بلاگ کتابک

بازدید :333
دوشنبه 13 آبان 1398زمان :14:52
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» ماجرای یک روز عالی آفتابی برای گربه، سگ، پرنده و سنجاب است که با آمدن خرس به هم می‌ریزد. داستانی لطیف که با طنز آمیخته است و لبخند به لب خواننده می‌آورد و نشان می‌دهد معنای یک روز خوب برای هرکس ممکن است متفاوت باشد و ما ممکن است احساسات دیگران را درک نکنیم.

هوا آفتابی است. گربه دوست دارد روی بستری از گل‌های نرگس زیر آفتاب بخوابد. سگ دوست دارد در این روز گرم یک استخر آب آب‌تنی کند. چرخ ریسک دنبال دانه است و سنجاب هم دنبال غذا. امروز یک روز عالی است و همه به آرزوهای خود می‌رسند. تا این‌که خرس وارد می‌شود و دانه‌های پرنده و ذرت سنجاب را می‌خورد و آب استخر بادی را می‌نوشد و جای گربه به خواب می‌رود. آن روز برای همه روز خوبی بووود و برای خرس روز خوبی هست!

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «ماجرای یک روز آفتابی»

«لین اسمیت» نویسنده و تصویرگر آمریکایی شناخته شده‌ کتاب‌های کودک است و تاکنون جوایز مختلفی را دریافت کرده است. او به طبیعت و زندگی در حاشیه‌ی شهر در میان درختان و روباه‌ها و پرندگان علاقه‌ی زیادی دارد و کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» را بر اساس تجربه‌های واقعی خودش نوشته است. از دیگر کتاب این نویسنده، «این یک کتاب است» و «پدربزرگ سبز من» نیز به فارسی منتشر شده‌اند.

«لین اسمیت» در کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» با شیوه‌ی تصویرگری جذاب خود، هرج و مرج در یک روز آفتابی را به شکلی لطیف و طنزآلود به تصویر کشیده است. اسمیت در هر کتاب خود، متناسب با موضوع داستان، از سبک تصویرگری متفاوتی استفاده کرده است.

کاربردها و فعالیت ها

گفتگو کنید.

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

برای گربه یک روز عالی چه جور روزی است؟ برای سگ چه‌طور؟ برای چرخ ریسک؟ برای سنجاب؟ برای خرس چه‌طور؟

چرا وقتی خرس آمد روز عالی برای گربه و سگ و چرخ ریسک و سنجاب خراب شد؟ خرس متوجه این موضوع شد؟

یک روز عالی برای تو چه‌جور روزی است؟

تا به‌حال به این فکر کردی که یک روز عالی برای تو ممکن است روز عالی یک نفر دیگر را خراب کند؟ حدس بزن چه‌طور ممکن است این اتفاق بیفتد؟

یک روز عالی را دیگران باید برای تو بسازند یا خودت هم می‌توانی بسازی؟ چه کار می‌توانی بکنی تا یک روز عالی برای خودت بسازی؟

کاربرگ کاربرگ ۲ را پرینت کنید و در اختیار کودکان قرار دهید تا دور هر تصویری که یک روز عالی برای هر جانور می‌سازد خط بکشند.

کاربرگ کاربرگ ۳ را پرینت کنید و در اختیار کودک قرار دهید تا تفاوت تصاویر را بیاید.

کاربرگ کاربرگ ۳ و ۴ را پرینت کنید و در اختیار کودک قرار دهید تا روز عالی خود را بسازد.

کاربرگ های فعالیت

کلمات به هم ریخته را درست کن!

کلماتی از متن کتاب انتخاب کنید و واک‌های آن‌ها را به شکل به هم ریخته برای کودکان نوآموز بنویسید. سپس از کودکان نوآموز بخواهید ترتیب درست واک‌ها را بیابند. مثلا به جای «خرس (خ ر س)» بنویسید: «ر س خ»

جشنواره‌ «یک روز عالی» برای همه

به کودکان بگویید می‌خواهیم یک جشن بگیریم و یک روز عالی برای همه ترتیب بدهیم. یک جدول بکشید و نام هر کودک را بالای یکی از ستون‌ها بنویسید. از هر کودک بخواهید ویژگی‌های یک روز عالی برای خودش را بگوید و آن‌ها را زیر نامش بنویسید. اگر میان خواسته‌ها تناقضی وجود دارد سر آن گفتگو کنید و با گفتگو با کودکان تلاش کنید به جمع‌بندی یک روز عالی برای همه برسید. این کار با کوتاه آمدن هر کودک از برخی خواسته‌هایش امکان‌پذیر است. در آخر تقسیم مسئولیت کنید تا هر کس مسئولیتی را برای ساختن یک روز عالی برای همه به عهده بگیرد.

«یک روز عالی» برای هر نفر

این فعالیت هم برای خانواده و هم مراکز آموزشی مناسب است. از هر فرد (اعضای خانواده و کودک یا مربی و کودکان) ویژگی‌های یک روز عالی را بپرسید و بنویسید. سپس یک تقویم درست کنید (مثلا روزهای هفته در مهدکودک یا جمعه‌ها برای خانواده) و یک روز را به هر فرد اختصاص دهید. بین خودتان تقسیم مسئولیت کنید تا همگی تلاش کنید یک روز عالی برای آن فرد در روز مخصوص خودش ساخته شود. فراموش نکنید که خود فرد هم مسئولیت‌هایی داشته باشد. چون خود ما هم در ساخت یک روز عالی برای خودمان نقش داریم.

در طبیعت گنج پیدا کنید!

یک پارک یا یک حیاط پر گل و درخت را در نظر بگیرید. فهرستی از چیزهایی که در این محدوده پیدا می‌شود درست کنید، مانند: گل جعفری زرد، سنگ سه گوش، درخت آلبالوی کوتاه و غیره. فهرست را در اختیار کودکان قرار دهید و از آن‌ها بخواهید مانند جویندگان گنج داخل محوطه بگردند و این موارد را پیدا کنند.

به پیک‌نیک در یک محدوده‌ی طبیعی بروید و سعی کنید یک روز عالی در دل طبیعت همراه با بازی‌های حرکتی و خوراکی‌های خوشمزه برای خود بسازید. فقط یادتان باشد زباله‌ها را جمع کنید و با خود بیاورید تا در سطل مخصوص جمع‌آوری زباله بریزید.

روی سنگ‌ها نقاشی کنید!

برای کودکان توضیح دهید که می‌خواهیم روی سنگ نقاشی کنیم. اما اول باید سنگمان را پیدا کنیم. همراه کودکان به جایی بروید که سنگ‌های با اندازه‌ی مناسب برای نقاشی یافت می‌شود. هر کودک یک یا دو سنگ انتخاب کند و با خود بیاورید. پس از شستن و خشک شدن سنگ‌ها روی آن‌ها نقاشی بکشید.



