همراه همسرش تالیف کرد و مرجع معتبری به‌شمار می‌رود. مجموعه‌ آقای ماجیکا نیز از آثار محبوب اوست که تاکنون بارها تجدید چاپ شده است.

درباره ‌تصویرگر کتاب «آقای ماجیکا و هفته‌ی کتاب»

فرانک راجرز، زاده‌ ۱۹۶۰، نویسنده و تصویرگر اسکاتلندی کتاب‌های کودکان است. او در مدرسه‌ هنر گلاسگو درس خواند و از سال ۱۹۸۷ تصمیم گرفت به عنوان یک نویسنده و تصویرگر تمام‌وقت فعالیت کند. او تاکنون بیش از شصت کتاب نوشته و تصویرگری کرده است. راجرز هم‌چنین به‌عنوان یک تصویرگر با نویسندگان بسیاری از جمله هامفری کارپنتر مشارکت داشته است.

گزیده‌هایی از کتاب

توماس گفت: «هفته‌ی کتاب اصلا هدفش این است که کتاب خواندن را هیجان‌انگیزتر کند. مگه نه؟ با این حساب، آقای ماجیکا، کارتان عالی بوده!»

آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه
بازدید : 253
شنبه 30 آذر 1398 زمان : 13:37

خرس یا اردک

کتاب «خرس یا اردک» داستانی است شیرین با طنزی پنهان برای آموزش مفهوم خودباوری به کودکان و این‌که باوجود تفاوت‌هایی که با دیگران دارند می‌توانند با آن‌ها دوست باشند. در این داستان، خرس دیگر دلش نمی‌خواهد یک خرس باشد. از خوابیدن در تمام زمستان خسته است، در تابستان پشم‌های بدنش خیلی گرم هستند و از دست زنبورهایی که نیشش می‌زنند عصبانی و کلافه است. در همین فکرهاست که متوجه یک خانواده اردک می‌شود که صف بسته‌اندو می‌روند. خرس پیش آن‌ها می‌رود و آخر صف می‌ایستد و شروع می‌کند به تکرار کارهایی که اردک‌ها می‌کنند. وقتی بزرگ‌ترین اردک از وجود خرس باخبر می‌شود او را از صف بیرون می‌کند اما خرس از او خواهش می‌کند به او یاد بدهد چطور می‌تواند مانند یک اردک باشد. اردک شروع می‌کند به آموزش خرس. نخستین مرحله لانه‌سازی و مراقبت از تخم است اما خرس تخمش را گم می‌کند. دومین مرحله شناکردن است اما خرس خیلی آب به اطرافش می‌پاشد. مرحله آخر پروازکردن است. خرس باید از یک تپه بالا برود و بپرد تا به پرواز دربیاید اما وقتی به هوا می‌پرد با سر به زمین می‌خورد. خرس حسابی ناامید و غمگین شد و از درخت بالا می‌رود تا پنهان شود. اردک از خرس می‌خواهد ناراحت نباشد چون هیچ اردکی نمی‌تواند به این خوبی از درخت بالا برود؛ پس خرس بار دیگر از درخت بالا می‌رود و این بار اردک را هم بر پشتش سوار می‌کند. از آن به بعد خرس و اردک دوستی خوبی را با هم آغاز می‌کنند، با هم به تماشای غروب آفتاب بر بالای درخت می‌نشینند و عسل می‌خورند. تصاویر کتاب «خرس یا اردک» با چاشنی طنز کشیده شده‌اند. از نشانه‌های طنز آن می‌توان به تفاوت اندازه خرس و اردک، نگاه اردک به خرس که از پایین به بالاست و لحظه‌های تلاش خرس برای اردک شدن اشاره کرد. پایان داستان بسیار لذت‌بخش است زیرا به دوستی خرس و اردک ختم می‌شود و می‌بینیم که آن‌ها از بودن در کنارهم خوشحال‌اند. کتاب «خرس یا اردک» برای بلندخوانی مناسب است. درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «خرس یا اردک»: کتی هادسون در میدلزبرو در شمال شرق انگلستان بزرگ شد. او از کودکی تصویرگری می‌کرد. هنگامی‌که بر در و دیوارهای خانه‌شان نقاشی می‌کشید، پدر و مادرش به استعداد او پی بردند و تشویقش کردند تا به جای دیوار با مداد روی کاغذ نقاشی کند. کم‌کم مداد جای خودش را به جوهر و آب‌رنگ داد و یک نقاش حرفه‌ای شد. در حال حاضر کتی هادسون یک تصویرگر مستقل است که در لندن زندگی می‌کند. کتاب «خرس یا اردک» نخستین کتاب اوست که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.

