بلاگ کتابک

بازدید :493
2 مهر 1398زمان :12:33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در کتاب «یک قورتش‌بده غول‌پیکر!» قورتش‌بده هیولا می‌شود آن هم با باد کردن خودش! قورتش‌بده دل‌اش نمی‌خواهد کسی به کسی زور بگوید و از پسرهایی عصبانی می‌شود که گربه‌ای را آزار می‌دهند.

پس انگشت می‌گذارد توی دهان‌اش... ای وای! خیال قورتش‌بده از بزرگ شدن واقعی می‌شود. آن هم واقعیتی ترسناک! در این خیال‌بافی‌های او کار دست‌اش می‌دهد و قورتش‌بده حالا یک قدرت دیگر او دارد. او خودش را باد می‌کند و از بلندترین ساختمان خیابان هم بلندتر می‌شود. این پایان ماجرا نیست، وقتی انگشت‌اش را به سرعت از دهان‌اش در می‌آورد، بادی از دهان‌اش خارج می‌شود همه چیز را در خیابان خراب می‌کند. حالا قورتش‌بده شده یک هیولای خرابکار! اما اگر پروفسور بفهمد چی؟ همه چیز به این‌جا ختم نمی‌شود. سروکله رویای پدربزرگ مرده پروفسور پیدا می‌شود و موجودی به‌نام پچ پچ‌خور! یک قورتش‌بده خرابکار، یک رویای خرابکار که می‌خواهد لشکری از آدم‌هایی درست کند که در رویا فرورفته‌اند و یک داستان پر از خرابکاری! پایان چه می‌شود؟ قورتش‌بده این‌بار چه‌طور می‌تواند همه چیز را حل کند؟

مجموعه «قورتش‌بده» از حل مسئله می‌گوید و این دختر هشت ساله گاهی به تنهایی و گاهی با یاری از دیگران برای مسئله‌ها راه‌حل پیدا می‌کند. هرچه هم خرابکاری‌ها بزرگ باشند، قورتش‌بده توان حل آن‌ها را دارد.

«قورتش‌بده» از کودکانی می‌گوید که گرفتار جدایی والدین شده‌اند و حتی این پدر یا مادر هم، حواس‌شان به آن‌ها نیست. این کودکان باید توان غلبه بر حل مشکلات را به دست آورند بدون اندوه نبود یکی از والدین. این مجموعه دختری هشت ساله و قوی را به تصویر می‌کشد که می‌تواند خوب فکر و خوب زندگی کند.

همه ما نیروهایی منحصر به فرد داریم، همه کودکان. اگر بدانیم با آن چه کنیم، همه از وجود چنین نیروهایی درون‌مان شگفت‌زده خواهیم شد. شگفتی‌های قورتش‌بده تا زمانی برای‌مان غریب است که منطق جهان واقعی را باور داریم و از تخیل دور شده‌ایم و قورتش‌بده این را به ما یادآوری می‌کند، همه چیز آن‌چه می‌بینیم نیست! گاهی جهان درون‌مان بزرگ‌تر است از جهان بیرون.

مجموعه سه جلدی «قورتش‌بده» رمان تصویری، گرافیک ناول، است. همان اندازه که واژه‌ها مهم هستند، تصویرها هم داستان را پیش می‌برند. گاهی واژه تصویر شده و گاهی تصویر، واژه. نیروی هر دو به کمک هم آمده و دنیایی ساخته که در ادبیات کودکان ایران تازگی دارد.

«خورشید را برایم قورت می‌دهی؟» و «برویم مامانم را پیدا کنیم!» جلدهای دیگر این مجموعه هستند.



مشاهده پست مشابه : باجه عوارض شهر خیالی
بازدید :460
31 مهر 1398زمان :11:9
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قورتش‌بده در کتاب «برویم مامانم را پیدا کنیم» دل‌اش برای مامان‌اش تنگ شده است. همه دخترها دوست دارند مامانی داشته باشند که برای‌شان قصه بگوید، دوست‌شان باشد، با او بیرون بروند، موهای‌شان را شانه کند و خیلی کارهای دیگر.