مشاهده پست مشابه : چطوری ستاره‌ای را بگیریم که دارد می‌افتد؟
بازدید :399
دوشنبه 13 آبان 1398زمان :14:44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خرسِ کتاب «چطوری ستاره‌ای را بگیریم که دارد می‌افتد؟» منتظر است تا آخرین ستاره پاییز بیفتد پایین تا یک آرزو کند!

اول جوجه تیغی سرو کله‌اش پیدا می‌شود و او هم دلش می‌خواهد منتظر بماند. بعد موش و خرگوش می‌آیند. تا این‌که سنجاب از روی شاخه فریاد می‌زند که می‌تواند ستاره را پایین بیاورد. وای! این ستاره آخرین برگ پاییزی است که هنوز از شاخه نیفتاده. خرس نگران است. اگر کسی به برگ دست بزند، جادوی‌اش را از دست می‌دهد. اما برگ شبیه همه‌‌ برگ‌های دیگر است! بازیگوشی سنجاب گل می‌کند و از روی زمین یک برگ برمی‌دارد بالای درخت می‌برد و پایین می‌اندازد. همه می‌خواهند برگ را بگیرند اما برگ می‌چسبد به جوجه تبغی. خرس ناراحت می‌شود. او دلش یک هم‌بازی می‌خواسته اما حالا جادوی برگ از بین رفته است. اما آخر همه که پیش او هستند! پنج دوست با هم بازی می‌کنند. جادوی ستاره کار خودش را کرده است.

کتاب «چطوری ستاره را بگیریم که دارد می‌افتد؟» از اهمیت دوستی و همراهی می‌گوید و امکان آرزو کردن و برآورده شدن‌اش را به سادگی نشان می‌دهد. متن با همراهی تصاویر شاد و کودکانه، از زوایای گوناگون، نگرانی‌ها، همراهی‌ها و شیطنت‌های پنج دوست را در جنگلی نشان می‌دهد که همه منتظر افتادن آخرین برگ درخت برای برآورده شدن آرزوی‌شان هستند.



مشاهده پست مشابه : همیشه با من بمان
بازدید :363
دوشنبه 13 آبان 1398زمان :12:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «ما این‌جا زندگی می‌کنیم» کتابی است که با زبانی ساده و تصاویری جذاب کودکان را با کره زمینی که روی آن زندگی می‌کنیم آشنا می‌کند.

«الیور جِفِرز» کتاب «ما این‌جا زندگی می‌کنیم» را در دو ماهگی پسرش نوشته است تا دنیایی که پسرش روی آن پا گذاشته است را از نگاه خودش برایش توضیح دهد. او آرزوها و رویاهایش برای پسرش را دربارهٔ جایی که خانه نامیده می‌شود با همان سبک خاص همیشگی خود به تصویر کشیده است. جفرز در کتابش اطلاعاتی را دربارهٔ جغرافیای طبیعی، آب و هوا، جانوران، زیستگاه‌ها و تنوع انسان‌ها آورده است و تاکید می‌کند کرهٔ زمین بزرگ است و تعداد انسان‌های روی آن نیز زیاد هستند، پس باید مهربان باشیم. و در آخر کتاب به پسرش می‌گوید اگر سوالات دیگری دارد، می‌تواند از او یا انسان‌های دیگر بپرسد، چون هیچ‌وقت روی زمین تنها نیست.

کارشناسان و منتقدان حوزه کتاب کودک، «الیور جِفِرز» را از تاثیرگذارترین نویسندگان و تصویرگران کتاب‌های تصویری در دنیا می‌دانند. جفرز در سال ۲۰۰۷ تصویرگر رسمی منتخب روز جهانی کتاب کودک بوده است.

کتاب «ما این‌جا زندگی می‌کنیم» در زمان انتشار پروفروش‌ترین کتاب از نگاه نیویورک تایمز، بهترین کتاب سال از نگاه مجلهٔ نیویورک تایمز و بهترین کتاب در سال ۲۰۱۷ از نگاه بوستون گلوب بوده است.

ناشر کتاب در ایران، بخش‌های ریزی از نوشته‌ها و صفحات کتاب را به دلایلی که چندان مشخص نیست حذف کرده است، به شکلی که روح نسخه اصلی کتاب، که یادگار پدری برای پسر تازه به دنیا آمده‌اش است چندان در نسخه فارسی پیدا نیست.

کاربردها و فعالیت ها

یک. گفتگو کنید.

پیش از بلندخوانی کتاب، از کودکان بپرسید:

ح روی جلد کتاب نگاه کن، به نظرت کتاب دربارهٔ چیست؟ فکر می‌کنی نویسنده در این کتاب دربارهٔ چه موضوعاتی صحبت کرده است؟ فکر می‌کنی کتاب را برای چه کسی نوشته است؟

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

به نظر شما هدف نویسنده از نوشتن این کتاب چه بوده؟

نویسنده دربارهٔ کرهٔ زمین و کسانی که روی آن زندگی می‌کنند چه گفته؟

ما برای این‌که پاسخ سوال‌هایمان را پیدا کنیم چه می‌کنیم؟

اگر زمانی شما سوالی داشته باشید، نویسنده چه راهی را برای یافتن پاسخ به شما پیشنهاد داده است؟ به نظر شما این راه کاربردی است؟ از چه کسانی می‌توانیم سوال‌هایمان را بپرسیم؟

به نظر شما سنی وجود دارد که ما دیگر سوالی نداشته باشیم و لازم نباشد چیزی یاد بگیریم؟

چرا نویسنده در پایان کتاب گفته است: «تو هیچ وقت روی زمین تنها نیستی»؟ تو دربارهٔ مردم چه چیزی را متوجه شدی؟

منظور نویسنده از جملهٔ «ما خیلی چیزها را نمی‌دانیم. برای همین کلی چیز هست که خودت باید ازشان سر در بیاوری.» چیست؟

چند نوع گیاه در این کتاب نشان داده شده؟ چند نوع جانور؟ چند نوع زیستگاه؟ صفحاتی که انواع گیاهان، جانوران را نشان داده است دوباره نگاه کن. چند تا از گیاهان یا جانوران یا زیستگاه‌ها را می‌توانی نام ببری؟ کدام گیاه یا جانور یا زیستگاه مورد علاقه‌ات است؟

چند نوع انسان مختلف در کتاب کشیده شده است؟ این انسان‌ها چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با هم دارند؟

منظور نویسنده از جملات «سیارهٔ زمین خیلی بزرگ به نظر می‌رسد. ولی تعداد ما روی آن خیلی زیاد است؛ پس مهربان باش. همه چیز به اندازهٔ کافی برای همه است» چیست؟

دو. بانک سوال‌ها!