کاربردها و فعالیت ها

هنگام بلندخوانی کتاب «خرس یا اردک»، پرسش‌های زیر می‌تواند فضای گفت و گو با کودکان را ایجاد کند:

آیا خرس توانست اردک خوبی بشود؟

تفاوت بین خرس و اردک چیست؟

تصویرهای کتاب را به کودکان نشان دهید و از آن‌ها بخواهید حس و حال شخصیت را در آن موقعیت توصیف کنند.

پس از بلندخوانی از کودکان بخواهید صدای زنبور، اردک، خرس و دیگر جانوران را تقلید کنند.

از آن‌ها بپرسید اگر قرار بود یک حیوان باشند، آن حیوان نامش چه بود؟ دلیل انتخاب‌شان را هم بپرسید.

فایده خرس‌بودن با اردک‌بودن را از آن‌ها بپرسید.

از آن‌ها بخواهید روی یک کاغذ فهرستی از ویژگی‌هایشان تهیه کنند و هر نفر با صدای بلند آن را برای بقیه بخواند. سپس از دیگران بخواهید به خاطر هر ویژگی خوبش برای او دست بزنند. این فعالیت کمک می‌کند کودک از خود شناخت بهتری داشته باشد.

آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه
بازدید : 329
شنبه 30 آذر 1398 زمان : 13:19

آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه

کتاب «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» از مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا است. این مجموعه روایتگر اتفاق‌هایی است که در مدرسه‌ سنت بارتی می‌افتد . با این‌که هسته‌ مرکزی کتاب‌ها‌ یکسان است ولی هر کتاب را به‌تنهایی و مستقل از سایر کتاب‌های این مجموعه نیز می‌توان خواند. رخدادهای همه‌ داستان‌ها بر محور جنگِ بین خوبی و بدی و نیکی و شرارت روی می‌دهد و در یک رویارویی طولانی و طی ماجراهای زیاد، خیر مطلق در برابر شر مطلق به پیروزی می‌رسد. آقای ماجیکا (آموزگار کلاس سوم که قبل از معلمی جادوگر بوده است)، جودی، توماس و برادر دوقلویش پیت (از شاگردان کلاس سوم) نماینده‌ی خیراند و همیش بیگ‌مور (شاگرد بدجنس کلاس سوم) و ویلهلمینا وارلاک (جادوگر بدکار و دشمن آقای ماجیکا) نماینده‌ی‌ شر. دوستی، همدلی و هوشمندی عامل موفقیت بچه‌های کلاس سوم دبستان سنت بارتی است. آن‌ها با اتحاد، کارتیمی و مسئولیت‌پذیری می‌توانند بر نیروی شر غالب ‌شوند. در پشت جلد کتاب «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» می‌خوانیم: «متاسفانه سرایدار جدید مدرسه، دایی بداخلاق و بی‌ادب همیش بیگ‌مور است که با خانم وارلاک، جادوگر بدجنس، هم‌دست شده. به‌این‌ترتیب برنامه‌ی قایق‌رانی کلاس سوم تبدیل به فاجعه می‌شود و آقای ماجیکا را می‌دزدند. جودی بار اول است که می‌خواهد جادوگری کند. آیا او می‌تواند با جادو، وضعیت را درست کند؟» در کتاب «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» آقای ماجیکا توسط دارو دسته‌ ویلهلمینا والارک به اسارت گرفته می‌شود. بچه‌های کلاس سوم برای نجات او به دردسر می‌افتند و باوجود مشکلات زیادی که سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد سرانجام موفق می‌شوند نقشه‌های خود را به اجرا بگذارند و آقای ماجیکا را نجات دهند. مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا برای کودکانی که داستان‌های هیجان‌انگیز و ماجراجویانه را دوست دارند جذاب و خواندنی است. «آقای ماجیکا و بازرس مدرسه»، «آقای ماجیکا ناپدید می‌شود» و «آقای ماجیکا و کتاب هفته» جلدهای دیگر این مجموعه است. از مجموعه کتاب‌های ماجراهای آقای ماجیکا یک مجموعه‌ تلویزیونی نیز ساخته و در فاصله‌ سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ پخش شده است. درباره نویسنده کتاب «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» هامفری کارپنتر نویسنده، برنامه‌ساز رادیویی و بیوگرافی‌نویس انگلیسی است که در سال ۱۹۴۵ در آکسفورد به دنیا آمده و در سال ۲۰۰۵ درگذشته است. در میان آثار گوناگون او آن‌چه به ادبیات کودک مربوط می‌شود، می‌توان به بیوگرافی تالکین و راهنمای ادبیات کودک آکسفورد اشاره کرد که به همراه همسرش تالیف کرد و مرجع معتبری به‌شمار می‌رود. مجموعه‌ی آقای ماجیکا نیز از آثار محبوب اوست که تاکنون بارها تجدید چاپ شده است. درباره تصویرگر کتاب «آقای ماجیکا و سرایدار مدرسه» فرانک راجرز، زاده‌ی ۱۹۶۰، نویسنده و تصویرگر اسکاتلندی کتابهای کودکان است. او در مدرسه‌ی هنر گلاسگو درس خواند و از سال ۱۹۸۷ تصمیم گرفت به عنوان یک نویسنده و تصویرگر تمام‌وقت فعالیت کند. او تاکنون بیش از شصت کتاب نوشته و تصویرگری کرده است. راجرز هم‌چنین به‌عنوان یک تصویرگر با نویسندگان بسیاری از جمله هامفری کارپنتر مشارکت داشته است.