اما قورتش‌بده مامان‌اش از وقتی او نوزاد بوده رفته و او تنها با پروفسور، بابای‌اش، زندگی می‌کند. اما انگار طاقت قورتش‌بده تمام شده و پروفسور دیگر نمی‌تواند او را از مامان‌اش دور نگه دارد. قورتش‌بده از پروفسور، بابای‌اش، می‌خواهد که تا دو ماه دیگر که تولد ۹ سالگی‌اش است، باید مامان‌اش را پیدا کنند. اما پروفسور خیال ندارد به حرف قورتش‌بده گوش بدهد و کلی بهانه می‌آورد و خرابکاری می‌کند. حتی سفینه‌اش را خراب می‌کند تا نروند دنبال مامان قورتش‌بده اما قورتش‌بده کوتاه نمی‌آید و بلاخره آن‌ها سوار سفینه می‌شوند و می‌روند به جست‌وجوی مامان قورتش‌بده. پیدا کردن مامان به همین راحتی‌ها هم نیست. اما راه‌اش را قورتش‌بده پیدا کرده. حمله شادی به شهرها! همه چیز هم این‌جا تمام نمی‌شود. مامان قورتش‌بده با کسی که او فکرش را می‌کرده خیلی فرق دارد!

مجموعه «قورتش‌بده» از حل مسئله می‌گوید و این دختر هشت ساله گاهی به تنهایی و گاهی با یاری از دیگران برای مسئله‌ها راه‌حل پیدا می‌کند. هرچه هم خرابکاری‌ها بزرگ باشند، قورتش‌بده توان حل آن‌ها را دارد.

«قورتش‌بده» از کودکانی می‌گوید که گرفتار جدایی والدین شده‌اند و حتی این پدر یا مادر هم، حواس‌شان به آن‌ها نیست. این کودکان باید توان غلبه بر حل مشکلات را به دست آورند بدون اندوه نبود یکی از والدین. این مجموعه دختری هشت ساله و قوی را به تصویر می‌کشد که می‌تواند خوب فکر و خوب زندگی کند.

همه ما نیروهایی منحصر به فرد داریم، همه کودکان. اگر بدانیم با آن چه کنیم، همه از وجود چنین نیروهایی درون‌مان شگفت‌زده خواهیم شد. شگفتی‌های قورتش‌بده تا زمانی برای‌مان غریب است که منطق جهان واقعی را باور داریم و از تخیل دور شده‌ایم و قورتش‌بده این را به ما یادآوری می‌کند، همه چیز آن‌چه می‌بینیم نیست! گاهی جهان درون‌مان بزرگ‌تر است از جهان بیرون.

مجموعه سه جلدی «قورتش‌بده» رمان تصویری، گرافیک ناول، است. همان اندازه که واژه‌ها مهم هستند، تصویرها هم داستان را پیش می‌برند. گاهی واژه تصویر شده و گاهی تصویر، واژه. نیروی هر دو به کمک هم آمده و دنیایی ساخته که در ادبیات کودکان ایران تازگی دارد.

«خورشید را برایم قورت می‌دهی؟» و «یک قورتش‌بده غول پیکر!» جلدهای دیگر این مجموعه هستند.



مشاهده پست مشابه : می‌توانم یک من دیگر بسازم؟
بازدید :337
چهارشنبه 24 مهر 1398زمان :12:44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «مداد» داستانی است جذاب نوشته الن البرگ و تصویرگری بروس اینگمن.

روزی روزگاری مدادی بود یک مداد کوچولوی تنها، همین و بس. او مدت‌ها گوشه‌ای افتاده بود تا اینکه یک روز تکانی به خود داد و کمی لرزید. راه افتاد و بنا کرد به نقاشی. پسری کشید به اسم بانجو، بانجو گفت: برای من یک سگ بکش! یک سگ واق واقی کشید به اسم بروس، برای بروس هم یک گربه به اسم میلدی، خانه کشید خیابان کشید پارک کشید، یک قلمو به اسم کیتی کشید تا همه نقاشی‌های قبلی را رنگ کند. برای بانجو پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ و عمو و خاله و دوست کشید و کیتی رنگ کرد تا اینکه دردسرها شروع شد. توپ، شیشه را شکست و خرابکاری پشت خرابکاری! همه شروع کردند به غر زدن. وقتی غرها بالا گرفت مداد هم یک فکر بکر کرد می‌دانید چه چیزی کشید؟ بله یک پاک‌کن! و حالا پاک‌کن شروع کرد به پاک کردن هر چیزی که مداد می‌کشید ای وای حالا چه باید می‌کرد؟ فکر کرد و یک فکر بکر دیگر به سرش زد و شروع کرد به کشیدن یک …