برای کودکان دربارهٔ چیزهایی که هر کدام از ما می‌دانیم و نمی‌دانیم مقدمه‌ای بگویید. بعد کارت‌هایی در دو رنگ در اختیار کودکان قرار دهید تا چیزهایی که می‌دانند را روی یک رنگ و چیزهایی که نمی‌دانند را روی رنگ دیگر بنویسند (برای کودکان کوچک‌تر بگویند و شما بنویسید)، مثلا رعد و برق چه‌طور شکل می‌گیرد؟ دایناسورها چرا منقرض شدند؟ و غیره.

در انتها یک دسته کارت از چیزهایی که می‌دانیم و دسته‌ای کارت از چیزهایی که نمی‌دانیم دارید. از میان کارت‌های چیزهایی که نمی‌دانیم اتفاقی یک کارت را جدا کنید. از کودکان بپرسید پیشنهاد نویسنده برای زمانی که سوالی داریم چه بود (از کسی بپرسیم). سوال را بلند بخوانید (لازم نیست مشخص باشد چه کسی آن را نوشته است) و از کودکان بپرسید آیا کسی پاسخ آن را می‌داند؟ اگر کسی در کلاس پاسخ سوال را نمی‌داند، آیا کسی در بیرون کلاس هست که بتوانیم سراغ آن برویم؟ ممکن است کودکان پیشنهاد جستجو در اینترنت یا کتاب‌ها را بدهند. از این روش‌ها هم می‌توانید استفاده کنید. چون این منابع هم توسط افرادی که پاسخ سوال ما را می‌دانسته‌اند تدوین شده‌اند.

سه. کتاب برای کوچک‌ترها

به کودکان توضیح دهید، نویسنده این کتاب را برای پسر کوچکش نوشته است و در آن موضوعاتی در زندگی را که فکر می‌کرده لازم است پسرش بداند آورده است. از کودکان بخواهید به موضوعاتی که به نظرشان لازم است بچه‌های کوچک‌تر از خودشان بدانند فکر کنند و یک کتاب برای آنان بسازند.

چهار. فرهنگ لغت بسازید.

در این کتاب کلمات زیادی برای توصیف کرهٔ زمین به کار رفته است. از کودکان بخواهید این کلمات را پیدا کنند و کلمه و معنای آن را جلویش بنویسند و با آن‌ها یک واژه‌نامه بسازند. می‌توانند برای هر کلمه یک تصویر مرتبط هم بکشند تا یک واژه‌نامهٔ تصویری بسازند. اگر کودکان با واژه‌نامه و واژه‌نامهٔ تصویری آشنا نیستند، نمونهٔ آن‌ها و طرز استفاده از آن‌ها را پیش از انجام فعالیت به کودکان نشان دهید.

پنج. پژوهش کنید.

الف) از کودک بخواهید یکی از صفحات کتاب را انتخاب کند و دربارهٔ آن موضوع پژوهش کند (به‌عنوان مثال دربارهٔ کهکشان راه شیری یا صورت‌های فلکی یا یکی از جانوران تصویر شده یا چگونگی شکل‌گیری روز و شب و غیره) و نتایج را به شکل یک پوستر یا کتاب و غیره ارائه دهد.

ب) توجه کودکان را به پرندهٔ «دودو» در صفحه‌ای که نویسنده به تنوع جانوران پرداخته جلب کنید. چرا دودو می‌گوید نباید این‌جا باشد؟ از کودکان بخواهید دربارهٔ جانوران منقرض شده روی کرهٔ زمین و ایران، دلایل انقراض آن‌ها و کارهایی که ما برای حفاظت از آن‌ها می‌توانیم انجام دهیم پژوهش کنند.

پ) موضوعات دیگری که مرتبط با موضوعات مطرح شده در کتاب هستند را به کودکان پیشنهاد دهید تا دربارهٔ آن‌ها پژوهش کنند. به عنوان مثال: مکان‌هایی در زمین که ۶ ماه روز و ۶ ماه شب دارند یا جانوران شب‌زی و ویژگی‌هایشان و غیره.

شش. داستان آدم‌ها!

الف) از کودک بخواهید یکی از انسان‌هایی که در کتاب تصویرش کشیده است را انتخاب کند و درباره‌اش یک داستان بنویسد.

ب) از کودک بخواهید دو نفر از انسان‌هایی که در کتاب تصویرشان کشیده شده است را انتخاب کند و گفتگویی میان آنان را تصور کند و آن را بنویسد.

هفت. تکمیل کتاب!

نویسنده گاهی بالای سر موجودات داخل کتابش ابرهایی می‌کشد و افکار و حرف‌های آن‌ها را می‌نویسد. از کودکان بخواهید تصویر کنند اگر بخواهند افکار یا حرف‌های موجودات داخل کتاب را تکمیل کنند، چه می‌نویسند؟

هشت. زندگی در سیاره‌ای دیگر

از کودکان بخواهید تصور کنند گروهی از انسان‌ها برای زندگی به سیاره‌ای دیگر رفته‌اند. زندگی آن‌ها روی آن کرهٔ جدید چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با زندگی روی کرهٔ زمین دارد. داستانی دربارهٔ آن بنویسند و تصویرگری کنند.

نه. فعالیت‌های هنری انجام دهید.

الف) همراه کودکان یک مدل سه بعدی از کرهٔ زمین بسازید.

ب) از کودکان بخواهید تصویرهایی از منظره‌های مختلف روی کرهٔ زمین نقاشی کنند. منظره‌هایی که در سفرها یا عکس‌ها و فیلم‌ها دیده‌اند.

پ) صفحه‌ای که روز و شب را تصویر کرده است دوباره به کودکان نشان دهید. از کودکان بخواهید یک منظره را انتخاب کنند و آن را در دو ساعت مختلف شبانه‌روز نقاشی کنند.

ده. بازی مهربانی

الف) به هر کودک یک برگ کاغذ بدهید که در آن یک جدول با دو ستون کشیده‌اید. در ستون اول از کودکان بخواهید نام هم‌کلاسی‌های خود را بنویسند. سپس جلوی آن دربارهٔ هر فرد یک جملهٔ محبت‌آمیز بنویسند. برگه‌ها را پس از تکمیل روی دیوار در سح دید کودکان بچسبانید تا کودکان نوشته‌های محبت‌آمیز دربارهٔ خود را در آن‌ها پیدا کنند و بخوانند.

ب) یک گلولهٔ کاموا یا نخ شیرینی تهیه کنید. از کودکان بخواهید یک دایره بسازند. مربی بازی را آغاز می‌کند. گلوله را در دست می‌گیرد، یکی از کودکان ر اتفاقی انتخاب می‌کند و جمله‌ای محبت‌آمیز دربارهٔ آن کودک می‌گوید و در حالی‌که سر نخ در دستش می‌ماند گلوله را به دست آن کودک می‌رساند. کودک همین کار را برای کودکی دیگر انجام می‌دهد و بازی به همین شکل ادامه پیدا می‌کند تا همه یک بار نخ را دریافت کنند و جمله‌ای محبت‌آمیز بشنوند. نفر آخر نخ را به نفر اول (مربی) بر می‌گرداند و به مربی جمله‌ای محبت‌آمیز می‌گوید.