گزیده‌هایی از کتاب

توماس گفت: «مهم نیست چه منظره‌ای از آن بالا می‌بینی. فقط پنجره را باز کن و برو بیرون تا شانه‌هایم نشکسته. باید آقای ماجیکا را نجات بدهیم.»

آقای ماجیکا و بازرس مدرسه
بازدید : 262
شنبه 30 آذر 1398 زمان : 13:11

کرم سه نقطه

برای چه کسی زندگی می کنی؟ خودت یا دیگران؟ کرمی را می‌شناسم که تصمیم گرفت برای شنیدن «صد آفرین گفتن» دیگران، هر کاری بکند. البته بیچاره کارهایی می‌کرد که به نفع دیگران هم بود؛ آتش جنگل را خاموش کرد، تونلی طولانی از این سر شهر به آن سر ساخت، برج بلند ساخت و... راستی داشت یادم می‌رفت، بعضی وقت ها هم که کاری نبود انجام بدهد تا صد آفرین بشنود، هر طوری بود یک کاری جور می‌کرد. یک روز که از کنار سد بزرگی می‌گذشت، با زحمت سوراخ کوچکی در سد ایجاد کرد. بعد هم تنش را باد کرد و خودش را توی سوراخ جا کرد و با صدای بلند فریاد زد تا همه فداکاری او را ببینند! او خودش را به آب و آتش می‌زد تا دیگران تاییدش کنند و حسابی هم معروف شده بود، اما یک روز دید که تنها و غمگین است! هیچ کس را ندارد! خیلی خسته است! یعنی یک جای کارش اشکال داشت؟ اگر گفتی چه کسی او را متوجه این مسئله کرد؟ تصاویر کتاب، جالب و خلاقانه‌اند. تصویرگر کتاب که نویسنده آن هم هست، وسایل پیش پا افتاده دور و بر را به گونه‌ای تازه به ما نشان می‌دهد. کرم سه نقطه، چسب زخمی است که گاه و بی‌گاه، وقتی دست‌مان خراش برمی‌دارد و از آن خون می‌آید، بر زخم‌مان می‌چسبانیم. با دیدن تصاویر، به خودمان می‌گوییم چه طور تا به حال من این‌ها را ندیده بودم؟

آقای ماجیکا و بازرس مدرسه

تعداد صفحات : 32

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 98
  • بازدید کننده امروز : 80
  • باردید دیروز : 223
  • بازدید کننده دیروز : 170
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 661
  • بازدید ماه : 3558
  • بازدید سال : 3558
  • بازدید کلی : 199652
  • کدهای اختصاصی