مفاهیم اصلی در کتاب «مداد»

تنهایی خلق هنری سیاه و سفید رنگی نام اعتراض فرار کمک تغییر تضاد نیاز بود/نبود مرگ

تکنیک‌های کاربردی در کتاب «مداد»

زیبایی‌شناسی نام‌گذاری آفرینش طرح مساله حل مساله تضادآفرینی آشنایی‌زدایی معناسازی

کتاب «مداد» از همان صفحه اول بعد از جلد تکلیف ما را با مداد ماجراجویی که اسم و تصاویر هرکسی و هرچیزی را می‌کشد روشن می‌کند. او یک مداد تنهاست که از تنهایی خود خسته شده و حالا وقت آفرینش جهانی پر از موجودات مختلف است. او هر چیزی که می‌کشد برایش نامی انتخاب می‌کند. به نیاز موجودات خلق‌شده توجه می‌کند و زنجیره‌ای از تولیدات خود را در دل سیاهی و سپیدی شب و روز مانندی خلق می‌کند. اما برای زیبایی یک چیز کم است رنگ‌ها را هم به دل این جهان می‌کشاند. حالا که زیبایی و دوستی و لذت همه جا منتشر شده کم کم غرغرها و نارضایتی‌ها هم بیرون می‌آید و پای شرارت هم به این جهان نقاشی باز می‌شود. چه چیزی بهتر از پاک‌کن! اما پاک‌کن از پاک کردن لذت می‌برد و مثل مرگ پایانی می‌شود بر وجود همه تصاویر و داستان‌های‌شان که مداد خلق کرده و باید به فکر چاره افتاد. همیشه چاره‌ای هست و می‌توان به حل مساله امید بست.

در کتاب «مداد» که به شکل کنایی نوعی آفرینش و نام‌گذاری مخلوقات و حتا مرگ آن‌ها تداعی می‌شود، مخاطبان کودک و بزرگسال می‌توانند یکبار خود را همچون مداد ماجرا در جایگاه خالق ببینند و تصمیم بگیرند به بود و نبود موجودات. چالشی مهم چه کسانی باشند و چرا؟ چه کسانی حذف شوند؟ چرا؟

ایده قصه بسیار درخشان است و پرداخت آن شکل گرفته؛ تصویرگری ساده اما ممتاز آن جا برای تصاویر ذهنی مخاطب باز گذارده و ترجمه روان و طنازانه رضی هیرمندی کار را تمام کرده است.

مداد



مشاهده پست مشابه : دستگاه‌های فوق العاده مادربزرگ آماچی
بازدید :423
22 شهريور 1398زمان :14:9
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «جرات داشته باش» به زبانی ساده سعی بر این دارد تا مفاهیم رضایت از خود و تلاش برای یادگیری کارهای تازه را با روش بازی به مخاطب کودک منتقل کند.

تمرکز کتاب بیشتر بر روی «بله» و «نه» گفتن است. در واقع تقویت اعتماد به نفس و استقلال شخصیت و به طبع آن جرات‌مندی برای انجام کارهای تازه از اهداف آموزشی این کتاب است.

انتخاب فعالیت‌ها و بازی‌ها در انتهای کتاب «جرات داشته باش» را تبدیل به کتابی کاربردی برای کار با کودک کرده است و والدین و مربیان می‌توانند از این فعالیت‌ها در کار با کودک بهره ببرند. جرات داشتن بر شکل‌گیری همه ویژگی‌های یک فرد اثر می‌گذارد و به او کمک می‌کند تا انتخاب‌های عاقلانه‌ای بکند و از عهده چالش‌ها برآید. خواندن این کتاب ساده به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های لازم برای داشتن شهامت و اعتماد به‌نفس را بیاموزند.

آن‌ها یاد می‌گیرند کاری را که به نظرشان درست است انجام دهند و شجاع باشند، حتی اگر آن کار برایشان سخت باشد.



مشاهده پست مشابه : دستگاه‌های فوق العاده مادربزرگ آماچی
بازدید :371
22 شهريور 1398زمان :14:3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «دستگاه‌های فوق العاده مادربزرگ آماچی» داستانی کوتاه و شیرین است که در آن مادربزرگ آماچی برای نوه‌اش شیرینی نارگیلی می‌پزد.