در انتهای بازی نظر کودکان را به در هم تنیدگی نخ‌ها و ارتباط افراد با همدیگر جلب کنید و از آن‌ها دربارهٔ اهمیت این ارتباط‌ها و اهمیت محبت کردن به یکدیگر بپرسید. در آخر می‌توانید از کودکان دعوت کنید هر روز زمانی را برای ارتباط با افراد دیگر و محبت به آن‌ها اختصاص دهند.

یازده. سیارهٔ من

از کودکان بخواهید تصور کنند در سیارهٔ زادهٔ خیال خود زندگی می‌کنند. برگه‌ای در اختیار آن‌ها قرار دهید تا بنویسند و بکشند: نام سیاره‌شان چیست؟ چه موجوداتی روی سیاره‌شان زندگی می‌کنند؟ چه چیزهایی روی سیاره‌شان وجود دارد؟ آن موجودات چگونه حرکت می‌کنند؟ چه می‌خورند و غیره.

دوازده. استقبال از مهمانان فضایی!

از کودکان بخواهید تصور کنند موجوداتی از سیاره‌های دیگر قرار است به کره‌ی زمین مهمانی بیایند. از آن‌ها بخواهید پوستری برای استقبال از آن‌ها بسازند. برای ساخت پوستر از کودکان بخواهید به این موارد فکر کنند:

تیتر پوسترتان چیست؟

چه پیشنهاداتی برای مهمانان دارید؟ به نظرتان مهمانان باید حتما چه قسمتی از کره‌ی زمین را بازدید کنند؟ چه فعالیتی را باید حتما تجربه کنند؟

زمین با سیاره‌ی آن‌ها چه تفاوت‌هایی دارد که خوب است به آن توجه کنند؟

چه وسایلی لازم است با خودشان به این سفر بیاورند که ممکن است روی کره‌ی زمین پیدا نشود؟

سیزده. یک رصدگر صورت فلکی بسازید.

رصدگر صور فلکی

برای ساخت یک رصدگر صورت فلکی به ابزارهای زیر نیاز دارید:

لوله مقوایی (دستمال رولی یا لوله‌ی دست ساز)

کاغذ یا مقوای نازک سیاه

قیچی

مداد

سوزن

کش پلاستیکی

چسب نواری

چسب ماتیکی یا مایع

برای ساخت رصدگر صورت فلکی، دستورکار ساخت و تصاویر صور فلکی را از بخش پیوست دریافت کنید.



مشاهده پست مشابه : هفته آشتی و دوستی در کلاس خانم روباه
بازدید :368
دوشنبه 13 آبان 1398زمان :12:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در کتاب «هفته آشتی و دوستی در کلاس خانم روباه» خانم روباه معلم کلاسی است که مانند همه کلاس‌های جهان در آن دعوا و بگومگو بین بچه‌ها وجود دارد.

خانم روباه هم کاسه صبرش لبریز می‌شود و چاره‌اندیشی می‌کند: «بسیار خب! فهمیدم چه کار کنم! هفته‌ی آشتی و دوستی می‌گذاریم!»

هفته‌ی چی؟ تمرین درسی جدید است؟ بازی است؟ این دیگر چیست؟ شاگردان کلاس می‌پرسند و خانم روباه به جای پاسخ مستقیم و بالا به پایین از خود آن‌ها می‌پرسد: «خودتون چه فکری می‌کنید؟ خودتون برنامه‌ریزی کنید و هر پیشنهادی دارید بگویید تا این هفته را بسازید.»

مفاهیم پایه:

من/دیگری شباهت/تفاوت شادی/ رنج قهر/آشتی جنگ/صلح خشونت/مدارا اعتراض/انعطاف انفعال/کنشگری قانون/ پیشنهاد استقلال/همکاری بازخورد/ ارزیابی ترویج / توسعه تغییر/پذیرش کل کل/ گفتگو تمسخر/تحقیر

تکنیک‌های کاربردی:

ارزیابی مساله پیشنهاد راه حل کنشگری فعال هم‌افزایی فعال تغییر ایجابی توسعه راه حل به محیط پیرامون مشارکت جویی توسعه پایدار تربیت مثبت‌نگر ارتباط بدون خشونت گسترش تاب‌آوری

کودکان سرمایه‌های وجودی جهان امروزاند زیرا فردا از آن آن‌هاست. از جمله مهارت‌های بین فردی لازم که باید در آن‌ها پرورش داد همزیستی مبتنی بر پذیرش تفاوت‌های فردی و استقلال شخصی است. برای کودکانی که در شش سال اول حیات خود را مرکز جهان ادراک می‌کنند هنگام مواجه با «دیگری» با ویژگی‌های متفاوت از خودشان چالش‌هایی ایجاد می‌شود. این چالش‌ها با راهکارها و راه‌بردهای متفاوتی ادامه می‌یابند. می‌تواند با قهر، تمسخر، خشونت، زورگویی، لج‌بازی، فرصت‌طلبی و آزار همراه شود. برای امنیت دادن به کودکان و آموزش حل مساله خلاقانه مبتنی بر لذت جمعی باید صبورانه از خود کودکان بهره جست. در کتاب فوق خانم روباه کودکان را وارد گود می‌کند تا از منظری فاعلانه دنیای خود را ارزیابی و دوباره‌سازی کنند.

نیازهای خود و دیگری را درک به جای نادیده گرفتن یا تحمیل پاسخ به همدلی و ایجاد پاسخ‌های جدید فکر و اقدام کند و یاد بگیرند که آشتی و صلح ساختنی است نه موهبتی که از آسمان بیاید.

مولفه‌های مهمی که در این کتاب مد نظر گرفته شده توصیف احساس، بیان نیاز و کارکرد تقاضا است سه محور اصلی در مبانی «ارتباط بدون خشونت» که یادگیری آن بدون تمرین در جهان زیست کودک امروز رخ نخواهد داد. گویی از کودکان خواسته می‌شود افق دید خود را گشوده و «دیگری» را در کنار خود ادراک کنند. تا هنگامی که کودکان تغییر رویکرد را «انتخاب» نکنند و هزینه‌های این تغییر را به شکل خودجوش و خودانگیخته بر عهده نگیرند جهانی با کمترین میزان خشم و رنج ساختنی نخواهد بود. با تمرین‌هایی که ذهن کودکان را برای تغییر خود و جامعه پیرامون قلقلک می‌دهند می‌توان شقوق مختلف از ارتباط با انسان‌ها و طبیعت را با کودک به گفتگو گذارد و عاملیت آن‌ها را توسعه داد.

تصویرگری کتاب بسیار گویا و پر از جزییات مفید و ترجمه رضی هیرمندی روان و طنازانه است.



