داستان کتاب «یک گرگ، یک اردک، یک موش» داستان اردک و موشی است که در شکم یک گرگ هم را میبینند، اما خیال خورده شدن ندارند و داستان اینکه چرا گرگها به سمت ماه زوزه میکشند!
به وبلاگ خود خوش امدیدبا خواندن کتاب «ساز کالی» پیرامون خود را پر از صلح، دوستی و آرامش احساس میکنید. کتاب داستانی دلنشین از پیروزی موسیقی بر شکار و حق انتخاب مسیر زندگی روایت میکند.
یک گرگ، یک اردک، یک موشکتاب «یک دوست باحال یخی» داستان طنز پسری است که یک پنگوئن را به خانه میآورد تا از آن نگهداری کند.
جاذبه های گردشگری ترکیهکتاب «پسری که دنبال باد رفت» دنیا را از نگاه یک کودک اوتیستیک نشان میدهد. سامی میداند با بقیه فرق دارد. او از توی گرد و غباری که نور آفتاب به آن تابیده، شکلهای مختلف پیدا میکند.
یک دوست باحال یخیکتاب «ماجرای یک روز آفتابی» ماجرای یک روز عالی آفتابی برای گربه، سگ، پرنده و سنجاب است که با آمدن خرس به هم میریزد. داستانی لطیف که با طنز آمیخته است و لبخند به لب خواننده میآورد و نشان میدهد معنای یک روز خوب برای هرکس ممکن است متفاوت باشد و ما ممکن است احساسات دیگران را درک نکنیم.
پسری که به دنبال باد رفتخرسِ کتاب «چطوری ستارهای را بگیریم که دارد میافتد؟» منتظر است تا آخرین ستاره پاییز بیفتد پایین تا یک آرزو کند!
ماجرای یک روز آفتابیدر کتاب «هفته آشتی و دوستی در کلاس خانم روباه» خانم روباه معلم کلاسی است که مانند همه کلاسهای جهان در آن دعوا و بگومگو بین بچهها وجود دارد.
ما اینجا زندگی میکنیمفکر میکنید در کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبالمان شد» اتفاقی خوبی میافتد یا بد؟ پسرک کتاب، فوتبال را بیشتر از ترن هوایی، شیرجه زدن در آب و پرواز با سورتمه از تپههای برفی دوست دارد.
خريد کولرگازي مدل Vivace-AS19VB سامسونگکتاب «من صندلی نیستم!» داستان زرافهای است که همه او را با صندلی اشتباه میگیرند و او تلاش میکند جلوی این زورگویی را بگیرد.
روزی که بابا عضو تیم فوتبالمان شدکتاب «شاید سیب باشد» داستانی پسرکی است که بادیدن یک سیب بر روی میز یک سری از پرسشها در ذهنش شکل میگیرد.
من صندلی نیستم!تعداد صفحات : 0