در این داستان مادربزرگ مرحله به مرحله درست کردن شیرینی را با استفاده از ماشین‌های ساده مکانیکی به نوه‌اش آموزش می‌دهد و از او می‌خواهد که در تمام مراحل کار به او کمک کند. بدین ترتیب نویسنده با زبانی ساده و روان و روشی خلاقانه، به طور غیرمستقیم هم مخاطب را با ماشین‌های ساده مکانیکی گوناگون مانند سطح شیب‌دار، اهرم، چرخ و محور، تیغه، قرقره و پیچ آشنا می‌کند و هم به او می‌آموزد که چگونه می‌توان این ماشین‌ها را به کار گرفت. از نکات مثبت کتاب می‌توان به تشویق کودکان به فکر کردن در بارهٔ وسایلی که در اطرافشان است و هم چنین کمک به بزرگ‌ترها به هنگام اشپزی نام برد.

تصاویر کتاب نقاشی‌های رنگی هماهنگ با متن آن، جذاب و گاهی فراتر از متن هستند. از نکات مثبت و جذاب این تصاویر می‌توان به ارایه فرهنگ مردم هندوستان مانند لباس و خانه آن‌ها اشاره کرد.

تصویر روی جلد کتاب نیز نشان دهندهٔ استفاده از آب خاکستری برای آبیاری سیزیجات، گل‌ها و توجه به محیطزیست است که از دیگر نکات مثبت کتاب محسوب می‌شود. مربی می‌تواند از طریق روایت این داستان جذاب برای کودکان با روشی خلاقانه موضوع علمی ماشین‌های ساده مکانیکی و کارکرد آن‌ها را به کودکان آموزش دهد.



مشاهده پست مشابه : خانه‌های مدرن: آشنایی با خانه‌های مدرن و معمارانشان
بازدید :266
18 شهريور 1398زمان :10:44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «چراغ‌قوه» کتابی ماجراجویانه است، که کودک را به غلبه بر ترس خود به تاریکی و جست‌وجو در دل شب تشویق می‌کند.

کتاب با این جملات آغاز می‌شود:

«خوب گوش کن!

بیرون چادر صداهایی می‌آید!

همه جا تاریک است!

هیچ چیزی نمی‌بینی

شاید کمی ترسناک باشد.

اما...

بیرون چادر دنیای بزرگی پر از زیبایی و شگفتی است.

تنها با یک چراغ می‌توانی این زیبایی‌ها را ببینی و کشف کنی.»

کتاب «چراغ‌قوه» یک کتاب تصویری بدون متن است که با تصاویر، داستانی زیبا و ماجراجویانه برای کودک روایت می‌کند. داستان کودکی که در دل طبیعت چادر زده است و شب که فرا می‌رسد تاریکی و صداهای شب او را می‌ترساند. اما او چراغ قوه‌ای به دست می‌گیرد و پا به دل تاریکی می‌گذارد و در نور چراغش دنیای زندگی شبانه در جنگل را کشف می‌کند. کتاب‌های بدون متن، روایت داستات را به عهده خواننده می‌گذارند و جزییات تصاویر زمینه‌ای را فراهم می‌کند که کودک در هر بار ورق زدن کتاب داستانی تازه تعریف کند.

کتاب «چراغ قوه» جایزه راگازای بولونیا را در سال ۲۰۱۵ دریافت کرده است.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب «چراغ‌قوه»

«لیزی بوید» نویسنده و تصویرگر پر کار کتاب‌های کودکان است. او علاوه بر کتاب، کارت پستال، دفترچه، نشان کتاب و محصولات کاغذی دیگر را نیز طراحی و تولید می‌کند.

کاربردها و فعالیت ها

گفتگو کنید!

پس از خواندن کتاب با پرسش سوالاتی مانند موارد زیر از کودکان گفتگویی جالب شکل دهید:

چرا پسرک شب را در چادر می‌گذراند؟ شما تابه‌حال به سفر در دل طبیعت رفته‌اید و چادر زده‌اید؟ آیا تابه‌حال شب در چادر خوابیده‌اید؟

شب برای پسرک ترسناک بود؟ به نظر شما شب ترسناک است؟ به نظر شما چرا شب ترسناک است؟

پسرک به جای ماندن در چادر چه کار کرد؟ برای این‌که ببیند، از چه وسیله‌ای کمک گرفت؟ چه چیزهایی در دل شب جنگل دید؟

شب‌ها همهٔ جانورانی که در جنگل زندگی می‌کنند مثل اکثر ما انسان‌ها خواب هستند؟ کدام جانوران شب‌ها بیدار هستند؟ چرا شب‌ها به جای روزها بیدار هستند؟ در شب‌ها چه کارهایی انجام می‌دهند؟

پوستر بسازید!