مشاهده پست مشابه : روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد
بازدید :399
پنجشنبه 9 آبان 1398زمان :11:12
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فکر می‌کنید در کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد» اتفاقی خوبی می‌افتد یا بد؟ پسرک کتاب، فوتبال را بیش‌تر از ترن هوایی، شیرجه زدن در آب و پرواز با سورتمه از تپه‌های برفی دوست دارد.

اما انگار بابای او هم از فوتبال بازی کردن بدش نمی‌آید و زمانی که مربی از والدین کمک می‌خواهد او فوری داوطلب می‌شود و لباس ورزشی می‌پوشد و توی زمین می‌پرد، پیش از این‌که مربی برای‌اش توضیح بدهد که فقط برای آماده کردن خوراکی‌های دونیمه از او کمک می‌خواهد. هیچ چیز خوب پیش نمی‌رود. بابا دل‌اش نمی‌خواهد در دفاع بازی کند و فوتبال برای او برنده شده است نه بازی کردن و خوش گذراندن! وقتی همه توی زمین بازی می‌کنند، او گل بو می‌کند، و برای تماشاگران دست تکان می‌دهد. هنگام استراحت نیز، بازیگوشی‌های او همه را کلافه می‌کند. بابا هیچ چیز از فوتبال نمی‌داند. همه چیز شوت کردن و گل زدن نیست. فوتبال یعنی همکاری با هم. اگر یکی از هم‌تیمی‌ها ناراحت است او را دلداری بدهیم و با بازیکنان تیم حریف دعوا نکنیم. همه‌ی این‌ها پسرک کتاب را عصبانی کرده اما مربی به او می‌گوید که باید به بابای‌اش یاد بدهند که عضو یک تیم بودند یعنی بازی منصفانه، تشویق هم‌تیمی‌ها و احترام به یکدیگر و خوش گذراندن. بابا این‌ها را یاد می‌گیرد و پسرک کتاب به او افتخار می‌کند اما شیطنت‌های بابا تمامی ندارد. اگر به آب پاشیدن ادامه بدهد، مربی برای‌اش یخ در بهشت نمی‌خرد!

کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد» انگشت سوی والدین گرفته و به آن‌ها یادآوری کرده که ممکن است کسی که اشتباه می‌کند شما باشید. کتاب در همراهی با تصویرهای‌اش از شیطنت‌های پدری می‌گوید که رفتار درست در فوتبال را نمی‌شناسد اما پسرش خوب همه چیز را بلد است. این‌بار پسر به پدر یاد می‌دهد که چگونه درست رفتار کند و یک عضو خوب برای تیم فوتبال باشد.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبال‌مان شد»

مورین فرگوسن، نویسنده‌ کتاب، هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد یک روز نویسنده بشود. در دانشگاه علم هوافضا و بازرگانی خواند و مدتی در دانشگاه بازرگانی تدریس کرد. اما شش هفته بعد از تولد اولین فرزندش، داستانی نوشت. از آن روز تا امروز، مورین نویسنده است و هم رمان می‌نویسد هم داستان‌های مصور و تصویری. او برای کتاب‌های‌اش جوایز ملی زیادی گرفته است.

مایک لوری، تصویرگر کتاب، روی همه چیز تصویرگری می‌کند، کارت‌پستا‌ل‌ها، کتاب‌های کودکان، لباس‌ها و حتی نمایشگاه‌های دیواری دارد. نقاشی‌های او را همه جا دیده می‌شود. او هم جوایز بسیاری برای کارهای‌اش گرفته و در دانشگاه هنر در آمریکا هم به کسانی که نقاشی دوست دارند، درس می‌دهد.

مربی فوتبال از پدر و مادرها می‌خواهد که یکی از آن‌ها کمک کند و مراقب میان‌وعده‌ها باشد. اما پدرِ پسرکوچولو که عاشق فوتبال است، خیال می‌کند آن‌ها برای بازی نیاز به کمک دارند. به خاطر همین سریع لباسش را عوض می‌کند و وارد زمین بازی می‌شود. این کار پسرکوچولو را حسابی شرمنده می‌کند، چون پدرش هیچ‌کدام از قوانین بازی را رعایت نمی‌کند؛ او بیشتر از این‌که به خوش‌گذراندن فکر کند، به فکر برنده شدن است، با هم‌تیمی‌ها بدرفتاری می‌کند، توپ را به این طرف و آن‌طرف پرت می‌کند و وقتی داور به نفعش سوت نمی‌زند، عصبانی می‌شود. او اصلاً کار تیمی بلد نیست و فقط می‌خواهد گل بزند! پسرکوچولو عصبانی است اما باید راهی پیدا کند تا قبل از این‌که همه تیم از دست پدرش دیوانه شوند، او را به یک ورزشکار خوب تبدیل کند.

در این‌جا نقش‌ها جابه‌جا می‌شود و پسرکوچولو مثل یک معلم واقعی با صبوری، نحوه بازی منصفانه، حمایت از هم‌تیمی‌ها و ارزش زمان در مسابقه را به پدرش آموزش می‌دهد. بین آن‌ها گفت‌وگوهایی رد و بدل می‌شود که به شکل غیر مستقیم به موضوع هویت، همدلی، مهربانی و استقامت می‌پردازد و یاد می‌دهد چطور در کنار شناختن و حفظ کردن هویت خودمان، روابطمان را با دیگران مدیریت کنیم. این داستان یک منبع خوب برای مربیانی است که می‌خواهند تفاوت هویت فردی و گروهی را به کودکان آموزش دهند.



مشاهده پست مشابه : من صندلی نیستم!
بازدید :414
پنجشنبه 9 آبان 1398زمان :11:03
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «من صندلی نیستم!» داستان زرافه‌ای است که همه او را با صندلی اشتباه می‌گیرند و او تلاش می‌کند جلوی این زورگویی را بگیرد.

زرافه در اولین روزی که وارد جنگل می‌شود انتظار این برخورد را ندارد. همه فکر می‌کنند او یک صندلی است و رویش می‌نشینند. زرافه برای پایان دادن به این وضعیت یک صندلی چوبی می‌سازد، اما باز هم جانوران جنگل و حتی انسان به زرافه بودن او بی‌توجه هستند. تا این‌که یک شیر روی او می‌نشیند. شیر گرسنه است و منتظر است اولین جانوری که می‌بیند را بخورد. زرافه از ترس جانش طاقت می‌آورد، اما آخر سر به شیر هم می‌گوید که یک زرافه است. شیر اما هنوز فکر می‌کند او صندلی است و آن هم یک صندلی سخنگو! و پا به فرار می‌گذارد. در آخر زرافه داستانش را برای دوستانش تعریف می‌کند، در حالی‌که خودش هم بی‌توجه روی لاک‌پشتی که صندلی نیست نشسته است.

درباره نویسنده و مترجم کتاب «من صندلی نیستم!»

«راس بوراک» علاقمند به ترکیب کلمات و تصاویر برای ساخت موقعیت‌های طنزآلود است و به همین خاطر یکی از نویسندگان موفق کتاب‌های کودکان است. بوراک به زرافه‌ها علاقه‌ زیادی دارد و نام اولین کتاب او نیز «زرافه‌ای در سوپ من» بوده است.

«رضی هیرمندی» از نویسندگان و مترجمان شناخته شده‌‌ ایرانی است. رضی هیرمندی کتاب‌های طنز متنوعی را برای کودکان ترجمه کرده است.

«اولین روزی که زرافه به جنگل رفت حس کرد یک جای کار مشکل دارد … »

از خطوط آغازین کتاب پیداست با «مشکلی» روبرو خواهیم شد و باید به دنبال «راه حل» باشیم. مشکلی ساده اما عجیب! حیوانات جنگل زرافه را با صندلی اشتباه می‌گیرند و هرکسی می‌آید تالاپ روی کمر او می‌نشیند! نه تنها حیوانات که حتا آدمیزاد که فکر می‌کردیم از همه جانداران باهوش‌تر است هم این زرافه خال‌خالی را برای هماهنگ کردن با سایر اجزای خال‌خالی خانه‌اش صندلی می‌کند.

چاره چیست؟ چطور زرافه خال‌خالی زرد که گوش دارد چشم دارد شاخک دارد به بقیه بفهماند او کیست و صندلی نیست؟

مفاهیم اصلی

من /کیستی/هویت سوتفاهم اعتراض تفاوت شباهت ترس فرار راه‌حل پذیرش دفاع

تکنیک‌های کاربردی

مساله‌یابی خودبیانگری پیشنهاد گزینه الترناتیو ارائه شواهد گفتگو حل مساله

والدین بسیاری گله دارند که فرزندانشان بلد نیستند از «حق خود دفاع کنند» هر بلایی سرشان بیاید زبان به اعتراض باز نمی‌کنند و منفعلانه با رخدادها مواجه می‌شوند. عدم شناخت احساسات و دنیای شخصی «من» باعث می‌شود تا در دنیای «جنگل» گونه هر نوع سوتفاهمی پیش بیاید. نقش‌هایی به کودک تحمیل شود که بعد از مدتی با پذیرش او هم همراه خواهد شد حالا ما با زرافه‌ای همراه هستیم که می‌داند: «من کی هستم» اما نمی‌داند چطور به بقیه بفهماند: «من صندلی نیستم» برای حرکت از «شناخت خود» به «مراقبت از خود» نیازمند توسعه تکنیک‌های شناختی هستیم. از جمله غنای اعتماد به نفس و حرمت نفس کودکان.

زرافه قصه مسیرهای مختلفی را می‌رود اعتراض زیر لبی تا فریاد زدن، ساختن صندلی و نشان دادن تفاوت آن با خودش و حتا فرار از دست اشتباه‌گیرندگان. اما دقیقا زمانی که احساس ترس از شیر و موقعیت خطرناک را می‌شناسد و با همه وجود زرافه بودنش را فریاد می‌زند اتفاق اصلی رخ می‌دهد.

اما این چرخه قرار نیست پایان یابد و درست زمانی که زرافه قصه خنده‌دارش را برای دوستانش تعریف کند خودش به جای تخته سنگ روی لاک پشت نشسته و باز نقطه سر خط و این بار شاید قصه لاک پشت کوچولو ادامه ماجراهای جنگل بشود.

از مهم‌ترین ایده‌هایی که به سادگی در کتاب «من صندلی نیستم» بدان پرداخته شده این است که صرفا آگاهی از امری باعث جلوگیری از سوتفاهم‌های دیگران نخواهد شد و برای رفع مشکلات ناشی از این سو تفاهم‌ها باید از ابزارهای مختلفی استفاده کرد و بیش از هر کسی یا هر چیزی به خود اتکا کرد و هر کدام از ما می‌توانیم سو تفاهمی برای یک نفر دیگر ایجاد کنیم .

نگاه چرخه‌ای به فرایند ایجاد مشکلات و حل آن‌ها به جای نگاه خطی و حل مساله‌ای با پایان شاد از مهم‌ترین تکنیک‌های پرورش قصه است.

کاربردها و فعالیت ها

یک. گفتگو کنید.

پس از بلندخوانی کتاب، با سوالاتی از این دست یک گفتگوی گروهی شکل دهید:

چرا دوستان زرافه او را با صندلی اشتباه می‌‌گرفتند؟ آیا تا به حال شده است کسی از شما کاری بخواهد انجام دهید که دوست ندارید؟ آیا تابه‌حال کسی به شما زور گفته است؟

آیا زرافه از این‌که با صندلی اشتباه گرفته میشد خوشحال بود؟ برای درست کردن این شرایط چه تلاش‌هایی کرد؟ اگر کسیبه شما زور بگوید، چه واکنشی نشان می‌دهید؟

آیا زرافه خودش حواسش بود که به کسی زور نگوید؟

دو. صندلی بسازید!

از کودکان بخواهید یک صندلی طراحی کنند و بسازند. مواد اولیه‌ی مختلف مانند تکه‌های چوب، چوب بستنی، سنگ و غیره در اختیار کودکان قرار دهید.

سه. طراحی با خال خالی‌ها

شخصیت انسان در کتاب زرافه را به خانه برد چون فکر می‌کرد با دکور خال‌خالی خانه‌اش جور است. منظره یک اتاق و ماژیک یا مدادرنگی‌های رنگارنگ در اختیار کودکان قرار دهید تا به سلیقه‌ی خود یک اتاق خال‌خالی بسازند.

چهار. پیدا کرد خال‌خالی‌ها

از کودکان بخواهید اطراف خود را بگردند و هر وسیله‌ی خال‌خالی که دارند را پیدا کنند و در یک برگه بکشند.

پنج. بازی با متن کتاب

کلمه‌ها در متن کتاب گاهی کوچک و گاهی بزرگ هستند یا شکل نوشتاری‌شان متفاوت است. نویسنده با این تفاوت‌ها به ما نشان می‌دهد که هر کلمه را چه‌طور باید بخوانیم، با صدای بلند، معمولی یا غیره. این موضوع را برای کودکان شرح دهید و سپس همراه کودکان خواندن کلمه‌ها را مانند یک بازی تمرین کنید.



مشاهده پست مشابه : اکو (داستان فردریش، داستان مایک، داستان آیوی)
بازدید :281
پنجشنبه 9 آبان 1398زمان :10:52
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «شاید سیب باشد» داستانی پسرکی است که بادیدن یک سیب بر روی میز یک سری از پرسش‌ها در ذهنش شکل می‌گیرد.

کتاب «شاید سیب باشد» اولین جلد از مجموعه کتاب‌های فیلسوف کوچک است که با هدف تقویت روحیه‌ پرسشگری و رشد تفکر خلاق در کودکان نوشته شده است. جلد دوم این مجموعه «می‌توانم یک من دیگر بسازم؟» است.