همراه کودکان دربارهٔ جانوران شب فعال پژوهش کنید و پوستری دربارهٔ آن‌ها بسازید.

اردوی شبانه بروید!

به دل طبیعت بروید و چادر بزنید. پس از تاریک شدن هوا با تجهیزات لازم و رعایت نکات ایمنی به یک پیاده‌روی شبانه بروید. به صداهای اطرافتان گوش دهید و به شکل پدیده‌های اطرافتان دقت کنید. دربارهٔ تفاوت حس و تجربه‌تان در روز و شب گفتگو کنید.

نقاشی کنید!

تصاویری مشابه تصاویر کتاب خلق کنید. صفحهٔ کاغذ را با با رنگ‌های مختلف پاستل یا مداد رنگی رنگارنگ کنید. سپس با پاستل مشکی روغنی روی آن را کاملا سیاه کنید. حالا با یک جسم نوک تیز پاستل سیاه را بتراشید و نقاشی دلخواهتان را بکشید.



مشاهده پست مشابه : کره‌ی بادام زمینی و ژلی
بازدید :321
18 شهريور 1398زمان :10:35
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در کتاب «خرگوش گوش داد!» پسر کوچکی به نام تیلور شروع به ساخت یک‌چیز جدید می‌کند.

اما بعد از تمام شدن کارش زمانی که بسیار خوشحال است اتفاق بدی می‌افتد، تعدادی پرنده، سازه مخصوص او را خراب می‌کنند. همه‌چیز زیرورو می‌شود و تیلور غمگین در گوشه‌ای کز می‌کند. دوستانش یکی پس از دیگری پیش تیلور می‌آیند و می‌خواهند او را از ناراحتی در بیاورند، هر کدام پیشنهادهایی که به ذهنشان می‌رسد به تیلور می‌دهند اما هیچ یک از پیشنهادهای آن‌ها به تیلور کمک نمی‌کند. تا اینکه خرگوش می‌آید اما هیج پیشنهادی نمی‌دهد فقط ساکت و آرام کنار او می‌نشیند. تا اینکه تیلور به حرف می‌آید و از خرگوش می‌خواهد که پیشش بماند و خرگوش گوش می‌دهد. خرگوش به تمام حرف‌ها و ناراحتی‌های تیلور گوش می‌دهد و سرانجام تیلور دوباره تصمیم می‌گیرد از نو بسازد.

کتاب «خرگوش گوش داد!» کتاب تصویری است. تصاویر نیز به خوبی داستان را روایت می‌کند. نشان دادن حالت‌ها و احساسات در چهره‌پردازی شخصیت‌های داستان از نقاط قدرت شخصیت‌پردازی است. مانند: چهره خوشحال، کنجکاو، متمرکز، مغرور، وحشت‌زده، غمگین، متعجب، بسیار غمگین تیلور، که به خوبی این احساسات را در تصویر به مخاطب نشان می‌دهد.

کتاب «خرگوش گوش داد!» جزو کتاب‌های مفهومی است که مفاهیم قابل‌تاملی را حتی برای بزرگسالان مطرح می‌کند. مفاهیمی چون امید به ادامه زندگی، سازندگی، شکست، ناامیدی، هم دردی. نکته دیگری که در این کتاب قابل‌تامل است نگاه روانشناسانه است که در دل داستان وجود دارد که به خوبی در راه‌حل‌هایی که دوستان تیلور پیشنهاد می‌دهند وجود دارد و مخاطب را به فکر فرو می‌برد.



مشاهده پست مشابه : کره‌ی بادام زمینی و ژلی
بازدید :447
17 شهريور 1398زمان :10:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ناروال کتاب «کره‌ی بادام زمینی و ژلی» تا حالا کره بادوم زمینی نخورده است. وقتی ژلی را با یک بیسکویت کره بادوم زمینی می‌بینید فکر می‌کند آن هم وافل است.

ژلی می‌فهمد ناروال غیر از وافل هیچ چیز دیگری نخورده است نه ماکارونی و پیتزا نه پوره سیب‌زمینی نه کیک و پنیر و کلوچه و مارشمالو. حتی ناروال حاضر نیست بیسکویت را امتحان کند اما وقتی بالاخره با اصرار ژلی یک گاز به آن می‌زند دیگر نمی‌تواند از بیسکویت دست بکشد و دیگر فقط کره بادام زمینی می‌خورد. کره‌های بادام زمینی همه دریاها و ناروال کوچولو و کوچولوتر می‌شود. حالا چاره‌اش چیست؟ شاید خوردن دوباره وافل. و این‌بار ناروال غول‌پیکر می‌شود و ژلی هی باید برای‌اش وافل بیاورد تا رکورد بزند!

کتاب سوم مجموعه «ناروال و ژلی» از تجربه چیزهای جدید می‌گوید از حقایق خوشمزه‌ای که فقط در این کتاب می‌توانید از آبزیان دریا بخوانید و ببینید. با خواندن کتاب هم شیفته بیسکویت و کره بادام زمینی می‌شوید و هم وافل اما نباید در خوردن هیچ‌کدام‌شان زیاده‌روی کنید. کتاب این را به خوبی بازنمایی می‌کند. تجربه خوب است اما بااحتیاط!

از مجموعه «ناروال و ژلی» دو کتاب دیگر هم به فارسی منتشر شده است: «ناروال تک شاخ دریا» و «ناروال قهرمان و ژلی فلفلی»

بن کلانتون می‌گوید هنگام نوشتن این چهل و یکی ساندویج کره و مربا خورده است. برای کسی که کارش ساختن کتاب است، عجیب نیست چون ناروال کتاب‌اش هم زیاد می‌خورد!



مشاهده پست مشابه : ناروال قهرمان و ژلی فلفلی
بازدید :323
16 شهريور 1398زمان :10:9
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب «نامه‌های سانی» داستان میرکت جوانی است که از سبک زندگی و محل زندگی‌اش ناراضی است و دلش تغییر می‌خواهد. به همین خاطر به سفری دور و دراز می‌رود زندگی‌های مختلف و اقلیم‌های متنوعی را تجربه می‌کند و وقتی به خانه و پیش خانواده‌اش بر می‌گردد آن را مورد پسندش می‌یابد و با رضایت خاطر به زندگی‌اش ادامه می‌دهد.

سانی یک میرکت (خدنگ دم عصایی) است که با خانواده‌ی پر جمعیتش در صحرای کالاهاری داغ و سوزان زندگی می‌کند. شعار خانواده‌ی پر جمعیتش این است: با هم بمانیم، در امان بمانیم! آن‌ها همه کارهایشان را با هم انجام می‌دهند: بازی کردن، غذا خوردن، یاد گرفتن و خوابیدن. سانی به نظرش خانه‌شان زیر آسمان آبی، زیادی گرم است و خانواده‌شان زیادی به هم نزدیک هستند. پس تصمیم می‌گیرد برود و یک خانه معرکه در جایی دیگر پیدا کند. او دور دنیا سفر می‌کند پیش انواع دیگر خدنگ‌ها در دنیا می‌رود و مدتی می‌ماند. خدنگ‌هایی که با آن‌که شباهت‌هایی با سانی و خانواده‌اش دارند، اما در نوع لانه یا غذایشان یا آداب زندگیشان با آن‌ها متفاوت هستند و به همین خاطر سانی بعد از مدتی از آن‌جا ماند خسته می‌شود و پیش خانواده‌ی بعدی خدنگ‌ها می‌رود. تا این‌که در آخر دوباره به صحرای کالاهاری و خانواده‌ خودش بر می‌گردد و با رضایت کامل می‌گوید: با هم بمانیم، در امان بمانیم!

کودکان در خلال همراه شدن با داستان سفر سانی با انواع خدنگ‌ها در سراسر دنیا نیز آشنا می‌شوند. خدنگ‌هایی مانند: خدنگ کوتوله، خدنگ راه راه، خدنگ خاکستری هندی، خدنگ لیبریا، خدنگ پهن نواری مالاگاسی و خدنگ مرداب.

کتاب «نامه‌های سانی» یک کتاب تصویری است. نویسنده و تصویرگر کتاب داستانی دلنشین و طنزآلود که حقایق علمی در میان آن تنیده شده است را با تصاویری زیبا روایت کرده است. کارت پستال‌هایی که در کتاب گذاشته است و در واقع نامه‌های سانی به خانواده‌اش در طول سفرش هستند، خواندن کتاب را برای کودکان لذت‌بخش‌تر می‌کند.