در برنامه فلسفه برای کودکان ( p4c) مباحث هستی شناسی (Ontologie) یعنی بحث و گفت‌وگو درباره وجود و حقیقت «چیزها» و ارتباط آنهاست. شناخت و درک و تحلیل شباهت‌ها، تفاوت‌ها و سلسله مراتب و گروه‌هایی که آن «چیز» بدان منتسب است.

پرسش‌های اساسی وجودشناسی فلسفه‌ورزانه که تسهیلگران با کودکان و نوجوانان طرح می‌کنند مواردی است مانند:

آن «چیز» چیست؟

از کجا بدانم وجود دارد؟

در کدام دسته‌ها می‌توانم قرارش بدهم؟

به وجود چه چیزهای دیگری معنا می‌بخشد؟

در چه حالات مختلفی از «چیزها» وجود دارد.

و…

در کتاب «شاید سیب باشد» نوشته شینوسکه وشی‌تکه و ترجمه رضی هیرمندی، در همین ابتدا سه کلمه کلیدی داریم: شاید، سیب، باشد. (احتمال/ چیز/ وجود داشتن)

راوی ماجرا از مدرسه به خانه می‌آید و چیزی روی میز می‌بیند که نظم همیشگی و ساکن را به‌هم‌ریخته، متعجب می‌شود. «ها! این دیگه چیه؟» و سوالات فیلسوفانه از همان ابتدا یقه مخاطب را می‌گیرد. روی میز یک سیب است. «از کجا معلوم سیب باشه؟»

تخیل نویسنده در تقریر احتمال «چیز دیگر» بودن شگفت‌انگیز است. در مرز بین واقعیت و خیال «چیزهای» قرمز و گرد و خوردنی و شگفت‌انگیز دیگری را طرح می‌کند. ها! کار سخت شد. چالش‌هایی در مرز بین «وجود داشتن و نبودن سیب» شاید یک تخم مرغ سیبی، یک آدم فضایی سیبی، توپ سیبی و… نکند احساس داشته باشد. شاید عقل کل و باخبر از همه جا باشد؟ شاید جاسوس کارهای من باشد؟ اصلا اینجا چکار می‌کند؟ صفحه ۲۴ و ۲۵ کتاب سفرهای احتمالی که سیب طی طریق کرده تا به‌دست راوی برسد مصور شده، سفرهایی در دل تاریخ و جغرافیای بشری. در ادامه درک مخاطب از احتمال و مفهوم شاید به چالش کشیده می‌شود: شاید بی‌مزه باشد! شاید خیلی ترش یا خیلی سفت باشد… شاید مثل بادکنک باشد، شاید من را تبدیل به غول کند! و پایان هیجان‌انگیز داستان: حالا فهمیدم چیست؟ خوشمزه است.

یک تجربه ناب بعد از یک فلسفیدن کودکانه که برای تک‌تک ما آشناست.

بسیاری از ما کودکی‌مان را به‌یاد می‌آوریم که در مواجهه با هر امری، حیرتی دل‌انگیز داشتیم. این چیست؟ چطور ساخته شده؟ چکار می‌کند؟ کجاها می‌رود؟ ما را می‌بیند؟ حس دارد؟ ما می‌خوابیم بیدار می‌شود و حرکت می‌کند ؟… این پرسش‌ها کندوکاو ذهن ما برای درک چیستی جهان‌اند. حرکت در ساحت شیرین خیال‌ورزی با تکیه بر تجربه وجودی جهان.

کتاب «شاید سیب باشد»، اثری استاندارد و فاخر برای هم‌خوانی تسهیلگر یا والدین با کودکان است، تصویرگری ساده اما متمرکز بر مفاهیم به کودک کمک می‌کند فارغ از نقش و رنگ به سراغ مفهوم برود. رضی هیرمندی این کتاب را یکی از بهترین آثاری که تا امروز برای کودکان ترجمه کرده می‌داند و به حق می‌توان با او همدل بود. قوام و توسعه پرسشگری کودکان و جسارت گذر از خیال شخصی به شناخت واقعی هدیه این کتاب برای مخاطب است.

زوایای دید کودک در حین هر پرسش بارها تغییر می‌کند، تصاویر کتاب پتانسیل گسترش پرسش‌های راوی در عالم کودکانه را داراست. هر بار که آن را ورق بزنیم قصه‌ها و نه یک روایت از میان تصاویر سرریز می‌شوند.

کتاب «شاید سیب باشد» راهنمای خوبی است برای کمک به کودکان تا لذت حیرت از عام‌ترین چیزها را بارها و بارها به جان بکشند. لذت پرسیدن، لذت تخیل کردن، لذت کشف کردن و لذت ناب تجربه کردن.



مشاهده پست مشابه : اکو (داستان فردریش، داستان مایک، داستان آیوی)
بازدید :288
پنجشنبه 9 آبان 1398زمان :9:57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «موزی که می‌خندید» قصه پذیرش تفاوت‌های دیگران‌ست و از آن فراتر پذیرش و باور تفاوت‌های شخصی‌مان با دیگران است.

تفاوتی که بعد از پذیرش و باور می‌تواند امکان و فرصتی تازه برایمان فراهم کند و -فراتر از متن کتاب و داستان- حتی اگر مثبت نباشد با پذیرش آن در رفع آن کوشید.

گوریل آبی همیشه عصبانی بود. هیچ دوستی نداشت. یک روز یک موز از درخت می‌کند تا بخورد. موز را تا نیمه پوست می‌کند و تا آستانه دهانش می‌برد، اما چیز عجیبی می‌بیند: موز می‌خندند!

اما یک گوریل عصبانیِ تنها با یک موز خندان و شاد چه کار می‌تواند بکند؟ موزی که دوست دارد تمام روز بازی کند، خسته شد چرت بزند، قایم باشک بازی کند و به هر جا سرک بکشد.

گوریل حواسش به موز عجیب و غریبش هست، باهاش بازی می‌کند و اگر سر راه‌شان یک پوست موز افتاده باشد -چه تصویری می‌تواند برای یک موز وحشتناک‌تر باشد؟- جلوی چشم‌های موزش را می‌گیرد، اما اگر گوریل‌های دیگر او را با این موز خندان ببینند چه؟ حتما می‌خندند، ریسه می‌روند و می‌گویند چقدر خنده‌دار، یک گوریل با یک موز دوست شده!

آن‌ها اگر چه موز را دیده‌اند اما موز خندان و بازیگوش ندیده‌اند و اگر هم می‌بینند آن را نپذیرفته‌اند. گوریل آبی اما موز عجیبش را پذیرفته و باور کرده، پس راه می‌افتد و می‌رود. می‌رود جایی که با موزش تنها زندگی کند. شاید جایی که یک اتفاق شیرین در انتظارش نشسته!

گوریل آبیِ کتاب «موزی که می‌خندید» حتما تا حالا بیش از هزار موز خورده، اما وقتی هزار و یکمی را پوست می‌کند وقفه‌ای ناگهانی در زندگی روزمره‌اش پیش می‌آید. موزی که می‌تواند تا چند ثانیه دیگر نباشد گوریل آبی عصبانیِ تنها را با لبخندش به فکر وامی‌دارد و سرنوشت تازه‌ای برایش رقم می‌زند.

حسن موسوی تصویرگر و طراح داستان «موزی که می‌خندید» گوریل عصبانی و تنهای ابتدای کتاب را با رنگ‌های تیره و فیگوری نیم‌رخ که سهم عمده صفحه را گرفته، به تصویر کشیده و با فریم‌ها و تصاویر میانی جذاب و روایتگر که با داستان موجز و فروتن حمیدرضا شاه‌آبادی کامل شده، با تصویر گوریلی تمام‌رخ و شاد که سهمی همانند دیگر شخصیت‌های داستان در صفحه دارد، کتاب را به انتها می‌رساند.

کتاب «موزی که می‌خندید» در سال ۱۳۹۵ در نشر افق چاپ و موفق به دریافت ۵ نشان لاک پشت پرنده شده است.

درباره نویسنده کتاب «موزی که می‌خندید»

حمیدرضا شاه آبادی، نویسنده و پژوهشگر است. او که در دانشگاه در رشته تاریخ خوانده است در بیشتر داستان‌هایش نگاهی تاریخی دارد. لالایی برای دختر مرده، وقتی مژی گم شد، اعترافات غلامان از آثار او برای کودکان و نوجوانان است.



مشاهده پست مشابه : موریس و کتاب های پرنده
بازدید :727
1 آبان 1398زمان :12:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بعضی کتاب‌ها فقط دقایق ما را پر می‌کنند و نکاتی را یاد می‌دهند و گروهی دیگر که تعدادشان زیاد نیست، احساسات و خاطرات ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند. کتاب «فقط یک قصه ی دیگر!» از گروه دوم است.

تمام پدر و مادرهایی را که عادت دارند و داشته‌اند، برای بچه‌هایشان کتاب بخوانند غرق در لذت آن لحظه‌های شیرین می‌کند. لحظاتی تکرار نشدنی که فرزند کوچک‌شان سرا پا اشتیاق شده برای قدم زدن در دنیای کتاب‌ها.

خرگوش کوچولو کتاب «فقط یک قصه ی دیگر!» به یکی دو کتاب زمان خواب قانع نیست. مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ برایش کتاب می‌خوانند_بدون این که از خستگی سرش داد بزنند یا بداخلاقی کنند_ تا این که کتاب‌ها تمام می‌شود. قهرمان ما می‌خوابد اما فردا صبح بلند می‌شود و می‌رود تا کتاب خودش را بنویسد و از دوستانش هم می‌پرسد که چه کتاب‌هایی را دوست دارند.

استقلال خرگوش کوچولو و عزت نفس او و ارتباطات بسیار زیبایی که در اثر خلق شده و با تصاویری به رنگ‌های ملایم کامل گشته و شادی شخصیت‌ها وقتی درباره کتاب حرف می‌زنند و ارتباط عاطفی قشنگ‌شان با پدر و مادر از جمله نقاط قوت کتاب «فقط یک قصه ی دیگر!» است.



مشاهده پست مشابه : چه کسی این بلا را سر شهر آورده؟
بازدید :352
28 مهر 1398زمان :12:6
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گربه بازیگوش کتاب «چستر!» با ماژیک‌اش از روی جلد به خواننده لبخند می‌زند و شیطنت او را در پایین جلد می‌بینیم که نام نویسنده و تصویرگر کتاب را خط زده و نام خودش را نوشته.

دعوای میان ملانی و چستر از داخل جلد آغاز می‌شود. ملانی از نوشتن قصه‌ای درباره یک موش می‌گوید که چستر نمی‌گذارد او بنویسد. او چستر و ماژیک قرمزش را مزاحم می‌داند و دنبال راهی است تا کل ماجرا را در دست بگیرد اما چستر که اجازه نمی‌دهد! ملانی چستر را یک گربهٔ بی‌تربیت و یک گلوله پشمی خودخواه خطاب می‌کند که همیشه می‌خواهد حرف آخر را بزند. حتی به‌خاطر رفتار او از خوانندگان معذرت می‌خواهد. چستر هم تقدیم‌نامه ملانی را در کتاب تغییر می‌دهد و جای‌اش نام خودش را می‌گذارد: «برای چستر که بدون او نمی‌توانستم این کتاب را بنویسم.» و ما نیمه بدن چستر را می‌بینیم که درون قصه می‌رود. ملانی آغاز می‌کند: «روزی روزگاری موشی بود...» و چستر موش را از قصه بیرون می‌اندازد: «موش چمدان‌های‌اش را بست و رفت...» و خودش در قصه ساکن می‌شود. ملانی هم با موش، سگی بزرگ به قصه می‌آورد. اما این چیزها چستر را نمی‌ترساند چون برای سگ می‌نویسد که گیاه‌خوار است و هر دو را به خانه‌ای بیرون شهر می‌قرستد و شروع می‌کند به تعریف از خودش! اما ملانی باران می‌فرستد و همه نوشته‌های چستر را می‌شوید و باز دعوای آن‌ها تا پایان کتاب ادامه می‌یابد.

کتاب «چستر!» شما را به دنیای جدیدی در داستان‌نویسی برای کودکان دعوت می‌کند. حضور چستر در همه جای کتاب برای کودکان هیجان‌انگیز است. چستر در همه جا در کار ملانی دخالت می‌کند و نمی‌گذارد او قصه‌اش را بنویسد و شخصیت‌ها را از قصه بیرون می‌کند. این قدرت‌نمایی چستر که شخصیتی خیالی است با ملانی که واقعی است، دنیای جدیدی را به کودکان نشان می‌دهد و خیال‌پردازی را در آن‌ها رشد می‌دهد.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «چستر!»

ملانی وات در شهر مونترال کانادا زندگی می‌کند. او نویسنده و تصویرگر چند کتاب کودک است مانند مجموعه «سنجاب ترسو»، «آگوستین»، «لئون آفتاب پرست»، «بازگشت چستر!» و «یادگیری با حیوانات است.»

چستر از زبان خودش: این خانم اسمش چی بود؟ را فراموش کنید. چستر نویسنده و تصویرگر واقعی کتاب است. کتابی که خود چستر آن را تحسین کرده است.



مشاهده پست مشابه : ابرها و ساعت‌ها: درباره بی‌اختیاری ادرار و مدفوع

تعداد صفحات :32

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
آرشیو
خبر نامه


معرفی وبلاگ به یک دوست


ایمیل شما :

ایمیل دوست شما :



چت باکس




captcha


پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 22
  • بازدید کننده امروز : 17
  • باردید دیروز : 135
  • بازدید کننده دیروز : 98
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 633
  • بازدید سال : 4390
  • بازدید کلی : 200484
کدهای اختصاصی