«امیلی گرویت» نویسنده و تصویرگر کتاب‌های کودکان و اهل انگلستان است. گرویت تاکنون بیش از ۲۰ کتاب برای کودکان منتشر کرده است و ۲ بار مدال «کیت گرین وی» برای بهترین کتاب‌های تصویری را برده است.



مشاهده پست مشابه : ناروال قهرمان و ژلی فلفلی
بازدید :438
16 شهريور 1398زمان :9:58
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ناروال کتاب «ناروال قهرمان و ژلی فلفلی» این‌بار به سرش زده که یک فوق قهرمان بشود. اما ژلی به او می‌گوید برای فوق قهرمان شدن خیلی چیزها لازم است، مثلا لباس فوق قهرمانی.

ناروال هم سریع یک شنل به خودش می‌بندد. حالا یک اسم می‌خواهد و یک هویت مخفی! ناروال این را هم انجام می‌دهد و هویت مخفی ناروال قهرمان می‌شود کلارک پارکر میلیاردر ثروتمند عجیب و غریب! ناروال انگار قرار نیست از قهرمان شدن کوتاه بیاید! پس ژلی به او می‌گوید حالا نوبت انتخاب دستیار است. کی بهتر از خود ژلی؟ اما اسم‌اش؟ آهان ژلی فلفلی! اما یک چیز مانده. ناروال نیروی فوق العاده ندارد. مثلا نمی‌تواند نامرئی بشود یا پرواز کند و از دهان‌اش آتش بیرون بزند یا زور بازوی فوق العاده هم ندارد. در این بخش کتاب ما درباره‌ی جانداران دریایی واقعی با توانایی‌های فوق معرکه‌ی واقعی می‌خوانیم و دوباره باز می‌گردیم به ناروال و داستان‌های‌اش. اما ناروال برای پیدا کردن نیروی فوق‌ العاده چه می‌کند؟ چه کسی نیروی فوق‌العاده دارد؟

کتاب دوم مجموعه‌ «ناروال و ژلی» چندین داستان را در یک کتاب بازگو می‌کند همه هم با قهرمان شدن ناروال آغاز شده و ادامه یافته است. پایان کتاب می‌بینیم که نیروی فوق‌العاده ناروال این است که می‌تواند نیروهای دیگران را پیدا کند و او این فوق‌العاده بودن را همه جا پخش می‌کند و همه قهرمان می‌شوند.

در کتاب «ناروال قهرمان و ژلی فلفلی» هر کسی می‌تواند همراه ناروال قهرمان باشد. فقط باید بداند چه نیرویی دارد. تصویرها در همراهی واژه‌های کتاب، دنیای عجیب و باورنکردنی و بسیار بامزه از نهنگ شاخ‌داری را روایت می‌کند که همه چیز را امتحان می‌کند، نمی‌ترسد، دیگران را دوست دارد و همه را به آروزی‌شان می‌رساند. ناروال قهرمان، قهرمان دوست‌ها است و دوستی‌ها.

از مجموعه‌ «ناروال و ژلی» دو کتاب دیگر هم به فارسی منتشر شده است: «ناروال تک شاخ دریا» و «کره‌ی بادام زمینی و ژلی»

درباره نویسنده کتاب «ناروال قهرمان و ژلی فلفلی»

بن کلانتون خودش را در انتهای کتاب این‌گونه معرفی کرده است: «بن کلانتون که کلانتونز هم صدایش می‌کنند از حلزون تند و تیزتر است و از مورچه قوی‌تر. او می‌تواند داستان‌های خل و چلی، مثل همین کتابی که در دست دارید و یا مثل کتاب «ناروال تک شاخ دریا» بنویسد که برنده‌ی جایزه‌ی آیزنز هم شده است.»



مشاهده پست مشابه : ولفی و فلای: گروه در حال فرار

تعداد صفحات :32

اخبار وبلاگ
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
آرشیو
خبر نامه


معرفی وبلاگ به یک دوست


ایمیل شما :

ایمیل دوست شما :



چت باکس




captcha


پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 53
  • بازدید کننده امروز : 29
  • باردید دیروز : 438
  • بازدید کننده دیروز : 240
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1462
  • بازدید ماه : 3028
  • بازدید سال : 14167
  • بازدید کلی : 210261
کدهای اختصاصی